0
![Not allowed!](images/buttons/down_dis.png)
![Not allowed!](images/buttons/up_dis.png)
|
NoteAhang
The Iranian Virtual Music Society |
Thumbs Up/Down |
Received: 25/0 Given: 48/0 |
آن روزه بارانی را به یاد داری ؟ !
پناهگاه عاشقانه ما یه چتر قرمز بود..
در سراشیبی سنگفرش بارانی
گرمای تنت با من همراه بود !
اشکان توسلی نیا
Thumbs Up/Down |
Received: 25/0 Given: 48/0 |
هنوز به یاد دارم...
هنوز به یاد دارم اولین بوسه را!
نمک گیره لبانت شدم...
اما من نمکدان شکستم!!!
اشکان توسلی نیا
Thumbs Up/Down |
Received: 25/0 Given: 48/0 |
سالهاست...
که پشت میله های تنم
پنجره ای بسته روبه خود
به انتظارت نشسته ام
بی تو ..
بی نور ..
مجبورم به شبگردی !
اشکان توسلی نیا
Thumbs Up/Down |
Received: 25/0 Given: 48/0 |
سایه میشم در آغوشت...
پیچ در پیچ در خم شبانه میپیچم!
در نی نی چشمانت گم میشوم و در یک بوسه پیدا!
اشکان توسلی نیا
Thumbs Up/Down |
Received: 1/0 Given: 0/0 |
elai ashk az cheshme ghashangat dor bashad
delat gharghe omido nor bashad nabini raze bad ey behtar az jan
elahi rozegarat jor bashad
Thumbs Up/Down |
Received: 92/4 Given: 195/18 |
آسون نمیشه از تو دل کند...
هر لحظه چشمات پیش رومه...
اینکه بخوام دور از تو باشم..
تعبیر یک کابوس شومه...
...صدايي تو جهانم نيست.فقط تصوير ميبينم...
http://www.noteahang.com/Content.aspx?PageId=24
آلبوم موسيقي بيكلام.
غوغاي قميش
Thumbs Up/Down |
Received: 122/2 Given: 4/1 |
گاهی نیاز داری به یه آغوش بی منت ، كه تو رو فقط و فقط واسه خودت بخواد...
كه وقتی تو اوج تنهایی هستی
با چشماش بهت بگه : هستم تا ته تهش ! هستی ! ؟ ...
شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....
www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس
Thumbs Up/Down |
Received: 90/0 Given: 70/1 |
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
قصه انسانــ قصه یک دل استـ و نردبانــ
قصه بالا رفتنـ
قصه هزار راـه و یکـ نشانی
قصه پله پله تا خدا
قصه جستحو... قصه از هر کجا تا او!
قصه انسانـ قصه پیله استـ و پروانه!
قصه تنیدنـ و شکافتنـ...|!
منـ اما هنوز اول قصه امـ
ایستادـه روی اولینـ پله
نشانی گمـ کردـه
با دوبال نا تمامـ و یکـ آسمانـ
خدایا دستمـ را میگیری؟
من/پرندهای فراموشکارم/که آوازهای خوبی میخوانم/هربار فراموش میکنم با پرهایم/چه کاردستیهای قشنگی ساختهاند/و هربار فراموش میکنم/چه چیزهایی را فراموش کردهام.
Thumbs Up/Down |
Received: 90/0 Given: 70/1 |
ما عبور می کنیم
دیگر برای ماندن , فرصتی باقی نیست
و تمام فرصت برای رفتن است
به جرم آنانکه نظاره کردند و مضحکه
ما به جرم آنان ... ما به جرم آنان...
در این نگاه ِ آخرین , چشمانم را باز بگذارید
تا نگاهم را ...
ما عبور می کنیم
و از ما تنها آئینه های شعر باز می مانند.
من/پرندهای فراموشکارم/که آوازهای خوبی میخوانم/هربار فراموش میکنم با پرهایم/چه کاردستیهای قشنگی ساختهاند/و هربار فراموش میکنم/چه چیزهایی را فراموش کردهام.
Thumbs Up/Down |
Received: 9/1 Given: 0/1 |
... ...
دوستان لطفا شعر ، ترانه با هجاهای کم هم بزارید ... خیلی توی این تاپیک بدنبال ترانه با هجاهای کم و مصرع کوتاه گشتم نبود ...
مثل ترانه رضا صادقی :
من دیگه خسته شدم
بس که چشام بارونیه ...
Thumbs Up/Down |
Received: 122/2 Given: 4/1 |
سکوت نکردم که فراموشت کنم
نمی خواهم از یادم بروی...
اشک نمی ریزم تا...
لحظه های نبودنت را ابری کن
متنها... تنها... لحظه های با تو بودن را مرور می کنم و...
به تو می اندیشم در ابدیت لحظه ها
نمی دانی چه غمگینم
در این تاریکی شبهاچه بی تابانه دلگیرم
نمی دانی که گاهی
عاشقانه در تب رویای تو آرام می گیرم. ...
شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....
www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس
Thumbs Up/Down |
Received: 90/0 Given: 70/1 |
من اینجا بس دلم تنگ است
و هر سازی كه می بینم بد آهنگ است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بی برگشت بگذاریم
ببینیم آسمان هر كجا آیا همین رنگ است ؟
من/پرندهای فراموشکارم/که آوازهای خوبی میخوانم/هربار فراموش میکنم با پرهایم/چه کاردستیهای قشنگی ساختهاند/و هربار فراموش میکنم/چه چیزهایی را فراموش کردهام.
Thumbs Up/Down |
Received: 122/2 Given: 4/1 |
سوختم در تبی که از عشق است٬ شعله در شعله در گلستان ات!
مثل رسم خدا و ابراهیم٬ مثل گنجشک، زیر باران ات
نفس ام را شماره می کردم٬ نفس ات را شماره می دادی
حسِ پس لرزه های بم را داشت٬ دیدن دست های لرزان ات
بیقرار شنیدن ات بودم٬ مثل آواز عاشقانه ی قو
شعر می خواندی و به شور غزل٬ تار میزد دل پریشان ات
¤
روزها می گذشت و از تقویم آنچه می ماند چند کاغذ بود
هفته وماه وسال من شده بود دست مرداد و چشم آبان ات!
من که کفر برادرانم را مثل پیراهنی در آوردم
با کدام آیه قبله ات خواندم؟! به چه وردی شدم مسلمان ات؟!
دل و دینی نداشتم هرگز٬ که نماز تو را اقامه کند
تو چگونه خدای من شده ای٬ با دو گوی سیاه شیطان ات! ؟
من ِ لیلی برات مجنونم٬ من ِ مجنون برات می میرم
قصه ی عاشقانه ای داری٬ مثل ابسال با سلامان ات!
من حسودم حسود٬ آری! -عشق- این بلا را سر من آورده
قلبم آشوب می شود وقتی دست های کسی به دستان ات...
می رسد یا نمی رسد روزی٬ که تو مال خودِ خودم باشی! ؟
طالع ما دو تا یکی بشود٬ شکل یک قلب کنج فنجان ات...
¤
... کاش آن سوزنی که مدتهاست٬ توی انبار کاه جا مانده
با سر انگشت یک پری می دوخت٬ دست های مرا به دامان ات
مریم پیله ور
شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....
www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس
Thumbs Up/Down |
Received: 122/2 Given: 4/1 |
تو همچون دیگران رفتی ، ولی من همچنان ماندم
چنان که آمدم تا انتهای داستان ماندم
مرا تنها رها کردی شبی و بی خبر رفتی
بلاتکلیف من بین زمین و آسمان ماندم
تو را گم کرده ام آنگونه که گم کرده ام خود را
نشانی نیست از تو آنچنان که بی نشان ماندم
تو را صد حنجره آواز تا شیراز با خود برد
و من چون بغض کوری در گلوی اصفهان ماندم
تو با اسب سفید بال دار آرزو رفتی
و من با چرخش کالسکه در نقش جهان ماندم
نه حالا ، بلکه عمری با دل من این چنین بودی
نبودی هر زمان بودم ، نماندی هر زمان ماندم
به اخم خود به من گفتی که از پیشم برو ! رفتم
ولی با چشم هایت لحظه ای گفتی بمان! ماندم
اگر بار گران بودی... اگر نامهربان بودی ...
تو گفتی می روی اما من ای نامهربان ماندم !
علی ثابت قدم
شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....
www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس
Thumbs Up/Down |
Received: 122/2 Given: 4/1 |
دوستت دارم پریشان، شانه میخواهی چه کار؟
دام بگذاری اسیرم، دانه میخواهی چه کار؟
تا ابد دور تو میگردم، بسوزان عشق کن
ای که شاعر سوختی، پروانه میخواهی چه کار؟
مُردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود
راستی تو این همه دیوانه میخواهی چه کار؟
مثل من آواره شو از چاردیواری درآ!
در دل من قصر داری، خانه میخواهی چه کار؟
خُرد کن آیینه را در شعر من خود را ببین
شرح این زیبایی از بیگانه میخواهی چه کار؟
شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن
گریه کن پس شانه ی مردانه می خواهی چه کار؟
مهدی فرجی
شعر رديف و قافيه نميخواهد بوي آغوش تو هر ديوانه اي را شاعر ميكند ....
www.elyasa.blogfa.com سایت اشعار الیاس
Thumbs Up/Down |
Received: 25/0 Given: 48/0 |
در چشمانم طلوع کن
حضور و غیاب معنی ندارد
طلوع کن که نوازش چشمانت را کم دارم
اشکان توسلی نیا
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندي ها (Bookmarks)