نوشته اصلی توسط
ranak
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
در مورد سنگینی راک یا متال یه شعر از رادیوهد کافیه
خوانندش بعد اتمام اهنگ و نمونه کامل اهنگ که بهش میارن می دن گریه می کنه
خیلی تعریف و تفسیر گوناگونی واسه این آهنگ دادن ولی بهترین تعریف که از این آهنگ می شه کرد مال یکی از همین کاربرای اینترنته که در موردش یه چیزایی گفته البته منم یه چیزایی می نویسم
In pitch darkدر سرزمین تاریک/فکر کنم منظورش این دنیاست
I go walking in your landscape/من در چسم اندازی از خودم قدم می زنم
Broken branches/شاخ برگ شکسته
Trip me as I speak/و سفرم هم صحبتم می شود/اینجا رو هم فکر کنم منظورش مسیر زندگی تا مرگه به نظر خودم این شعر خیلی تلخه تام اول از ناامیدیش به وجود داشتن خدا حرف می زنه بعد می گه اگه خدایی وجود داشته باشه من خودممو به خاطر رنجهایی که می کشم مستحق بهشت می دونم
Just 'cause you feel it/وقتی که چیزی رو احساس می کنی
Doesn't mean it's there/دلیل نمی شه که وجودداشته باشه/خب اینجا باید عرض کنم بغض من و خیلی از طرفدار ها می شکنه مخصوصا کسی مثلا من که یه دوقطبیه
Just 'cause you feel it
Doesn't mean it's there
There's always a siren/علایم خطر همیشه وجود دارند
Singing you to shipwreck/ندای تو در کشتی شکسته/منو یاد ضرب المثل ما کشتی شکستگانیم می ندازه
(Don't reach out, don't reach out
Don't reach out, don't reach out) بهش دست پیدا نمی کنی
Steer away from each rocks
We'd be a walking disaster
(Don't reach out, don't reach out
Don't reach out, don't reach out)
Just 'cause you feel it
Doesn't mean it's there
(Someone on your shoulder
Someone on your shoulder) کسی روی شونه های منه/فکر کنم منظورش احساس باشند که نقض می کنه و همون فرشته هایی که نامه اعمال می نویسن
Just 'cause you feel it
Doesn't mean it's there
(Someone on your shoulder
Someone on your shoulder)
There there!
Why so green and lonely? چرا تو افسرده و تنهایی
Lonely, lonely? تنها تنها/منظور خود تام یورکه
Heaven sent you to me/بهشتت واسم بفرست
To me, to me?/برای من برای من
We are accidents waiting/بما واسه اون اتفاق منتظریم
Waiting to happen/بی صبرانه منتظرم که اتفاق بی افته
We are accidents waiting
Waiting to happen
من بعد اشنایی دادن یکی از دخترای همکلاسیم با گروه رادیوهد لقب موجود افسرده رو گرفتم باهام قهر کرد مخصوصا وقتی که اهنگ چگونه ناپدید شد بهش توضیح می دادم
حالا به نظرتون یه نفر که همیشه خودشو حق به جانب می دونه بدون اینکه این سبک بشناسه
چی فکر می کنه
اون حتی حرف شما رو نمی فهمه
شعرا رو درک نمی کنه
به روح شعر نمی رسه
واسم جالب شاید راک و متال تنها سبک هایی باشن که روح دارن و می خوان تو بهشون فکر کنی
اینم نظر یک کاربر انگلیسی زبان
I think: There There (The Boney King of Nowhere)
God = The Boney King of Nowhere
There There = Thom Yorke's sympathy for the human race.
In pitch dark, I go walking in you landscape=
I trust you to guide me where I need to go.
Broken branches trip me as I speak=
you let me fall when I trusted you.
Just cause it feels there, doesn't mean its there=
god isn't there, he's just in your head.
It's possible: Thom Yorke has searched for god for a long time and could never seem to find him and now he just thinks god doesn't exist.
There's always a siren, singing you to shipwreck=
Something calls to you and tells you this is the right way but when you get there you crash and fall.
don't reach out =
don't even listen.
سلام دوست عزیز. فقط میخواستم سریع چندتا نکته رو عرض کنیم.
یک قسمت هایی از ترجمه تون مشکل داشت. مثل:
I go walking in your landscape/من در چسم اندازی از خودم قدم می زنم
اینجا به روشنی از ضمیر You استفاده شده و باید تو یا شما ترجمه بشه. و حتی کنایه ای به شخص دیگری درش نیست.
"Broken branches/شاخ برگ شکسته
Trip me as I speak/و سفرم هم صحبتم می شود/"
فعل Trip به معنای زدن پای کسی یا مانع شدن از حرکت کردنش هست، نه هم صحبت شدن.
"There's always a siren/علایم خطر همیشه وجود دارند
Singing you to shipwreck/ندای تو در کشتی شکسته"
Siren یکی از موجودات اساطیری یونان باستان هستش، که با آواز خوندن ملوان ها رو از خود بی خود می کرده و باعث غرق شدن اون ها می شده. Siren به معنای آژیر هم هست (که از همین موضوع گرفته شده) ولی با توجه به theme کشتی و آب به اسطوره نزدیکه.
Singing هم که یعنی تو را میخوانند ، To shipwreck هم به معنای به سوی حادثه و غرق شدن.
"We are accidents waiting/بما واسه اون اتفاق منتظریم
Waiting to happen/بی صبرانه منتظرم که اتفاق بی افته"
ترجمه این قسمت به این صورت میشه که : ما اتفاقاتی هستیم، در انتظار به وقوع پیوستن. یعنی اتفاق ها خود این اشخاص هستند، نه چیز دیگه.
و در اصل اگه اون متن انگلیسی که ضمیمه مطلبتون کردین با دقت مطالعه می کردین، همین ترجمه و تفسیر درش بود. و ایشون مفهوم این آهنگ رو به بحث وجود یا عدم وجود خدا ارتباط دادن، نه موضوعی روانشناختی.
و در باب بحثتون در مورد موسیقی هم، حس می کنم ذکر چند نکته خالی از لطف نباشه.
اولأ اینکه دید احساسی به موسیقی چیز بسیار خوبی هست، ولی نباید مانع درک اون بشه. این به این معناس که علاقه به تاریکی و موسیقی سنگین و خشن (از مشخصات عام متال و راک) یک چیزه، و پیدا کردن مفهومی واقعأ با ارزش (توجه کنید، مفهوم، نه احساس، یا علاقه و سلیقه) در این سبک های موسیقی یک چیز دیگه.
و بعد هم، متأستفانه توی ایران این قضیه خیلی باب شده، که افراد برای دور شدن از سبک های همه گیر موسیقیِ دور و بر به یک آلترناتیو نسبتأ خاص مثل متال یا راک روی میارن، و نفس یک انتخاب دیگر بودن این سبک ها باعث ارزش گذاری بیش از حد میشه، به صورتی که ارزش های خیالی و شخصی ای رو به کل سبک نسبت میدن، تنها به این دلیل که گروهی برای تعلق داشته باشن. و همین میشه که انجمن متالهدهای ایران ، متال باز باش! و چنین چیزهایی به وجود میان. تنها سرپناه هایی برای افراد بیگانه و طرد شده، که در نفس خودش چیز بدی نیست، ولی هیچ ارتباطی به شناخت و برتری سبکی نداره.
تا وقتی که از این توضیحات کلی درباره سبک ها (پر درد، خشن، تاریک، روحانی، متفاوت) نتونیم خارج بشیم چیزی از موسیقی رو درک نکردیم. چه بسا همونطور که فلان اثر متال کلیت خشن و تاریکی داره، خیلی از آثار موسیقی کلاسیک هم دقیقأ با تم خشونت و تاریکی در ارتباطن. پس به جای تفسیرات شخصی، نیاز به دلیل و برهان داریم برای استفاده از هر سبک، یا گوش دادن به هر سبک.
امیدوارم صحبت هام بتونن کمکی بکنن.
علاقه مندي ها (Bookmarks)