0
![Not allowed!](images/buttons/down_dis.png)
![Not allowed!](images/buttons/up_dis.png)
|
NoteAhang
The Iranian Virtual Music Society |
Thumbs Up/Down |
Received: 155/1 Given: 0/0 |
موسیقی دوستان مقیم تهران 22 و 23 آبان شاهد اجرای کنسرت پارسیان بودند که با گروهی از سازهای بادی همراهی می شد. اجراها شامل عروسی فیگارو موتزارت، کنسرتو برای ویلن و ارکستر مندلسون، پاوان فوره و سمفونی 83 هایدن. بنده پس از چند سال توفیق این را داشتم تا شاهد یک اجرای جدی از آثاری فاخر باشم. در این نوشتار سعی دارم دیدگاه شخصی خود را راجع به این اجرا با دوستان در میان گذاشته و نقدی بر آن داشته باشم.
یک اجرای حرفه ای عموما به سازماندهی حرفه ای نیاز دارد. و این تنها شامل فروش بلیط در گیشه و امکان خرید اینترنتی نیست. بلکه بسیار فراتر از این است. اجرا باید راس ساعت 9 شروع می شد که تا ساعت 9:30 همچنان شاهد ورود حضار به سالن بودیم آنهم با لبی خندان. دور نیست زمانی که اگر حتی 5 دقیقه دیرتر به سالن می رسیدیم امکان ورود بسختی وجود داشت و حضار با همان زنگ اول یا دوم فورا وارد سالن می شدند. آیا مگر این مردم همان مردم نیستند؟ در جواب باید بگویم بله همان مردم هستند و با پس رفتی قابل توجه. گویا اینجا یک مهمانی شبانست و نه یک سالن رسمی کنسرت موسیقی. پس احترام به هنر چه می شود؟ بگذریم. گذشته از اینکه بسیاری از حضار در واقع خوانواده ها و بستگان نوازنده ها بودند – که البته اشکالی در آن نیست بسیار هم خوبست- اما ای کاش نوازنده محترم در طول ساالیان نوازندگی خود علاوه بر انتقال نوای خوش ساز خود، کمی هم فرهنگ هنری-موسیقیایی را نیز منتقل می کردند تا اینگونه شاهد عکس العمال های سخیف و بچه گانه از سوی برخی خانواده ها نباشیم. تاسف انگیزتر اینکه برخی نوازنده ها هم در این راه کم نگذاشته اند که خود نشان دهنده اینست که راهی بس دراز تا حرفه ای شدن (و نه فقط خوب نواختن) اعضای ارکستر مانده. حال سخنی در باب اجرای موسیقی.
این اجرا در دوبخش صورت گرفت در بخش اول اورتور عروسی فیگارو موتزارت اجرا شد که اجرایی نسبتا خوب بود. اما دو نکته نظرم را جلب کرد دینامیک و ترومپت! دینامیک صدای ارکستر گویی از فورته تا فورتیسیمو ادامه داشت و تقریبا خبری از پیانو، متزو پیانو و... نبود. بهرحال گذشته از آکسان های بی مورد و واقعا نابجا و شاید سرخود ترومپت ها (بعید می دانم این به تفسیر رهبر با دانش ارکستر پارسیان برمی گشت) اجرا کم و بیش خوب و قابل قبول بود. بعد از این نوبت به اجرای ویلون کنسرتوی مندلسون رسید که بسیار مشتاق شنیدن آن بودم. رک بگویم، اگر این کنسرتوی زیبا را با چنین اجرایی برای نخستین بار می شنیدم، هیچگاه بار دیگر رغبتی به شنیدنش در من ایجاد نمی شد. ویبراسیون های بسیار بد و غلو آمیز، اجرای بریده بریده پاساژها، رباتوهای بی ربط و کاملا تصنعی، و ابهام در نت های چالاک و سریع باعث شد تا شخصا شاهد تکه پاره هایی از چنین شاهکار بزرگی باشم. و به همه اینها همراهی آشفته و درهم ارکستر را اضافه کنید (و مشکل ترومپت همچنان باقیست). البته این علی رغم تشویق و استقبال خارق العاده حضار از این اجراست. با پایان این کنسرتو قسمت اول اجرا پایان پذیرفت. که شخصا برایم کمی مایوس کننده بود. شاید از این ارکستر انتظاری بیشتر داشتم.
اما ارکستر در قسمت دوم گویی از اینرو به آن رو شد. این قسمت با قطعه معروف فاوره بانام پاوان که به گفته سخنگوی ارکستر بیاد دو عزیز از دست رفته ارکستر پارسیان که اخیرا به دیار باقی شتافتند، شروع شد. اجرا بسیار خوب، با احساس، قوی و بدون نقص. بادی چوبی ها عالی نواختند و زهی ها نیز عالی بودند. هر زمان زهی ها شروع به نواختن می نمودند ناخودآگاه نفس ها در سینه حبس می شد. در بخش بعد شاهد اجرایی –بی پیرایه بگویم- استادانه از سمفونی محبوب شماره 83 هایدن بودم. تفسیر رهبر ارکستر از این اثر واقعا قابل توجه است. ارکستر پاساژهای سریع و چالاک این اثر را چنان واضح و عالی اجرا می کرد که گویی تماما یک ساز است، آنهم در دستان نوازنده ای چیره دست (بقول علی رهبری). بادی چوبی ها بخصوص نوازنده فلوت بسیار خوب بود. نوازندگان هورن بی نقص بودند و زهی ها استادانه اجرا می کردند. شاید غلو باشد این حرف، اما این اجرا محبوبیتی همتراز با اجرای کالین دیویس برایم داشت. قسمت دوم اجرا بدون هیچ حرف و حدیثی عالی بود.
برخی حواشی کنسرت:
- بستگان نوازندگان با ابراز احساسات و دست تکان دادن های افراطی خود پیش ازاجرا تا اندازه ای رسمیت اجرا را خدشه دار کردند که این مورد با پاسخ نوازندگان که گاهی دست به سینه نیم خیز می شدند کمی فضای سالن را مضحک کرده بود.
- با ورود رهبر ارکستر و به محض برقراری سکوت کامل صدای کودکی که مادرش را صدا میزد خنده حضار و نوازندگان را بهمراه داشت.
- پس از پایان قسمت اول کنسرت، خانم کناری بنده به همراه خود گفتند صدای جازش را دوست نداشتم، که البته منظور ایشان تیمپانی بود.
- در ابتدای بخش دوم کنسرت، همگی به احترام عزیزان از دست رفته ارکستر یک دقیقه سکوت کردند.
- حضار پس از پایان هر موومان شروع به دست زدن و تشویق می کردند که مرا به یاد سخنان جناب صهبایی می انداخت که پیش از هر اجرا رو به شنوندگان می ایستادند و می فرمودند خواهش می کنم بین موومان ها دست نزنید!
- یکی از نوازندگان باسون در طول اجرای موومان دوم سمفونی هایدن چند باری خمیازه کشیدند.
- در پایان بخش دوم تشویق های مکرر حضار باعث شد تا ارکستر قسمت هایی از موومان های مختلف سمفونی هایدن را بنوازد.
امیدست این نوشتار مورد پسند دوستان هنرمندم قرار گیرد.
.Applaud, my friends, the comedy is over
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
دوستِ گرامی،
نقدِ منصفانه و خوبی نوشته اید. در بابِ فرهنگِ هُنری و آدابِ کُنسِرت رفتن نیز با شما همنظر ام ـــ همین طور در بابِ ترومپِت. امّا گفتنِ دو-سه نکته را در این میان لازم میدانم. یکی آن که، ماجرایِ تأخیرِ نیم ساعته و دیر آمدنِ شنوندهگان، و حتّا برخی از نوازندهگان، فقط در شبِ دومِ اجرا و به خاطرِ بارندهگیِ شَدید به وجود آمد، وگرنه اجرایِ شبِ اوّل سَرِ ساعتِ 09:00 آغاز شد. دوم آن که، گرچه اجرایِ آقایِ خاچیک بابایان در شبِ دوم به خوبیِ شبِ نخست نبود، ولی همچنان اجرایِ اُستادانهای بود. البتّه گویا آقایِ بابایان در شبِ دوم از لحاظِ جسمی و روحی حالِ چندان مساعدی نداشتند. کاش اجرایِ شبِ نخستِ ایشان را نیز دیده بودید. سوم آن که، یک دقیقه سکوت به یادِ دو هُنرمندِ گرامی اعلام شد: امیرحسینِ مَلِک (نوازندهیِ ویُلُن و از اعضایِ اُرکِسترِ پارسیان) و والودیا تارخانیان (نوازنده و اُستادِ ویُلُن و ویُلا و آموزگارِ چند نسل از نوازندهگانِ ایران). آقایِ تارخانیان گرچه عزیز بودند ولی از عزیزانِ از-دست-رفتهیِ اُرکِسترِ پارسیان نبودند.
نکتهیِ پایانی آن که، ای کاش این نقدِ خوب و شُسته-رُفتهیِتان را در فضایِ بهتری ـــ صفحهیِ فرهنگی-هُنریِ روزنامهای، مجلّهای، وِبسایتهایِ تخصّصیتر، و یا شبکههایِ اجتماعیای مانندِ فِیسبوک و توییتِر ـــ منتشر میکردید تا هم به اشتراک گذاشتنِ آن با دیگران بهتر و زیبندهتر میشد و هم آن که همه با شما و نوشتههایِتان با نامِ خودِتان (و نه نامِ کاربَری) آشنا میشدند./
با سپاس،
ر. د.
ویرایش توسط ramine5677 : Sunday 6 January 2013 در ساعت 11:44 PM
Thumbs Up/Down |
Received: 155/1 Given: 0/0 |
سلام
با تشکر از تذکرات شما در باب برخی ایرادات.
بله ایکاش توفیق این رو داشتم که در هر دو شب شنونده این آثار زیبا باشم. اما فقط شاهد اجرای شب دوم بودم متاسفانه.
.Applaud, my friends, the comedy is over
Thumbs Up/Down |
Received: 10/0 Given: 0/0 |
با توجه به حضور خودم در شب دوم؛ سخنتان بسیار درست است.
کمی متاسفانه جو کنسرت، جوی غیر رسمی تر از جو اجرای موسیقی کلاسیک بود و بنده از این وضع بسیار ناراحت شدم، گونه ای از توهین به موسیقی است، حال این دفعه توسط خود هواداران موسیقی.
بنظرم دست زدن آخر مردم، برای 1 بار زیبا بود، ولی فکر کنم موومان 3 سمفونی هایدن، 3 یا 4 بار نواخته شد که بنظرم کمی خسته کننده بود.
ولی با این اوضاع فعلی ارکستر های دولتی و ... ؛ پارسیان نور امیدیست که باید حمایتش کرد.
مسعود
تموم شد رفت....
الآن که این متن رو میخونید، من دیگه اینجا نیستم
اگر بدی ای از من دیدید، ببخشید
دوستتان دارم، خدانگهدار
مسعود....
Thumbs Up/Down |
Received: 155/1 Given: 0/0 |
بله
و حدیث مکرر دست زدن های بین موومان ها که در هیچ کجای دنیا سابقه نداره.
.Applaud, my friends, the comedy is over
Thumbs Up/Down |
Received: 10/0 Given: 0/0 |
:D :D :Dنوشته اصلی توسط amir1055 [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
این تیکه اش خیلی مضحک بود.
تموم شد رفت....
الآن که این متن رو میخونید، من دیگه اینجا نیستم
اگر بدی ای از من دیدید، ببخشید
دوستتان دارم، خدانگهدار
مسعود....
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندي ها (Bookmarks)