-
Sunday 26 February 2012
#1
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
-
9 کاربر برای این پست از sheroshoor تشکر کرده اند:
-
Sunday 26 February 2012
# ADS
-
Sunday 26 February 2012
#2
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
0
من عاشق ویولن بودم یه روز برای خرید ویولن رفته بودم بهارستان رفتم توی یه مغازه که ویولن بخرم وقتی رفتم تو مغزه یه نفر داشت چهار مضراب میزد من اونقدر جذب صدای سنتور شدم که اصلا تا امروز یادم رفته بود که اون روز من برای خرید ویولن رفتم وقتی این پست رو دیدم تازه یادم افتاد که می خواستم ویولن یاد بگیرم نه سنتور ولی به هر حال خیلی خوشحالم که سنتور رو انتخاب کردم
به نام آنکه از شدت حضور ناپیداست
آنجا که قلم از تحریر و زبان از تقریر باز می ماند موسیقی آغاز می شود
-
8 کاربر برای این پست از mezrab talae تشکر کرده اند:
-
Sunday 26 February 2012
#3
کاربر جدید
وضعیت
- افلاین
-
7 کاربر برای این پست از mohammadmono تشکر کرده اند:
-
Sunday 26 February 2012
#4
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
0
مرسی از دوستانی که خاطراتشون رو بازگو میکنن واقعا زیباست و فکر میکنم یادآوریش برای خودتون هم لذت بخش باشه واقعا همینطوره اولین صدای سنتوری که من هم شنیدم هرگز فراموشم نمیشه.
خدایا حواست هست؟ صدای هق هق گریه ام از گلویی می آید که تو از رگش به آن نزدیک تری.....!
-
5 کاربر برای این پست از sheroshoor تشکر کرده اند:
-
Monday 27 February 2012
#5
دوست خوب
وضعیت
- افلاین
-
6 کاربر برای این پست از santoori_hooman تشکر کرده اند:
-
Monday 27 February 2012
#6
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
0
14-15 سال پیش پدرم رفت پیش یکی از دوستانش سنتور یاد بگیره یه 6 ماهی هم رفت ولی هر روز میومد باسه ما آهنگ شاطرعباس مرد رقاص میزد(که من بعد از 2 سال سنتور زدن هنوز نفهمیدم این آهنگ کجای کدوم کتابه) بعد از مدتی به دلایل خارج از حوصله جمع و فرا رسیدن ماه مبارک رمضان که مزید بر علت شد بوسید گذاشت کنار کمد. من هم موسیقی خیلی دوست داشتم ولی کنکور و الی ماشاءالله درس نذاشت، کنکور که دادم زد به کلم رفتم نی گرفتم ولی از اون جایی که من حتی سوتم نمیتونم بزنم نشد صداشو درست در بیارم هنر آموز بهم گفت باید بری بین 2 تا دندونای جلوت فاصله بندازی تا بشه. فهمیدم که راه رو اشتباه رفتم . القصه این ماجرا گذشت هر وقت تو تلوزیون یکی تار میزد منم میگفتم دوست دارم ،خانواده میگفتن تو همین سنتور که گوشه خونه افتاده برو یاد بگیر تا نوبت به تار برسه منم که کله شق اگه به حرف یکی گوش بدم میمیرم خیلی هم دوست داشتم ولی خوب . خلاصه یه روز دیدم که طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد منم رفتم لابه لای لباسای خاک خورده جعبه جادوی سنتور رو درآوردم و گفتم یاعلی و همان شد که یا علی گفتیم و عشق آغاز شد.
چقدر طولانی شد ببخشید سرتون رو درد آوردم
در اجاقی طمع شعله نمیبندم ....خردک شرری هست هنوز
-
7 کاربر برای این پست از simsimm تشکر کرده اند:
-
Tuesday 28 February 2012
#7
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
simsimm
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
14-15 سال پیش پدرم رفت پیش یکی از دوستانش سنتور یاد بگیره یه 6 ماهی هم رفت ولی هر روز میومد باسه ما آهنگ شاطرعباس مرد رقاص میزد(که من بعد از 2 سال سنتور زدن هنوز نفهمیدم این آهنگ کجای کدوم کتابه) بعد از مدتی به دلایل خارج از حوصله جمع و فرا رسیدن ماه مبارک رمضان که مزید بر علت شد بوسید گذاشت کنار کمد. من هم موسیقی خیلی دوست داشتم ولی کنکور و الی ماشاءالله درس نذاشت، کنکور که دادم زد به کلم رفتم نی گرفتم ولی از اون جایی که من حتی سوتم نمیتونم بزنم نشد صداشو درست در بیارم هنر آموز بهم گفت باید بری بین 2 تا دندونای جلوت فاصله بندازی تا بشه. فهمیدم که راه رو اشتباه رفتم . القصه این ماجرا گذشت هر وقت تو تلوزیون یکی تار میزد منم میگفتم دوست دارم ،خانواده میگفتن تو همین سنتور که گوشه خونه افتاده برو یاد بگیر تا نوبت به تار برسه منم که کله شق اگه به حرف یکی گوش بدم میمیرم خیلی هم دوست داشتم ولی خوب . خلاصه یه روز دیدم که طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد منم رفتم لابه لای لباسای خاک خورده جعبه جادوی سنتور رو درآوردم و گفتم یاعلی و همان شد که یا علی گفتیم و عشق آغاز شد.
چقدر طولانی شد ببخشید سرتون رو درد آوردم
سلام دوست عزیز ممنون از خاطره بسیار زیبای شما مطمئنم که بقیه دوستان هم مثل من لذت بردن .
خدایا حواست هست؟ صدای هق هق گریه ام از گلویی می آید که تو از رگش به آن نزدیک تری.....!
-
5 کاربر برای این پست از sheroshoor تشکر کرده اند:
-
Wednesday 29 February 2012
#8
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
0
دوستان بیایید وبا گفتن خاطراتتون بقیه دوستان رو هم در این خاطرات زیبا سهیم کنید.
خدایا حواست هست؟ صدای هق هق گریه ام از گلویی می آید که تو از رگش به آن نزدیک تری.....!
-
5 کاربر برای این پست از sheroshoor تشکر کرده اند:
-
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
0
سلام
یجورایی موسیقی تو خون منه، یادمه پدرم بعد از اومدن از کار میخوابید بقل ضبط و یه نوار سنتی میذاشت گوش میکرد از گلهای 59 بگیر تا بسطامی و ... ، تکنوازیهاش تو گوشم هنوز هم هست
چند سال پیش دوست داشتم برم کلاس دف، سه بار هم برای ثبت نام تو آموزشگاه شهرداری رفتم اما یا زود میرفتم و ثبت نام شروع نشده بود یا دیر میرفتم و تموم شده بود، سنتور دومین ساز مورد علاقم بود، شاید فیلم سنتوری داریوش مهرجوئی و کنسرت های همای باعث شد جاش با دف عوض بشه، برای همین پارسال رفتم برای ثبت نام (بموقع) و سنتور نوشتم
بعدش هم که دیگه خیلی علاقه مند شدم، البته 2 ماه پیش ازش زده شدم که خوشبختانه استادم با ترفندی تونست من رو از اون حالت خارج کنه
حالا هم دلم میخواد بعد از کمی مهارت در سنتور ، ساز تار را هم فرا بگیرم
وبلاگ رسمي گروه موسیقی نغمه اصفهان
-
6 کاربر برای این پست از AminSantori تشکر کرده اند:
-
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
0
دوستان کجایید شما هم بیایید از خاطراتتون بگید مطمئن باشید خودتون هم لذت میبرید.
خدایا حواست هست؟ صدای هق هق گریه ام از گلویی می آید که تو از رگش به آن نزدیک تری.....!
-
-
Saturday 28 April 2012
#11
-
4 کاربر برای این پست از jaklin تشکر کرده اند:
-
Saturday 28 April 2012
#12
-
کاربران زیر از jaklin به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
zaman_s
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
سلام
راستش من فکر کنم 9 یا 10 سالم بود که مادرم منو فرستاد کلاس سنتور
تو همون شهر خودمون قائمشهر (مازندران)
اون موقع 4 سالی بود که پدرم فوت کرده بود
خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه
مادرم دید از نظر روحی شاید تاثیر داشته باشه این کارو کرد
اون سالها یادمه فقط تابستونا میرفتم کلاس
تا الانم فراز و نشیب زیاد داشتم
چند سالی ول میکردم دوباره شروع میکردم
الانم یه یک سالی هست مثلا سخت شروع کردم
ولی مگه کار و زندگی و مشغولیات دیگه میزاره
سلام دوست عزیز خدا پدرتون رو رحمت کنه و ممنون از شرکتتون در این تایپیک
خدایا حواست هست؟ صدای هق هق گریه ام از گلویی می آید که تو از رگش به آن نزدیک تری.....!
-
3 کاربر برای این پست از sheroshoor تشکر کرده اند:
-
Thursday 23 August 2012
#14
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
خدایا حواست هست؟ صدای هق هق گریه ام از گلویی می آید که تو از رگش به آن نزدیک تری.....!
-
-
Friday 24 August 2012
#15
کاربر جدید
وضعیت
- افلاین
موسیقی، سرزمینی است که روح من در آن حرکت میکند،
در آنجا همهچیز گلهای زیبا میدهد
و هیچ علف هرزهای در آن نمیروید، اما کمتر هستند اشخاصی که
بفهمند در هر قطعه از موسیقی چه شوری نهفتهاست.
₪₪₪ ₪₪₪ ₪₪₪ ₪₪₪ ₪₪₪
-
4 کاربر برای این پست از Ali_Is_s تشکر کرده اند:
-
Friday 24 August 2012
#16
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
Ali_Is_s
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
درود بر دوستان
علاقه من برميگرده به کودکی پدر من دوستی دارند که خواننده سنتی هستن و اکثراً
مجلس عيد و مناسبت های ديگه رو برگزارد ميکنن
من اولين بار (داخل يکی از مجالس دوست پدرم)
نوازنده بسيار متبهری رو ديدم و عاشق صدای سنتور شدم
اما خوب ضمينه يادگيری فراهم نشد تا 2 سال پيش که به جد شروع به يادگيری کردم
از شرکت در این تایپیک تشکر میکنم دوستعزیز موفق باشید
خدایا حواست هست؟ صدای هق هق گریه ام از گلویی می آید که تو از رگش به آن نزدیک تری.....!
-
کاربران زیر از sheroshoor به خاطر این پست تشکر کرده اند:
علاقه مندي ها (Bookmarks)