0
![Not allowed!](images/buttons/down_dis.png)
![Not allowed!](images/buttons/up_dis.png)
|
NoteAhang
The Iranian Virtual Music Society |
Thumbs Up/Down |
Received: 131/0 Given: 402/2 |
نشـاط جـوانـی ز پـیـران مـجـوی
کـه آب رفتـه بـاز نیـاید بـه جـوی
«سعدی»
Thumbs Up/Down |
Received: 406/0 Given: 601/0 |
یــک روز بــه اتــفــاق صــحــرا مــن و تـو
از شــهــر بــرون شــویــم تـنـهـا مـن و تـو
دانی که من و تو کی به هم خوش باشیم؟
آنــوقــت کــه کــس نـبـاشـد الـا مـن و تـو
آیههای اشک من تفسیر میشد، بد نبود
دل اگر از غصه خوردن سیر میشد، بد نبود
شور ماتم، دشتی غم، بغضهای اصفهان
در بیات ترک شب تحریر میشد، بد نبود..
Thumbs Up/Down |
Received: 131/0 Given: 402/2 |
وفایی نیست در گل ها منال ای بلبل مسکین
کزین گل ها پس از ما هم فراوان روید از گلها
«استاد شهریار»
Thumbs Up/Down |
Received: 406/0 Given: 601/0 |
ای در دل من رفته چو خون در رگ و پوست
هـرچ آن بـه سـر آیـدم ز دسـت تـو نـکـوست
ای مــرغ ســحــر تــو صــبــح بــرخــاسـتـهای
مـا خـود هـمـه شـب نـخـفـتـهایم از غم دوست
آیههای اشک من تفسیر میشد، بد نبود
دل اگر از غصه خوردن سیر میشد، بد نبود
شور ماتم، دشتی غم، بغضهای اصفهان
در بیات ترک شب تحریر میشد، بد نبود..
Thumbs Up/Down |
Received: 131/0 Given: 402/2 |
تیـر را قـوت پـرهـیـز نبـاشـد ز نـشـانـه
مرغ مسکین چه کند گر نرود در پی دانه
Thumbs Up/Down |
Received: 468/0 Given: 343/0 |
هزار پله فرا رفتم از حصار زمان
هزار پنجره بر عمر رفته وا کردم
به شهر خاطره ها چون مسافران غریب
گرفتم از همه کس دامن و رها کردم
دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند.
Thumbs Up/Down |
Received: 406/0 Given: 601/0 |
مـن بـرگ گـلـم باغ شبستان من است
وآنبلبل خوشلهجه غزلخوان مناست
نـوبـاوهٔ شـب کـه شـبـنـمـش میخوانند
هـر صـبـح به نیمبوسه مهمان من است
آیههای اشک من تفسیر میشد، بد نبود
دل اگر از غصه خوردن سیر میشد، بد نبود
شور ماتم، دشتی غم، بغضهای اصفهان
در بیات ترک شب تحریر میشد، بد نبود..
Thumbs Up/Down |
Received: 131/0 Given: 402/2 |
تا شدم حلقه به گوش در میخانه خویش
هـر دم آرد غمـی از نـو بـه مبـارک بـادم
Thumbs Up/Down |
Received: 406/0 Given: 601/0 |
معشوقه و عشق عاشقان یک نفس است
رو هم نفسی جو، که جهان یک نفس است
با هم نفسی گر نفسی بنشینی
مجموع حیات عمر آن یک نفس است
آیههای اشک من تفسیر میشد، بد نبود
دل اگر از غصه خوردن سیر میشد، بد نبود
شور ماتم، دشتی غم، بغضهای اصفهان
در بیات ترک شب تحریر میشد، بد نبود..
Thumbs Up/Down |
Received: 131/0 Given: 402/2 |
تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
سـر مـا خـاک ره پـیـر مغـان خـواهـد بـود
«حافظ»
Thumbs Up/Down |
Received: 406/0 Given: 601/0 |
دل در همه حال تکیه گاه است مرا
در ملک وجود پادشاه است مرا
از فتنه ی عقل چون به جان می آیم
ممنون دلم خدا گواه است مرا
آیههای اشک من تفسیر میشد، بد نبود
دل اگر از غصه خوردن سیر میشد، بد نبود
شور ماتم، دشتی غم، بغضهای اصفهان
در بیات ترک شب تحریر میشد، بد نبود..
Thumbs Up/Down |
Received: 131/0 Given: 402/2 |
آتش آن نیست که از شعله او خندد شمع
آتش آن است مه در خرمن پروانه زدند
«حافظ»
Thumbs Up/Down |
Received: 406/0 Given: 601/0 |
دی شاخ شکوفه در چمن می خندید
بر سنبل و نسرین و سمن می خندید
از دور سپیده ی سحر را دیدم
بر روز خود و به شام من می خندید
آیههای اشک من تفسیر میشد، بد نبود
دل اگر از غصه خوردن سیر میشد، بد نبود
شور ماتم، دشتی غم، بغضهای اصفهان
در بیات ترک شب تحریر میشد، بد نبود..
Thumbs Up/Down |
Received: 25/0 Given: 0/0 |
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز
دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
Thumbs Up/Down |
Received: 406/0 Given: 601/0 |
دلـم گـر قصه گوید، اینک آن گوش
لبم گر بوسه خواهد، این لب نوش
اگر شب زنده دارم، این سر زلف
چـو خـوابم در رباید، اینک آغوش
آیههای اشک من تفسیر میشد، بد نبود
دل اگر از غصه خوردن سیر میشد، بد نبود
شور ماتم، دشتی غم، بغضهای اصفهان
در بیات ترک شب تحریر میشد، بد نبود..
Thumbs Up/Down |
Received: 131/0 Given: 402/2 |
شــهـریــارا بـی حــبــیــب خـود نـمـی کـردی سـفـر
ایـــن ســـفـــر راه قــیــامــت مــیــروی تــنــهــا چــرا
«استادشهریار»
در حال حاضر 10 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 10 مهمان ها)
علاقه مندي ها (Bookmarks)