0
![Not allowed!](images/buttons/down_dis.png)
![Not allowed!](images/buttons/up_dis.png)
|
NoteAhang
The Iranian Virtual Music Society |
Thumbs Up/Down |
Received: 468/0 Given: 343/0 |
همیشه در میان
نامدگان و رفتگان ، از دو کرانه ی زمان
سوی تو می دوند ، هان ای تو همیشه در میان
در چمن تو می چرد آهوی دشت آسمان
گرد سر تو می پرد باز سپید کهکشان
هر چه به گرد خویشتن می نگرم درین چمن
اینه ی ضمیر من جز تو نمی دهد نشان
ای گل بوستان سرا از پس پرده ها در آ
بوی تو می کشد مرا وقت سحر به بوستان
ای که نهان نشسته ای باغ درون هسته ای
هسته فروشکسته ای کاین همه باغ شد روان
مست نیاز من شدی ، پرده ی ناز پس زدی
از دل خود بر آمدی ، آمدن تو شد جهان
آه که می زند برون ، از سر و سینه موج خون
من چه کنم که از درون دست تو می کشد کمان
پیش وجودت از عدم زنده و مرده را چه غم ؟
کز نفس تو دم به دم می شنویم بوی جان
پیش تو ، جامه در برم نعره زند که بر درم
آمدمت که بنگرم گریه نمی دهد امان
دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند.
Thumbs Up/Down |
Received: 406/0 Given: 601/0 |
مــایــیــم و ســرکــویــی، پــر فــتــنــهٔ نــاپــیــدا
آســــوده درو والـــا، آهـــســـتـــه درو شـــیـــدا
در وی ســر ســرجـویـان گـردان شـده از گـردن
در وی دل جــانــبــازان تــنــهــا شــده از تــن هـا
بــر لــالــهٔ بــسـتـانـش مـجـنـون شـده صـد لـیـلـی
بــر مــاه شــبــســتــانـش وامـق شـده صـد عـذرا
آیههای اشک من تفسیر میشد، بد نبود
دل اگر از غصه خوردن سیر میشد، بد نبود
شور ماتم، دشتی غم، بغضهای اصفهان
در بیات ترک شب تحریر میشد، بد نبود..
Thumbs Up/Down |
Received: 373/0 Given: 166/0 |
الــهــــــی
چراغ دل مريدانی و انس جان غريبانی، كريما آسايش سينه محبانی و نهايت همت قاصدانی
خواجه عبدالله انصاری
سقوط تاوان پریدن با بعضی هاست...
Thumbs Up/Down |
Received: 406/0 Given: 601/0 |
ای دو جــــــهــــــان ذرّهٔ از راه تـــــو
هـــیــچــتــراز هــیــچ بــه درگــاه تــو
پـشـت فـلـک طـوق سجود از تو یافت
شـام عـدم صـبـح وجـود از تـو یافت
یـــافـــتــه از درگــه تــو فــتــح بــاب
بـــــارگـــــه اِنَّ اِلـــــیـــــنــــا اِیــــاب
هــســت کــن هــر چــه بـعـالـم تـوئـی
وانـکـه هـمـه نـیـسـت کـنـد هـم توئی
چـون ز فـنـا نـیـسـت شـود هـسـتـیـم
جــام رضــا بــخــش از آن مــسـتـیـم
مـــن کـــه بودم خـــاک زبـــون آمــده
صـــورتـــی از نــیــســت بــرون آمــده
تــا کــنـم از هـسـتـی خـود بـا تـو یـاد
از خــود هــســتــیّ خـودم شـرم بـاد
آیههای اشک من تفسیر میشد، بد نبود
دل اگر از غصه خوردن سیر میشد، بد نبود
شور ماتم، دشتی غم، بغضهای اصفهان
در بیات ترک شب تحریر میشد، بد نبود..
Thumbs Up/Down |
Received: 373/0 Given: 166/0 |
الــهــــــی
جرم من زير حلم تو پنهان است و تو پرده عفو خود بر من گستران
„خواجه عبدالله انصاری”
سقوط تاوان پریدن با بعضی هاست...
Thumbs Up/Down |
Received: 373/0 Given: 166/0 |
الــهــــــی
عاجز و سرگردانم ، نه آنچه دانم دارم و نه آنچه دارم دانم
„خواجه عبدالله انصاری”
سقوط تاوان پریدن با بعضی هاست...
Thumbs Up/Down |
Received: 373/0 Given: 166/0 |
الــهــــــی
بر تارك ما خاك خجالت نثار مكن و ما را به بلاي خود گرفتار مكن
„خواجه عبدالله انصاری”
سقوط تاوان پریدن با بعضی هاست...
Thumbs Up/Down |
Received: 373/0 Given: 166/0 |
سقوط تاوان پریدن با بعضی هاست...
Thumbs Up/Down |
Received: 406/0 Given: 601/0 |
ای آتش سودای تو خون کرده جگرها
بـر بـاد شـده در سـر سـودای تـو سرها
در گـلـشـن امـیـد بـه شـاخ شـجـر من
گـلـهـا نـشـکـفـنـد و بـرآمـد نـه ثـمـرهـا
کـردم خـطـر و بر سر کوی تو گذشتم
بـسـیـار کـنـد عاشق ازین گونه خطرها
آیههای اشک من تفسیر میشد، بد نبود
دل اگر از غصه خوردن سیر میشد، بد نبود
شور ماتم، دشتی غم، بغضهای اصفهان
در بیات ترک شب تحریر میشد، بد نبود..
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندي ها (Bookmarks)