0
![Not allowed!](images/buttons/down_dis.png)
![Not allowed!](images/buttons/up_dis.png)
|
NoteAhang
The Iranian Virtual Music Society |
Thumbs Up/Down |
Received: 5/0 Given: 2/0 |
با عرض درود به تمامی دوستان انجمن
چند روز اخیر انجمن کمی راکد بوده و بحثی جدید صورت نمی گرفت و من یک سوال کنجکاویم را قلقلک می داد که خواستم با شما مطرحش کنم
هر سازی نامی داره و این نام مطمئننا با ریشه ای همراهه مثلا: ساز قانون به چه دلیل با این نام نامیده شده یا چرا به تار ،6 تار نمی گویند(شایدم 5 تار چون فکر می کنم درویش خان یک سیم بهش اضافه کرد) یا تنبور به چه دلیل تنبور نام گرفت؟
اما بعضی از ساز ها با توجه به شکل ظاهری نامگذاری می شوند مانند سه تار
از دوستان عزیز خواهش می کنم که تاریخچه این ساز هارا خدمت این بنده حقیر باز گو کنند
Thumbs Up/Down |
Received: 143/12 Given: 235/4 |
@@@پیانو@@@
نام کامل ساز پیانو، پیانو فورته (Pianoforte) میباشد، که از دو قسمت پیانو به معنی ملایم و [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] به معنی قوی تشکیل شدهاست، و به خوبی منعکس کنندهٔ توانایی این ساز در تولید شدتهای گوناگون میباشد.
پیانوهای اولیه ابعاد بزرگ، و شکل خاصی داشتند. آنچه که در اصطلاح به آن پیانوی بزرگ گفته میشود (و در ایران با نام نادرست پیانویرویال شناخته میشود) غالباً بیش از دو متر طول دارد و دارای در بزرگیاست که برای هرچهبهترشدن صدای پیانو، معمولاً در هنگام نواختن ساز این در را در وضعیت نیمهباز توسط پایهٔ کوچکی ثابت میکنند. انواع دیگر پیانو با نامهای پیانوی ایستاده یا دیواری (Stand یا Upright) پیانوی چهارگوش (Square) و غیره، ابعاد کوچکتری دارند و برای مصارف خانگی یا در اماکن عمومی طراحی شدهاند.
منبع:ویکی پدیا
Thumbs Up/Down |
Received: 143/12 Given: 235/4 |
@@@ارگ@@@
اُرگ (گرفته شده از کلمه یونانی όργανον ارگانون به معنی ابزار، عضو یا وسیله) [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] از [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] است که نتهای آن بر روی صفحهکلید اجرا میشود. این ساز از قدیمیترین سازها در فرهنگ اروپائی است و در اجرای [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] و کلیسائی از دیرباز بکار میرفتهاست. در منابع [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] و [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] قدیم به این ساز [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] میگفتند.
منبع:ویکیپدیا
Thumbs Up/Down |
Received: 143/12 Given: 235/4 |
@@@قانون@@@
ام ساز از واژهٔ یونانی Kanon گرفته شده، که در آن زبان به مفهوم «قانون، قاعده» است. درباره ی مفهوم واژه ی «قانون» (و در زبانهای اروپایی :kanon-kanun-kanon) ، در پایین به مهمترین آنها اشاره میشود:
- canon (قانون) و قاعدهای که، به ویژه بر حسب احکام شرعی کلیسای مسیحیت و منابع انجیلی وضع شده باشد.
- canon آثار نبوغ آمیز و برجسته یک خلاق هنری
- کانن شکلی از یک قطعه موسیقی، ساخته شده تحت قواعد پیچیدهای که یک بخش ملودی بتواند پس از پاسی از زمان، به فاصله همصدا، اکتاو، یا فاصلههای جز آن، توسط بخشهای دیگر تقلید شود.
- در موسیقی یونان قدیم، kanon نام مونوکورد است و اینک برای نشان دادن «قانون»های فیزیک صوت در آزمایشگاهها مورد استفاده قرار میگیرد.
- یک «پسالتری» (psaltery) نوعی ساز که توسط اروپاییها از شرق گرفته شده و مشتق از کلمه «قانون» (qanun) عربی است. این کلمه و نه الزاما ساز از ریشه kanon یونانی آمدهاست. در حجاری ستونهای کلیسای جامع سانتیاگو، میتوان ساز canon, mezzo canon قانون متوسط را مشاهده کرد.
- (qanun) Kanun نام عربی برای سازی شبیه به پسالتری به شکل ذوزنقه و با تعداد زیادی سیم است (۶۴ سیم در قرن ۱۴). این کلمه در یونان قدیم (به این شکل Kanon) به معنای مونو کورد به کار میرفته و آن دستگاهی است که در آزمایشگاه صوتشناسی مورد استفاده قرار میگرفتهاست. نام قانون در اوایل سده ی دهم میلادی در کتاب شبهای عرب آمدهاست. م این ساز بعدها به اروپا برده شد (احتمالاً در قرن یازدهم). (منبع: ویکیپدیا)
Thumbs Up/Down |
Received: 143/12 Given: 235/4 |
@@@عود و بربط@@@
چون سطح ساز بربط از [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] پوشیده شده بود، [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] آن را عود نامیدند. (العود در [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] به معنای چوب است). به باور برخی پژوهشگران موسیقی مانند اکارد نوبوئر (Eckhard Neubauer) این واژه در اصل عربی شدهٔ واژهٔ رود فارسی میباشد که هم نام دیگر بربط است و هم به معنای سیم در سازهای زهی میباشد.
بربط امروزه نقش بسیار کمتری در [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] دارد. عود عربی بر خلاف بربط ایرانی از اصلیترین سازهای موسیقی عربی است. این ساز پس از اینکه به [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] برده شد، نام لوت بر آن نهادند. واژه لوت از نگارش کلمهٔ العود به وجود آمده و به تدریج به لوت تبدیل شده است. [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید] در قرن ۸ هجری قمری آن را به ترکههای چوبینی که انعطافپذیر است معنی نموده.
خود کلمهٔ بربط در واقع از دو کلمهٔ بر و بطساخته شده یعنی مانند بطو بط به معنی مرغابی است. در کل شکل این ساز به مرغابی تشبیه شده چون سینهٔ جلو داده و گردن کوچکی دارد. دیدگاه دیگر این واژه را برگرفته از نام باربد" نوازندهٔ رود در دربار خسرو پرویز میداند. این واژه به صورت بربت نیز نوشته شده است از جمله در بیتی از منوچهری با واژهٔ بیدولت همقافیه شده است:
تاک رز را گفت ای دختر بیدولت
این شکم چیست چو پشت و شکم بربت
منبع:ویکیپدیا
Thumbs Up/Down |
Received: 5/0 Given: 2/0 |
با تشکر از شما hooooooora عزیز
Thumbs Up/Down |
Received: 143/12 Given: 235/4 |
Thumbs Up/Down |
Received: 5/0 Given: 2/0 |
نام شناسی تنبور
از پاره ای وجوه نامگذاری دمبوره یا تنبور، فارسی و هزارگی بودنِ نام این ساز فهمیده می شود. مثلاً، مطرح شده که واژة تنبور در اصل ، مرکّب است از دُم / دُنب و برّه ؛ چه، این ساز به دُم برّه شباهت دارد (فارمر، 1986، ج 2، ص 540؛ همائی ، ج 2، ص 324ـ 325). در هزارگی به آن دمبوره می گوید که با واژه دم نزدیک است. اما می توان جوری دیگری نیز دمبوره را معنا کرد: آنچه دم، نفس و روح را خوش آید و باعث شادی و فرحزایی دم و روح شود. صدای روح و دم نواز از آن بر آید.
این ساز که در حیره به طُنبور/ طنبوره شهرت یافت، در یونان تامپوراس نام گرفت و از آنجا به آلبانی رفت و تامپورا خوانده شد. در روسیه به دومرا، در سیبری و مغولستان دومبره یا دمبوره، و در روم شرقی باندورا یا پاندورا نام گرفت و سایر اقوام اروپایی که از طریق روم شرقی با این ساز آشنا شدند، اسم پاندورا، ماندوره و باندوره و صورتهای دیگر کلمة پاندورا را بر آن نهادند. نام این ساز در چین، تنپولا است که تفاوت چندانی با نامهای آن در سایر مناطق جهان ندارد (فارمر، 1942، ص 40ـ44). به گفتة ریمان، سازی که در هندوستان با نام تمبوری متداول است، همان تنبور عربی یا ایرانی است (به نقل ملاّ ح ، ص 194). شاید هم دمبوره هزارگی باشد. صرف نظر از این یافته ها، از کاربرد واژة تنبور در متون فارسی میانه و پهلوی مانند منظومة درخت آسوریگ (ص 77) ، رسالة بُندَهش (ص 93) ، کارنامة اردشیر بابکان (ص 22ـ23) و رسالة خسرو قبادان و ریدک وی (ص 95) معلوم می شود که نواختن این ساز دست کم در اواخر دورة اشکانی و سرتاسر دورة ساسانی در ایران رواج داشته است.
یکی از منابع اصلی تنبورشناسی در سده های سوم و چهارم، کتاب الموسیقی الکبیرِ فارابی است. فارابی در این کتاب (ج 2، ص 629ـ769) فصلی بلند را به معرفی تنبور و نحوة دستان بندی و بیان فاصله های آن اختصاص داده است. وی دو نوع تنبور را که در ساختمان و اندازه و نظام پرده بندی با یکدیگر تفاوت و در روزگار او رواج داشته اند، معرفی کرده است: یکی تنبور خراسانی رایج در خراسان و سرزمینهای واقع در شمال و خاور این ولایت و دیگری تنبور بغدادی که در عراق و مناطق مجاور آن معمول بوده است (همان ، ج 2، ص 630). به گفتة فارابی (ج 2، ص 629)
منبع:[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
Thumbs Up/Down |
Received: 1/0 Given: 0/0 |
نام کامل ساز پیانو، پیانو فورته (Pianoforte) میباشد، که از دو قسمت پیانو به معنی ملایم و فورته به معنی قوی تشکیل شدهاست، و به خوبی منعکس کنندهٔ توانایی این ساز در تولید شدتهای گوناگون میباشد.
پیانوهای اولیه ابعاد بزرگ، و شکل خاصی داشتند. آنچه که در اصطلاح به آن پیانوی بزرگ گفته میشود (و در ایران با نام نادرست پیانویرویال شناخته میشود) غالباً بیش از دو متر طول دارد و دارای در بزرگیاست که برای هرچهبهترشدن صدای پیانو، معمولاً در هنگام نواختن ساز این در را در وضعیت نیمهباز توسط پایهٔ کوچکی ثابت میکنند. انواع دیگر پیانو با نامهای پیانوی ایستاده یا دیواری (Stand یا Upright) پیانوی چهارگوش (Square) و غیره، ابعاد کوچکتری دارند و برای مصارف خانگی یا در اماکن عمومی طراحی شدهاند.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندي ها (Bookmarks)