0
اينا كه تا اينجا معرفي شدن آثار با ارزشي هستن البته اما :
1 - همه مربوط به ساز پيانو هستن در حاليكه خانواده زهي در موسيقي غربي بار هنري زيادي رو به دوش ميكشه.
2- موومان سوم از يه اثر چه طور ميشه كه شاهكار باشه ولي بقيه اثر نباشه ؟ هر چند اين موومانها هم در ريتم و تناليته و بيان و خيلي چيزهاي ديگه ممكنه با هم فرق كنن اما تا خوبي نباشه كه زشتي مشخص نميشه و تا تاريكي نباشه كسي روشنايي رو درك نميكنه. اينا كه گفتم يه مثال بود اما مطمئنا يه آهنگساز اثرش رو به عنوان يه كار يكپارچه ميبينه. شايدم من اشتباه مي كنم. ولي تا جايي كه ميدونم هميشه ميگن مثلا كنسرتو چهارفصل يه شاهكاره نه مثلا زمستونش فقط شاهكار باشه.
3 - ملاك شاهكار بودن چيه ؟ تا جايي كه من ميدونم شاهكار به كاري ميگن كه هم از نظر هنري خيلي سطح خوبي داشته باشه و هم فراگير باشه. كارايي كه بين هنرجويان و هنرپژوهان موسيقي معروف هستن و شايد بعضي از همين قشر هم باهاشون ناآشنا هستن هم جزو شاهكارها قرار نميگيرن. شايد وقتي آثار يك آهنگساز رو به صورت منحصر داريم بررسي ميكنيم بشه از توي ليست كارهاش بعضي آثارش رو به اين صورت معرفي كرد.
(اگه چنين منظورهايي نباشه هم حد اقل بايد اولويت بندي رو رعايت مي كرديد. مثلا به جاي اينكه يك سونات پيانو از موتزارت رو شاهكار اولي از ايشون معرفي كنيد مثلا مارش آلاترك رو معرفي ميكرديد كه واقعا جزو شاهكارهاي ايشونه و سليقه هاي مختلف در اين زمينه بحثي ندارند.)
4 - اگه نقدي در مورد هر اثر نوشته بشه چه خودنوشت و يا نقد ساير اساتيد خيلي بهتر هست. حد اقل ديگران متوجه ميشن كه اين اثر كه شايد تا به حال اسمش رو نشنيدن واقعا شاهكاره يا نه ؟ اگر نقدي در كار نيست حد اقل گوشه اي از تاريخ نگاري اوضاع آهنگسازش در زمين ساخت اين آهنگ رو ميشه ذكر كرد.
با اين حال تاپيك خوب و جالبي هست. اينا رو گفتم چون خيلي ها مثل من كه زياد حرفه اي نيستيم و ميخوايم وارد اين دنيا بشيم از همن اول اطلاعات طبقه بندي شده رو توي مغزمون وارد كنيم. متشكرم.
علاقه مندي ها (Bookmarks)