0
خب ببین امیر حرفات واضح نیستن. منظورت دقیقا از فرم به مدل غربی چیه؟ اینکه ABA مدل غربیه یعنی چی؟ ABA فقط نشان دهنده ی اینه که یه چیزی به نام A به این صورت تکرار شده. فرم هم که یعنی نحوه ی تکرار ها. پس این ABA هیچ چیزی رو به جز خود فرم نشون نمیده. چه چیزی باعث میشه غربی بدونیش؟ حروف لاتین؟ گفتی با فرم در حالت کلی مشکل نداری و با اون مدل فرمی که به صورت رفت و برگشتی تکرار میشه مشکل داری. خب فرم کلا یعنی همین رفت و برگشت ها و تکرارها! و اتفاقا ساسان فاطمی توی مقاله ی فرم و موسیقی ایرانی ،ماهور 39، میگه فرم مادر در موسیقی قدیم ایرانی ABACADAGA... بوده.من نگفتم فرم در غرب ساخته شده و کار فرمال غربیه و غربزدگی و اینا. من گفتم اون مدل فرمی که بصورت رفت و برگشتی و ABA و... شناخته میشه. فرم یک تعریف کلیه که میتونه بومی بشه. مثل همون ریتم که مثال زدی... ریتم چیکن یک ریتم غربیه بالفرض ولی ریتم یک تعریف کلیه...
نمیشه گفت مسلما موسیقی ایرانی تولید نشده! در زمان حمله ی عثمانی، موزیسین های ایرانی به دربار عثمانی برده میشن و این دو موسیقی تاثیرات زیادی روی هم میذارن. قطعات این موزیسین های ایرانی هم در رساله های موسیقی موجود هست و از اسناد موسیقی پیش از ردیف ایران محسوب میشه. بیشتر در موردش حرفی نمیزنم که از بحث اصلی و فرم دور نشیم...فقط همینقدر بگم که در دوران صفویه که حکومت ترک ها بر ایرانه مسلمن موسیقی ایرانی تولید نشده و هرچی که هم داره بدست میاد دم از موسیقی ترکی میزنه...
من واقعا هیچی نفهمیدم!این بحث فرم و ساختار یه بحثیه که در ادبیات گسترده تر و بسیط تر مورد بحث قرار گرفته تا موسیقی و یکم مرزبندی اینا در موسیقی کار سختیه. یه مثال میزنم در مورد همین چارمضراب خودم امیدوارم بتونم درست حرفمو جا بندازم:
چهارمضراب یک ساختار کلیه... یک کلان فرم که از تکه های فرمال مشخصی ساخته میشه و به اون ساختار یعنی چهار مضراب معنی میده... مسلمن مضمون و محتوای ماهور، دلکش، عراق و... با هم متفاوته و به نظر من با نگاه فرمال میشه قطعاتی مثل چهارمضراب های صبا رو ساخت. اما با نگاه ساختاری و جزء نگرایانه شما هر قسمت چارمضراب رو جدا از هم می بینی، آکسان هارو تغییر میدی، فرم گوشه ها رو تغییر میدی، ریتم رو عوض میکنی و... مثلن توی چهارمضرابای صبا ریتم و فرم گوشه ها در قالب ساختار هیچ تغییری نمیکنه و صرفن فواصل و حس و حال عوض میشه ولی در کارهای علیزاده، شعاری و اساتید معاصرتر میبینین که هر مد با طراحی فرمال، شخصیت فرم گونه منحصر بفردی به خودش می گیره و جزئی از کل ساختار میشه... به نظرم تو این زمینه خوانش نت به نت کارهای علیزاده و شعاری بسیار مفیده... (مخصوصن آلبوم انتظار و ده قطعه دوم)
تو عقیدت اینه که در موسیقی ایرانی ساختار باید به کار برده بشه، نه فرم. اما اصلا معلوم نیست منظورت از این ساختار چیه؟ یه مفهوم انتزاعی که فقط توی ذهن خودت معنی پیدا میکنه؟
من رفتم یه سرچی کردم ببینم میتونم تعریفی پیدا کنم از تفاوت فرم و ساختار یا نه. اینطور که من متوجه شدم فرم و ساختار واژه هایی هستند که بسیار به هم شبیه هستند و در بسیاری موارد به جای همدیگه استفاده میشن. اما در دیکشنری های موسیقی یه تفاوت براشون گفته شده:
فرم به نحوه ی چیدمان قسمت های یک قطعه ی موسیقی گفته میشه.
و ساختار به نحوه ی ایجاد تفاوت در هر کدوم از این قسمت ها برای ایجاد فرم گفته میشه.
مثلا میشه گفت فرم یه قطعه ABA هست و ساختارش اینه که ریتم قطعه در قسمت A شیش هشته و در قسمت B دو چهار.
با این تعریف، وقتی ساختار وجود داره لزوما فرم هم باید وجود داشته باشه!
خب ما در اینجا از هیچ فرم غربی، فوگ و انوانسیون و... صحبت نکردیم و فکر میکنم تا به اینجا از همون فرم به معنای کلیش استفاده شده در بحث ها و نظرها.بازم تاکید میکنم اون مدل فرم ABA و ... که در فوگ ها و انوانسیون ها و اتودها و قطعات تنال غرب کلاسیک مورد استفاده قرار می گفت مد نظرمه نه فرم به معنای کلیش!
چاکریم.
علاقه مندي ها (Bookmarks)