0
سلام
با اجازه این تایپیک را برای شناخت و معرفی موسیقی دستگاهی سنتی یران ایجاد کردم.
امیدوارم با کمک دوستان این تایپیک را کامل کنیم برای معرفی ردیف و گوشه های موسیقی دستگاه ایران
منابع :
ویکی پدیا
دستگاه موسیقی ایرانی
نظری به موسیقی ایرانی
ردیف میرزاعبدلله
ردیف میرزا حسینقلی
البته جمع اوری این مقالات چند هفته طول کشیده و در حال تکمیل است و بخشهای از آن توسط بنده اضافه شده که این اطلاعات را شفاهن از استادم (هامون بهرامی مقدم) آموختم
تاریخچه موسیقی ایران (دوره باستان)
موسیقی ایران را از نظر تاریخی می توان تا قبل از اسلام به هفت دوره تقسیم کرد
۱- پیشدادیان(۲۴۴۱ سال- از ۳۵۶۹-تا ۱۱۲۸ قبل از میلاد)
۲-کیانیان(۴۲۰سال از ۱۱۲۸ تا ۷۰۸ق م)
۳- ماد ها (۱۵۸ سال از ۷۰۸ تا ۵۵۰ ق م)
۴- هخامنشیان ۲۲۰ سال از ۵۵۰ تا ۱۸۷ق م)
۵- سلوکیه(۱۴۳ سال از ۳۳۰ تا ۱۸۷ ق م)
۶- اشکانیان(پارتها) (۴۷۵سال از ۲۴۹تا۲۲۶بعد از میلاد)
۷- ساسانیان(۴۲۰ سالاز ۲۴۹ تا ۶۴۶ب م)
۱- پیشدادیان :برای شناخت موسیقی دورهء پیشدادیان به سنبل های اساطیری شاهنامه به عنوان سند یاد می کنیم . فردوسی شاعر و مورخ بزرگ ایرانی توسط خاطرات نیاکان ما گنجینهء ملی ایرانیان را بوجود آورد و شاهنامه را به سه بخش اساطیری (از پادشاهی کیومرث تا ظهور فریدون) …پهلوانی (از قیام کاوه آهنگر تا کشته شدن رستم) …تاریخی (از اواخر عهد کیانیان تا مرگ یزدگرد سوم) …. تقسیم کرد.
سخن هر چه گویم همه گفته اند
بر باغ دانش همه رفته اند
فردوسی در شاهنامه از هوشنگ اولین پادشاه پیشدادیان و نبیره کیومرث یاد می کندهمینطور نام های تهمورث، جمشید ، ضحاک ، فریدون ، ایرج ، منوچهر را آورده است. فردوسی در پادشاهی تهمورث از کوس یاد می کند:
چو این کرده شد ماکیان و خروس
کجا بر خروشید که زخم کوس
کوس بزرگترین ساز آلات کوبه ای که در ساختمان آن پوست بکار رفته و در میدان های نبرد تحت عنوان کوس رویین نیز بکار می رفته و در جای دیگر از کرنای سخن می گوید:
ز بس های و هوی و جرنگ و درای
بکردار تهمورثی کرنای
در زمان جمشید از رامشگر یاد می کند:
بزرگان به شادی بیاراستند
می و جام و رامشگران خواستند
۲) کیانیان :با آمدن کیقباد که نامش با کی همراه است ، در شاهنامه دورهء کیانیان آغاز می شود. در این دوره به تدریج جنبه های اساطیری شاهان کاسته می شود و شخضیتهای پهلوانی آنها ظاهر می شود. فردوسی در شاهنامه می نویسد: رستم جهان پهلوان به دستور زال برای آوردن کیقباد رهسپار کوه البرز می شود. در دیدار رستم و کیقباد فردوسی از سرود و رامشگری یاد می کند.
نشستند خوبان بربط نواز یکی عود سوز و یکی عود ساز
سرایندهء این سخن ساز کرد دف و چنگ ونی را هم آواز کرد
در این دوره مشاهده می کنیم فردوسی از سازهای بربط ، دف و چنگ و نی سخن می گوید و می توان دریافت که در این دوره موسیقی بزمی بوده است.
۳) ماد ها :در مورد موسیقی دوره مادها مدارک بیشتری وجود دارد. اولین موسیقیدان این دوره شخصی بنام اوگارِِس بوده که در دربار آستیاک آخرین پادشاه ماد زندگی می کرد. او انقراض پادشاهی آستیاک را بدست کورش پیش گویی کرده بود. موسیقیدانان در دربار پادشاهان ماد از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده اند.
۴) هخامنشیان :دولت هخامنشیان توسط کورش کبیر پایه گذاری شد. مورخین می نویسند در این دوره سه نوع موسیقی وجود داشته : مذهبی ، بزمی و رزمی.
۵) سلوکیان :دولت هخامنشی به دست اسکندر منقرض شد و به دست سردار یونانی سولوکوس بنیان گذاری شد. در این دوره موسیقی ایران تحت تاثیر موسیقی یونان قرار گرفت. این دولت یونانی خدمات فرهنگی و هنری زیادی به ایرانیان کرد اما هرگز از همکاری و پشتیبانی مردم ایران برخوردار نشدند.
۶) اشکانیان
بعد از سلوکیان سلسله اشکانیان تشکیل شد. پادشاهان این سلسله با اینکه ایرانی بودند ، همچنان تحت نفوذ تمدن یونان بودند.
۷) ساسانیان :در این دوره قریب به چهل پادشاه سلطنت کردند که بین آنها چهار پادشاه توجه عمده ای به موسیقی داشتند که عبارتند از: اردشیر بابکان که بنیان گذار سلسله ساسانیان بود. او موسیقیدانان را در جایگاه پنجم بعد از موبدان ، وزرا ، سرداران و حکما قرار داده بود. بهرام گور توجه زیادی به موسیقیدانان داشت و موسیقی را از دربار بین مردم آورد. او سی هزار لولی (گوسن) از هند به ایران آورد که کارشان موسیقی ، نمایش و خنداندن و سرگرم کردن مردم بود. در دربار او موسیقیدانان به جایگاه سوم ارتقاء پیدا کردند. انوشیروان که در دوره او تغییر خاصی در احوال موسیقیدانان ایجاد نشد. خسرو پرویز که عصر طلایی موسیقی را به ارمغان آورد. بزرگترین نوازنده عصر ساسانیان باربد است که به خاطر استعداد و هنرش چندین آهنگ که خودش تصنیف کرده بود ، افسانه وار در تاریخ بجا مانده است. باربد سیصد و شصت آهنگ ضیافتی (تشریفاتی) برای شاه ساخته که برای هر روز سال اجرا می شد.) او سی لحن(و هفت خسروانی ساخت و به نظر میآید که خسروانی همان دستگاه امروزی بوده است. پس اختراع سیستم موسیقی ایرانی به هفت دستگاه به باربد نسبت داده می شود.
- - - Updated - - -
آواز و ردیف و گوشه ها در موسیقی ایران
موسیقی ایرانی فواصل فیزیکی و گردشهای ملودیک خاصی دارد که شخصیت منحصر به فرد، بافت یگانه و ویژگی ملی خاصی به آن می بخشد. انسجام، یکپارچگی و خصوصیات ویژه الگو ها و زینت ها آن را از موسیقی دیگر ملل بارز و متفاوت ساخته است. اصل و اساس موسیقی ایرانی ردیف است. ردیف موسیقی ایرانی با حدود 300 گوشه زیبا و دلنشین، سرچشمه و منبع الهام، ابتکار و تخیل بارز موسیقیدان است. نوازنده مبتکر بر مبنای گوشه های رنگارنگ،نغمه ها،الحان و قطعات گوناگونی می سازد که طبعی جذاب و آرامش بخش دارد.
تار پود مستقل ردیف موسیقی،با احساسات،عواطف،روحیه ایرانی،وضع اقلیمی و فصول و حالت های زمانی،یگانگی و وحدت یافته است. موسیقی ایرانی،یکی از افتخارات فرهنگی ماست و بزرگان شعر ادب با استفاده از آن زندگی عرفانی و ریشه های الهامی خود را غنا بخشیده اند. همانطوری که می دانیم، ردیف موسیقی ایران مجموعه ای از آوازها و دستگاه های موسیقی ایران است که ریشه در موسیقی آوازی دارد. ردیف های موجود که بیشتر ردیف های سازی هستند، نیز با توجه به برداشت روایت کننده از ردیف های سازی و آوازی وقت تنظیم شده اند. یعنی راوی با توجه به شناختی که از موسیقی سازی و آوازی زمان خود داشت، گوشه های مختلف را تنظیم و ردیف می کرد. در این بین ممکن بود تعدادی از گوشه های مربوط به ردیف آوازی و یا سازی را در ردیف خود بگنجاند و تعدادی را حذف کند.
اولین بار گردآوری گوشه های مختلف از نواحی متفاوت ایران و تالیف ردیف ها توسط سید رحیم و نایب اسدالله در اصفهان ، صورت گرفت و سپس اساتید مکتب اصفهان به مناطق مختلف رفته و مثلا در تهران ، آموزش هایی در زمینه آواز و موسیقی ، منتقل شد . گوشه ها و نغمه هایی که عیناً از مرحوم سید رحیم (متولد سال ۱۲۳۲ هجری خورشیدی) ، بنیانگذار مکتب اصفهان ، سینه به سینه توسط شاگردان ایشان نقل شده است تا به دست استاد عباس کاظمی رسیده و روایت این گوشه ها ، با زحمات ۲۰ ساله استاد کاظمی ، در اختیار شاگردان ایشان و ما قرار گرفته است.
اهمیت قابل توجه شعر وموسیقی ایرانی باعث شده است که آواز دراین موسیقی جایگاهی رفیع داشته باشد. اما در موسیقی ایرانی در مقابل تقسیم بندی آواز در غرب این صداها به دو گروهعمده که در اصطلاح آن ها را راست کوک و چپ کوک می گویند تقسیم می شود .
تعریف و مفهوم ردیف در اینده :
مطالبی که در مورد ردیف دانی و ردیف نوازی گذشت همه مربوط به گذشته ی دور و نزدیک بودند در حالی که امروز جهان به سویی پیش می رود که دیگر هنر موسیقی مدرن را هم پشت سر گذاشته است و به تدریج وارد مرحله ی دیگر از سیرتاریخ خود می شود که موسیقی نقش بیشتری در محتوای آن خواهد داشت. موسیقی ای که روزگاری از اسمان به زمین امد دوباره از زمین به آسمان خواهد رفت وآن زمان روز شکوهمندی و ازادی انسان است انسانی که در ابتدا آزاد بود و سپس با انانیت خود ، خود را اسیر نفس لجام گسیخته نمود و سپس دریافت که عقل تجربی و علمی او بدون عقل شهودی و علم باطن ره به جایی نخواهد برد امروز خوشبختانه، انسان توسط علوم عقلی و تجربی خود به مسائل زیادی دست یافته است، هر چند که نسبت به کل در حد صفر و بسیار ناچیز است اما از برای خود کمنیستند و ارزش زیاد دارند که می توانند که می توانند حداقل توسط علم کوآنتوم به بسیاری دیگر از ناشناخته های جهان به خصوص جهان موسیقی دسترس یافت به کمک . به کمک علم و فلسفه و روشن بینی و دور از جهل های خود بینی به جهان بینی بزرگ تری در زمینه ی تفکر ،اجرا ، تولید و شنیدن اثار موسیقی نایل آمد.
در دنیای امروز که گفتمان طرفین مورد احترام قرار می گیرد حیف است همچنان مانند یک صد سال اخیر، هر کس با تعصب فقط سلیقه ی خودش را معتبر و عال بداند و بقیه را نفی کامل نماید. امروز دنیای ارتباطات ما را به انواع معیمی از موسیقی های جهان اشنا و اشتی می دهد هر چند که اکثر آن ها بی هویت و در سطح نازل ارائه می گردند اما در کنار همه ی آن ها می توان به انواع دیگری از موسیقی هایی که اندیشه ای انسان ساز و متعالی دارند در دسترس پیدا کرد و برای شناخت بهتر معرفی ان ها از علم جدید و تکنولوؤی جدید استفاده نمود .
در اینده نزدیک تعریف ردیف دیگر به عنوان یک موسیقی واپسگر وموسیقی بی روح تلقی نخواهد شد بلکه مانند گذشته ردیف دان کسی است که دارای فضایل اخلاقی باشد و تعریف نوازنده ردیف شامل تنها حفظ کردن چند دستگاه و تعدای گوشه نمی گردد بلکه حافظ ردیف نوازنده ای است که موسیقی را در حد نهایت زیبا با احساس ودل انگیز می نوازد و مخاطب آگاه او به خوبی می داند که موسیقی سرشار از زیبایی معنوی است که او باید دیدگاه شنودی خود را هنگام شنیدن با مطالب و تفکر موسیقی ردیف هماهگ و همدل نماید.
نتیجه گیری :
در مقدمه در یافتیم که گوهر موسیقی ایرانی در گنجینه ای به نام «ردیف » نهقته است و مردم به اسانی تفاوت موسیقی عامه پسند و اندیشمندانه را می شناسند . موسیقی واژگان زبان فارسی است که ساختار جمله بندی آن بدون آن که کلیشه ای باشد همانند دستور زبان فارسی و آثار ادبی و هنری ایران سرشار از زیبایی و پند و حکت است.
در تعریف و مفهوم ردیف در بیان امروز دیدیم که چگونه ابعاد معنوی آن نادیده انگاشته می شود تنها ، حفظ مقام ها ، دستگاه ها و اوزاها و برخی از گوشه ها اهمیت می یابد و هنر بدیهه سرایی و خلاقیت در موسیقی ردیف محدود و قدرت تحلیل و آفرینش چندان کار ساز نیست.
متاسفانه موسیقیدانانی که گرایش عامه پسند و در موسیقی سنتی ، گرایش شیرین نوازی دارند به تقسیم بندی موسیقی از لحاظ علمی و فلسفی که موسیقی را به طور کلی شامل دو بخش اساسی می داند . یعنی موسیقی اندیشمندانه و موسیقی عامه پسند معتقد نیستند و برای گریز از آن ، موسیقی جدی را که در جا موضوع، موسیقی دستگاهی – ردیف می باشد به گونه ای های مختلف نفی می نماید و آن را موسیقی واپسگر و بدون زیبایی می دانند در حالی که تقسیم فوق شامل هر نوع موسیقی عالمانه و جدی محسوب نمی شود و اگر بتواند بین مردم به گونه ای نواخته و یا خوانده شود که انها را جذب مسائل سطحی نماید این همان موسیقی عامه پسند است چنانچه موسیقی شیرین نوازی در اصل منشعب از موسیقی دستگاهی – ردیف می باشد که برای ارضاء مخاطب سطحی نگر تعریف شده است و حال نوازنده و یا خواننده ان برای گریز از این حوزه می خواهد وانمود نماید که موسیقی غیر ردیفی موسیقی اصیل فرهنگی ایران است و موسیقی ردیفی غیر از جنبه ی آموزشی آن ، یک موسیقی غیر هنری است که برای اجرا شنیدن و لذت بردن مناسب نیست و در بیان هنرمند ونوازی موسیقی ایرانی دانستیم که موسیقی ردیفی تا زمانی که نوزانده یا خواننده به درک مفاهیم و زیبا شناختی ان کاملا دست نیافته است نمی تواند در صحنه و شرایط زمان مکان ردیف نوازی کند تنها به صورت آموزشی و یا پژوهش موسیقی ردیف ارائه واجرای ان مورد قبول می تواند باشد متاسفانه برخی از هنر جویان ومعلمین اموزش ردیف بدون توجه به اصالت موسیقی ردیف و فقط از راه تقدیر و به صورت طوطی وار به اجرای ردیف در محافل و سالن های کنسرت می پردازند در حالی که یک موسیقی خوب در حد اجرای هنری هیچ گونه ربطی به ردیف نوازی و یا غیر آن ندارد و هنر مند و استاد بودن ردیف بسیا رمتفاوت است با معلم و استاد کار بودن ردیف که هر کدام در جایگاه خود مرتبه ای و مقامی دارد بالاخره ردیف و ردیف نوازی در اینده مخاطبین و شنوندگان موسیقی به واسطه شناخت علمی و هنری تفاوت انواع موسیقی را از لحاظ مردم پسندی و اندیشمندانه خواهند شناخت. و در آن صورت با حسن انتخاب یکی را بر می گزیند و یا اگر هردو را انتخاب نمایند کاربرد هر کدام را در جایگاه خود می شناسند و از ان استفاده می نمایند .
عرفان یعنی شناختن معرفت به اصل اشیاء و حقیقت جهان عراف به سیر و سلوک در جهان می پردازد تا به حقیقت و ذات باری تعالی دست یابد موسیقی می تواند در این جهت کمک شایانی به عارف کند و در این میان از موسیقی کمک می گیرد به همین دلیل است که اکثر عرفای ما موسیقی می دانستند و به قول حافظ که می گوید:
بیا ساقی ان می که حال اورد کرامت فزاید کمال اورد
بیا ساقی ان کیمیای فتوح که با گنج قارون دهد عمر نوح
بده تا برویت گشایند باز در کامرانی و عمر دراز
هر موسیقی دان واقعی بدون انکه خود بداند عارف بزرگی است ریاضتی که برای یادگیری گوشه های ردیف می کشد و با تلا ش بی مثالی که برای یافتن حقیقت در نغمات و اصل ردیف و ان ظرافت هایی که در ردیف است از خود نشان می دهد او را تبدیل به عارف وارسته ای می کند.
موضوع مهم دیگری که باید بدان توجه کرد این است که برای دست یافتن به ذات ردیف حتما باید استادی داشت تا با راهنمایی استاد به حقیقتی که در ذات ردیف نهفته است دست یافت واین حقیقت نوشتنی نیست بلکه رسیدنی است تا بوسیله پشتکار و ایمان و حس حقیقت جویی ورای اشیاء شاگرد یا هنرجوی موسیقی به ان دست یابد .
موسیقی دان بایستی همیشه در حال باز شناختن شناخته های خود باشد تا به درک بیشتری از موسیقی نایل شود و هر روز نسبت به روز قبل به اصل نزدیکتر شود و این باز شناختن که یکی از معانی عرفان است در موسیقی همان تکرار است که اکثر موسیقی دانهای ایرانی می دانند از اهمیت خاصی در موسیقی و ردیف برخوردار است و موسیقی دان با تکرار گوشه های ردیف در اصل به تصفیه درون خویش و کنار رفتن ابر درون و شناخت خویش نائل می شود که در اصل همان شناخت باری تعالی و رسیدن به ذات اقدس خداوند است و این تکرا ر در عرفان از اهمیت خاص برخوردا است در عوارف المعارف اورده شده که امام جعفر صادق (ع) در وقت نماز ناگهان بی هوش بیفتاد ، پرسیدند که سبب چه بود ؟ فرمود ایتی است که قران را چندان تکرار کردم که عاقبت ان را از حق شنیدم .
اگر مرد عشقی کم خویش گیر
وگر نه ره عافیت پیش گیر
تو را با حق ، آن آشنایی دهد
که از دست خویشت رهایی دهد
نه مطرب که اواز پای ستور
سماع اگر عشق داری و شور
نه بم داند ، اشفته سامان،نظیر
به اواز مرغی به نالد اسیر
*راست کوک : معادل صدای مردان در موسیقی ایرانی را راست کوک می گویند .
*چپ کوک : معادل صدای زنان در موسیقی ایرانی را چپ کوک می گویند .
* سازها :
1- سازهای زهی زخمه ای : ساز هایی که دارای سیم هستند و به وسیله ی زخمه زدن بر سیم نواخته می شوند . این سازها عبارتند از : تار. سه تار. عود و قانون .
2- سازهای زهی کوبه ای : این دسته سازهایی هستند که سیم آنها توسط کوبش به ارتعاش در می آید . امروزه تنها ساز این گروه سنتور نام دارد .
3- ساز های زهی آرشه ای : این گروه ساز هایی را تشکیل می دهند که حصول صوت در آنها به وسیله ی کشیده شدن آرشه (کمانه) بر روی سیم انجام می شود . تنها ساز این گروه کمانچه می باشد .
4- سازهای بادی : سازهایی که طریقه ی حصول صوت در آنها توسط دمیدن نفس نوازنده در لوله ی صوتی آن انجام پذیر است و تنها ساز این گروه ساز نی می باشد .
5- سازهای کوبه ای :دسته ای از سازها که معمولا پوست دارند و توسط کوبیدن دست یا هر وسیله ی دیگر توسط نوازنده بر آنها صوت حاصل می شود . تنها ساز مورد استفاده در موسیقی ایرانی از این گروه تنبک است که اندازه ی بزرگتر آن که در زور خانه ها استفاده می شود و به نام تنبک زور خانه معروف است.
فرمهای معروف موسیقی دستگاهی:
1:پیش درآمد:
قطعه ایست ضربی که معمولا در ریتم سنگین و آرام2/4 اجرا می شود و اصولا شروع موسیقی سنتی و نه لزوما با این فرم می باشد قطعه پیش درآمد وقار خاصی داشته و معمولا رنگ و لعاب کلی دستگاه و آواز را به عنوان پیش زمینه دارا می باشد.
2:درآمد:
قطعه ایست بدون ریتم و آوازی که پس از پیش درآمد اجرا می شود و فضای احساسی مایه اصلی آواز را دارا می باشد و از این جهت که شروع کار آوازخوان و شعر با این فرم است اهمیت بسزایی، بخصوص در انتخاب شعر دارا می باشد.
3:چهار مضراب:
قطعه ایست ضربی که معمولا در ریتم 6/8 و شاخه های این ریتم اجرا می شود از لحاظ فرم می توان گفت شخصیت دارترین فرم موسیقی سنتی ست و گیرایی و دلچسبی خاصی برای همگان دارد.
4:گوشه های آواز:
گوشه ها نغمات آوازی هستند که با فضای احساسی خاص خود در پس و پیش هم تکرار می شوند و از جهت تنوع و رنگبندی کلی آواز و همچنین انتخاب شعر بسیار حائز اهمیت هستند مانند:بیداد،حجاز،عراق،عشا و...
5:رِنگ:
رِنگ قطعه ایست ضربی و معمولا مقید به ریتم 6/8 که در پایان کار اجرا می شود رِنگ شکل و فرم خاص خود را داشته و همچون چهارمضراب از دیگر فرمها قابل تمایز است
6:ترانه یا تصنیف:
ترانه قطعه ایست با کلام و موزون که معمولا حاصل تلفیق شعر و موسیقی ضربی ست و در هر کجای اجرای موسیقی سنتی چه در آغاز و چه در میان و پایان ممکن است اجرا شود مانند:مرغ سحر،سنگ خارا،همه شب نالم چون نی و...
علاقه مندي ها (Bookmarks)