0
29 شهریور سالروز درگذشت استاد پرویز مشکاتیان هستش که به بهانه اینکه یادی از این استاد بزرگوار و همینطور استاد فرامرز پایور که در آذر ماه همان سال 88 درگذشتند کرده باشم، شعری را که پس از درگذشت این اساتید گفتم را اینجا تکرار می کنم.
روانشان شاد و یادشان گرامی.
بنال ای ساز غمگین نغمه سر کن
ز داغ هجر یاران گریه سرکن
بیا سنتور، وقت نالیدن توست
کنون هنگام بی سامانی توست
بخوان گرچه صدایت غرق بغض است
بخوان گرچه فلک پشتت شکسته است
به یاد پایور، رب النوع سنتور
بزن راز و نیاز، در مایه شور
ز راز دل برایم گفتگو کن
ز جور شهرآشوبش ، مویه سر کن
بزن از پرده عشاق رمزی
بگو از داستان مجنون و لیلی
حکایت سر کن از مضراب پرویز
به یاد دود عودش اشکها ریز
کجا شد خالق دستان و بیداد
ز بیداد زمان، فریاد کن فریاد
مگر از قاصدک چیزی شنید او؟
که سر بر آستان جانان نهاد او
بیا ای ساز غمگین گریه سر کن
همه غمهای عالم را خبر کن...
*کلماتی که بصورت ضخیم مشخص شده از آثار این اساتید بزرگوار می باشد.
علاقه مندي ها (Bookmarks)