-
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
تدریس ساز توسط افراد مبتدی
0
درود
مشکلی که در بحث تدریس ساز وجود داره اینه که هر کسی به خودش اجاره میده که ساز تدریس کنه و در این راه چه استعداد هایی که از بین میره . چه زمان هایی که از دست میره و چه هزینه هایی که از بین میره .
این نوشته بار علمی نداره و فقط جنبه اطلاع رسانی داره . برای کسانی که گرفتار شدند . ناراحت کننده و عصبانی کننده ست که چند سال ساز بزنی و بعد بفهمی که چقدر ضعف داره و فکر کنی به اینکه قطعه ای که داری میزنی تا حالا معلمت ندیده و تکنیکی که توش مشکل داره رو معلمت اصلا اسمش رو نمیدونه . البته اینها برای من اتفاق نیوفتاده ولی دیدم کسانی رو که دارن پیانو کلاسیک تدریس میکنن اما هنوز قطعات شوپن و امثال اون رو نشنیدن و وقتی اسم قطعه ای میاره میگن چی ؟!! حالا شنیدن که خوبه . خیلی دیدم که حتی اسم برخی از موارد مرسوم تئوری موسیقی رو نمیدونن و سوال میکنن که اسم اینها چیه ! مثل لگاتو یا مثلأ فرضا آچلراندو ! و جالب اینه که تدریس پیانو میکنن اون هم پیانو کلاسیک . آخه عزیز من شما که توی عمرت 5 سال ساز زدی و به جز آهنگهای پاپ چیزی نزدی چرا وقت مردم رو میگیری .
صحبت من با شما معلم پیانویی که داری این مطلب رو میخونی . صحبتم با شماست. از راه دیگه ای به جز هنر و فرهنگ هم میشه پول در آورد .
صحبتم با شما دانشجویی که بعد از گذشت 4 سال از ساز زدن به فکر تدریس میوفتی هست.
اصلا فرض بر این بگیریم که شما قطعات خوبی هم زدی . اتود 12 اسکریابین زدی . لاکامپانلا لیست زدی . امپرمپتو شوپن زدی . اینا چه ربطی به تدریس داره ؟ شما بلدی تدریس کنی ؟
شما برخورد کردید به همچین استادانی ؟
از مدیران عزیز هم طلب بخشش میکنم به خاطر پست غیر علمی خودم . پاک شدن پست من رو ناراحت نمیکنه .
روبرت شومان : " آقایان کلاهتان را بردارید ، یک نابغه ( شوپن ) ظهور کرده است "
-
9 کاربر برای این پست از Pathetique تشکر کرده اند:
-
Tuesday 17 March 2015
# ADS
-
-
11 کاربر برای این پست از you3f تشکر کرده اند:
ahmad98,comodo_20,Fereshteh_Baran,FMETAL,ghost_of_sorrow,jasminjasmin,mehrdad2025,Pathetique,petrucci4eva,RAHA_G,virtuoso
-
Wednesday 18 March 2015
#3
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
0
درود بر شما
ممنونم .
ولی من هم منظورم دقیقأ همون خانمی هست که میگید . منظورم به اونهایی هست که یه مطلب رو خودشون نمیدونن و میخوان اون رو یاد بدن . به نظر شما بد نیست که یه معلم پیانو که ادعا میکنه داره پیانو تدریس میکنه ندونه تریوله چیه یا مثلأ ریتارداندو چیه ؟
اون کسانی که در ابتدایی تدریس میکنن حداقل دیپلم دارن . ولی این اشخاصی که من مد نظرم هست و کم هم نیستن صرفأ 4 تا موزیک سطح پایین زدن و بعد اومدن شدن مدرس .
بعد مساله ای که هست اینه که تدریس موسیقی خیلی تفاوت داره . خیلی حیاتی هست. شما فرض کن یه بچه که تازه میخواد موسیقی رو شروع کنه و یه استعداد عجیب ولی نهفته داره . این رو بدیم دست یه همچین عزیزانی ! چی ازش در میاد ؟ هیچی ... استعداد اون بچه که شاید یکی از بهترین نوازندگان کشور میتونست باشه به همین سادگی نابود شد . تدریس ساز خیلی جای بحث داره . معلم باید هر شاگردش رو جداگانه بشناسه . تدریس ساز با معلمی مدرسه خیلی تفاوت داره .
در خارج از کشور رشته ای هست به اسم پداگوژی . که در این رشته مدرس ساز پرورش میدن . که متأسفانه افراد زیادی نیستن در ایران که این دوره ها رو گذرونده باشن . توی این کشور اصولا کسی که 4 تا شوپن زده میشه معلم ساز و زمان و پول و استعداد یه عده از همه جا بی خبر رو به باد میده .
(البته من چون سازم پیانو هست بیشتر اسم پیانو رو میبرم)
روبرت شومان : " آقایان کلاهتان را بردارید ، یک نابغه ( شوپن ) ظهور کرده است "
-
4 کاربر برای این پست از Pathetique تشکر کرده اند:
-
Wednesday 18 March 2015
#4
0
نوشته اصلی توسط
Pathetique
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
درود بر شما
ممنونم .
ولی من هم منظورم دقیقأ همون خانمی هست که میگید . منظورم به اونهایی هست که یه مطلب رو خودشون نمیدونن و میخوان اون رو یاد بدن . به نظر شما بد نیست که یه معلم پیانو که ادعا میکنه داره پیانو تدریس میکنه ندونه تریوله چیه یا مثلأ ریتارداندو چیه ؟
اون کسانی که در ابتدایی تدریس میکنن حداقل دیپلم دارن . ولی این اشخاصی که من مد نظرم هست و کم هم نیستن صرفأ 4 تا موزیک سطح پایین زدن و بعد اومدن شدن مدرس .
بعد مساله ای که هست اینه که تدریس موسیقی خیلی تفاوت داره . خیلی حیاتی هست. شما فرض کن یه بچه که تازه میخواد موسیقی رو شروع کنه و یه استعداد عجیب ولی نهفته داره . این رو بدیم دست یه همچین عزیزانی ! چی ازش در میاد ؟ هیچی ... استعداد اون بچه که شاید یکی از بهترین نوازندگان کشور میتونست باشه به همین سادگی نابود شد . تدریس ساز خیلی جای بحث داره . معلم باید هر شاگردش رو جداگانه بشناسه . تدریس ساز با معلمی مدرسه خیلی تفاوت داره .
در خارج از کشور رشته ای هست به اسم پداگوژی . که در این رشته مدرس ساز پرورش میدن . که متأسفانه افراد زیادی نیستن در ایران که این دوره ها رو گذرونده باشن . توی این کشور اصولا کسی که 4 تا شوپن زده میشه معلم ساز و زمان و پول و استعداد یه عده از همه جا بی خبر رو به باد میده .
(البته من چون سازم پیانو هست بیشتر اسم پیانو رو میبرم)
بله امثال ایشون زیاد هستند.
درسته، این مسئله ای که شما عنوان میکنید در دیگر رشته ها هم وجود داره، و یه بحث کلی هست که هر شخصی با دانستن و مهارت در هر رشته ای شاید نتونه معلم خوبی باشه، چون تعلیم و آموزش دادن، خودش فن و فنونی داره.
ولی تعداد استادای بزرگ هم اونقدر نیست که فرصت کنن به این سیل عظیم هنرجوها و آموزشگاه ها برسن.
شما ساز ت پیانو ست منم ساز م پیانو. و دانشجوی ترم پنج کارشناسی موسیقی هستم که قبل از دانشگاه هم چندین سال پیانو میزدم. تدریس هم به اون شکل رسمی انجام ندادم یعنی جور نشد که انجام بدم.
وقتی میرم توی یک آموزشگاه نسبتا پر رونق میبینم یه شخصی داره هم پیانو هم پن فلوت هم هارمونیکا و ... تدریس میکنه و رشته ی تحصیلیش عمران هست! و خیلی از دانشجوهای موسیقی چون پارتی ندارن نمیتونن برن توی یک فضای موسیقایی کار کنن! خب انصافا حق کی هست که اونجا کار کنه؟!! صلاح فرهنگی و هنری اینه که کدوم در چنین مکانی فعالیت کنه؟!
ویرایش توسط you3f : Wednesday 18 March 2015 در ساعت 12:59 PM
-
3 کاربر برای این پست از you3f تشکر کرده اند:
-
Wednesday 18 March 2015
#5
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
0
می بخشید که وارد بحث زیبای شما می شوم ولی یک نکته دیگر: ما اساتیدی هم داریم که با علم هستند ولی به قول معروف (انگار از علمشان چیزی کسر میشود) که بخواهند ارائه کنند. خود من استادی داشتم که خیلی سطح بالا بود هم از نظر نوازندگی هم تئوری. ولی هر سوالی من از ایشون می پرسیدم میگفت خودت برو پیداکن. بعد از دو سه ماه هم مرا فرستاد پیش یکی از هنرجوهای خودش که یک پسر بچه 17-18 ساله بود .
خود من حدود 4-5 بار استاد عوض کردم تا به استاد پیانوی خودم رسیدم . بعضی ها علم نداشتند و بعضی ها حس انتقال علم.
به نظر من علاوه بر علم، وجدان هم در کار خیلی مسئله مهمی است.
آنجا که سخن به اتمام می رسد موسیقی آغاز می شود. بتهون
-
5 کاربر برای این پست از Fereshteh_Baran تشکر کرده اند:
-
Wednesday 18 March 2015
#6
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
-
3 کاربر برای این پست از virtuoso تشکر کرده اند:
-
-
2 کاربر برای این پست از arsalan212 تشکر کرده اند:
-
Saturday 29 October 2016
#8
0
همه ی معلم ها که نباید تکمیل و آخر موسیقی باشن! :پایینترین مدرک مورد قبول در تمام کنسرواتوارها و یا حتی اکادمی های نیمه دولتی یا خصوصی برای اینکه اجازه ی تدریس داشته باشید(حتی در کالجها و مراکز موسیقی کودک مثل انجمن بین المللی سوزوکی) مدرک master معادل فوق لیسانس ما در زمینه ی موسیقیه. به گفتن همین نکته بسنده می کنم که همونها هم الان در اروپا بیکار موندند و کسانی که حداقل دوره ی D. M. A یا دکترای 4 ساله و فوق میخونند و در رزومه شون سوابق اجرایی دارند کرسی دانشگاهی گیرشون میاد. در جواب شما ایران رو با اونا مقایسه میکنی هم باید بگم خیر اما حداقل توقع اینه که مدرس وجدان داشته باشه و اگه علم نداره و فکر میکنه نمیتونه معلم خوبی برای سطح کاری که یک هنرجو انتظار داره باشه همون اول محترمانه بگه من توانایی تدریس به شما رو ندارم.
مثلا شما معلم اول ابتداییتون، استاد دانشگاه بوده؟!! : مقایسه تون کاملا مع الفارقه. هرچند که در زمینه ی موسیقی حال حاضر ایران اونایی که سوادشون اندازه ی معلم دبستانه اینقدر رزومه و تبلیغات دروغ برای خودشون درست کردند که با روابط عمومی قوی سر یک هنرجوی حرفه ای هم چند ماه کلاه گذاشته و شهریه می گیرند.
اون استادان بزرگی هم که شاگرد صفر قبول نمی کنند باید براشون متاسف بود. بزرگترین پداگوگهای دنیا هم در کارنامه شون یک یا دو نسل هنرجو که از صفر پیش خودش شروع کرده باشند داره. بعدها که سنشون میره بالاتر یا صاحب پست یا سمت مدرسی میشن کم کم از همون نسلهایی که پرورش دادند برای هنرجوهای مبتدی تر استفاده می کنند و حرفه ای ترها رو نگه میدارند برای خودشون.
دانشجو اگر میخواد در دوران دانشجویی از سر بی پولی سر این دو راهی قرار بگیره که ساز رو ول کنم یا مثل یک کارمند اداری شاگردهای هفته ای نیم ساعت بگیرم از کتاب 40 اهنگ بهشون درس بدم که تو مراسم های خانوادگی دل خانواده رو شاد کنند اصلا از اول مسیر رو اشتباه اومده. چنین عشق و علاقه ی صرفا از سر احساس و بی منطق که شما وارد یک عرصه ای بشی بعد از سر ناچاری شروع به تدریس و کسب درامد بکنی به نظر من مفت نمی ارزه. از طرفی همه ماشالله ارزوی سولیست شدن و نوازندگی در کارنگی هالل نیویورک و بالشوی تئاتر مسکو دارند از طرفی هم در مصاحبه های خیلی از همین موزیسین های جوان میبینیم که خیلی بی مهابا اشاره می کنند تدریس را دوست ندارم. این چه عشق و علاقه ایه که دو سر بن بسته؟
1) از یک طرف تدریس می کنند که اصلا این کار را دوست ندارند و باعث از بین رفتن استعداد یک هنرجو می شوند.
2) از یک طرف فعالیت حرفه ای نوازندگی را دوست دارند که به دلیل کمبودهای مالی و زمانی که صرف تدریس می کنند به اون هم نمیتونند بپردازند.
دنیا دنیای بی رحمیه. موسیقی الان یا مال اون یک درصد نابغه هاییه که اسکولارشیپ های بین المللی نصیبشون میشه یا مال کسانیه که پول دارند و میتونن از عهده ی مخارج اموزششیون بر بیاند و به اونچه که در سر دارند برسند. (حقیقت متاسفانه تلخه اما از رویا دیدن خیلی بهتره)
اکادمی سیبلیوس فنلاند یکی از بهترین و استانداردترین و مدرنترین مراکز موسیقایی حال حاضر دنیاست. هزاران هزار نابغه از سر تا سر دنیا براشون رزومه میفرستند و قبول هم میشن اما مثلا یکی از شرطهای اصلیشون برای هنرجوهای پیانو اینه که حتما یک پیانوی فوق استاندارد خریده باشید که خیلیها به خاطر عدم صلاحیت مالی ریجکت میشن.
فقط با تدریس این بدبخت استعدادها از بین میرن؟! :حدود 700 و خرده ای اموزشگاه مجاز در شهر تهران ثبت شده که پر از این بدبختهاست.
نتیجه اش کو؟ چقدر هنرجوی موسیقی کودک و دوره دو ساله ارف! ثبت نام میکنند؟
چقدر نوازنده بین المللی نه ولی حداقل استاندارد تحویل جامعه دادند؟
از بین این همه جوون و نوجوون در کل تهران چندتا ارکستر داریم که دلشون خوش باشه حداقل بگن اون درسی که گرفتیم هفته ای یکبار میریم در ارکستر ساز میزنیم؟ که در نتیجه والدین جاهلشون نگن پاشو برو دنبال یه کار؟
تو کدوم مسابقات بین المللی یک نوازنده ساز کلاسیک مقام اورد؟
دلیلش همین هایی هستند که چیزی بارشون نیست. الان هم دیوار موسیقی مون تا ثریا کج رفته و خیلی سخت بشه اصلاحش کرد.
با حترام/
- - - Updated - - -
همه ی معلم ها که نباید تکمیل و آخر موسیقی باشن! :پایینترین مدرک مورد قبول در تمام کنسرواتوارها و یا حتی اکادمی های نیمه دولتی یا خصوصی برای اینکه اجازه ی تدریس داشته باشید(حتی در کالجها و مراکز موسیقی کودک مثل انجمن بین المللی سوزوکی) مدرک master معادل فوق لیسانس ما در زمینه ی موسیقیه. به گفتن همین نکته بسنده می کنم که همونها هم الان در اروپا بیکار موندند و کسانی که حداقل دوره ی D. M. A یا دکترای 4 ساله و فوق میخونند و در رزومه شون سوابق اجرایی دارند کرسی دانشگاهی گیرشون میاد. در جواب شما ایران رو با اونا مقایسه میکنی هم باید بگم خیر اما حداقل توقع اینه که مدرس وجدان داشته باشه و اگه علم نداره و فکر میکنه نمیتونه معلم خوبی برای سطح کاری که یک هنرجو انتظار داره باشه همون اول محترمانه بگه من توانایی تدریس به شما رو ندارم.
مثلا شما معلم اول ابتداییتون، استاد دانشگاه بوده؟!! : مقایسه تون کاملا مع الفارقه. هرچند که در زمینه ی موسیقی حال حاضر ایران اونایی که سوادشون اندازه ی معلم دبستانه اینقدر رزومه و تبلیغات دروغ برای خودشون درست کردند که با روابط عمومی قوی سر یک هنرجوی حرفه ای هم چند ماه کلاه گذاشته و شهریه می گیرند.
اون استادان بزرگی هم که شاگرد صفر قبول نمی کنند باید براشون متاسف بود. بزرگترین پداگوگهای دنیا هم در کارنامه شون یک یا دو نسل هنرجو که از صفر پیش خودش شروع کرده باشند داره. بعدها که سنشون میره بالاتر یا صاحب پست یا سمت مدرسی میشن کم کم از همون نسلهایی که پرورش دادند برای هنرجوهای مبتدی تر استفاده می کنند و حرفه ای ترها رو نگه میدارند برای خودشون.
دانشجو اگر میخواد در دوران دانشجویی از سر بی پولی سر این دو راهی قرار بگیره که ساز رو ول کنم یا مثل یک کارمند اداری شاگردهای هفته ای نیم ساعت بگیرم از کتاب 40 اهنگ بهشون درس بدم که تو مراسم های خانوادگی دل خانواده رو شاد کنند اصلا از اول مسیر رو اشتباه اومده. چنین عشق و علاقه ی صرفا از سر احساس و بی منطق که شما وارد یک عرصه ای بشی بعد از سر ناچاری شروع به تدریس و کسب درامد بکنی به نظر من مفت نمی ارزه. از طرفی همه ماشالله ارزوی سولیست شدن و نوازندگی در کارنگی هالل نیویورک و بالشوی تئاتر مسکو دارند از طرفی هم در مصاحبه های خیلی از همین موزیسین های جوان میبینیم که خیلی بی مهابا اشاره می کنند تدریس را دوست ندارم. این چه عشق و علاقه ایه که دو سر بن بسته؟
1) از یک طرف تدریس می کنند که اصلا این کار را دوست ندارند و باعث از بین رفتن استعداد یک هنرجو می شوند.
2) از یک طرف فعالیت حرفه ای نوازندگی را دوست دارند که به دلیل کمبودهای مالی و زمانی که صرف تدریس می کنند به اون هم نمیتونند بپردازند.
دنیا دنیای بی رحمیه. موسیقی الان یا مال اون یک درصد نابغه هاییه که اسکولارشیپ های بین المللی نصیبشون میشه یا مال کسانیه که پول دارند و میتونن از عهده ی مخارج اموزششیون بر بیاند و به اونچه که در سر دارند برسند. (حقیقت متاسفانه تلخه اما از رویا دیدن خیلی بهتره)
اکادمی سیبلیوس فنلاند یکی از بهترین و استانداردترین و مدرنترین مراکز موسیقایی حال حاضر دنیاست. هزاران هزار نابغه از سر تا سر دنیا براشون رزومه میفرستند و قبول هم میشن اما مثلا یکی از شرطهای اصلیشون برای هنرجوهای پیانو اینه که حتما یک پیانوی فوق استاندارد خریده باشید که خیلیها به خاطر عدم صلاحیت مالی ریجکت میشن.
فقط با تدریس این بدبخت استعدادها از بین میرن؟! :حدود 700 و خرده ای اموزشگاه مجاز در شهر تهران ثبت شده که پر از این بدبختهاست.
نتیجه اش کو؟ چقدر هنرجوی موسیقی کودک و دوره دو ساله ارف! ثبت نام میکنند؟
چقدر نوازنده بین المللی نه ولی حداقل استاندارد تحویل جامعه دادند؟
از بین این همه جوون و نوجوون در کل تهران چندتا ارکستر داریم که دلشون خوش باشه حداقل بگن اون درسی که گرفتیم هفته ای یکبار میریم در ارکستر ساز میزنیم؟ که در نتیجه والدین جاهلشون نگن پاشو برو دنبال یه کار؟
تو کدوم مسابقات بین المللی یک نوازنده ساز کلاسیک مقام اورد؟
دلیلش همین هایی هستند که چیزی بارشون نیست. الان هم دیوار موسیقی مون تا ثریا کج رفته و خیلی سخت بشه اصلاحش کرد.
با حترام/
-
3 کاربر برای این پست از sigismond تشکر کرده اند:
-
Saturday 29 October 2016
#9
0
استادی که استاد نباشد استاد نیست... :))
در ایران اصلا به موسیقی توجه چندانی نمیشه... بنابراین سطح اموزشی ایران رو هم نمیشه با خارج مقایسه کرد...
تقریبا 16 17 ساله پیش، که هیچ چیز از موسیقی سر در نمی اوردم (نبایدم می اوردم، 6 7 سالم بیشتر نبود) ، یه دفعه تفننی با پسر خالم رفتیم کلاس موسیقی ای که میره...
یه اموزشگاه بود که بالاش تدریس بود یه حالت زیرزمین مانند هم داشت اونجا یه خانومی به قول خودشون برا بچه ها تدریس می کرد... یه ساز نواخته نشد، دوتا تیوری موسیقی کسی یاد نگرفت، یه مشت بچه ی شیطون اونجا نشسته بودن می زدن تو سر هم و با بلز اینا دلنگ دلنگ میزدن(در عمل شهربازی بود)
خانواده بچه دارن فکر می کنن بچشون داره موسیقی یاد میگیره و چون خودشون هیچ چیزی از موسیقی سر در نمیارن فکر می کنن بچشون داره موومنت سوم مونلایت سونات رو میزنه، پس براش خرج می کنیم... صرف نظر از رفت و امد و اتلاف وقت... (البته کاری هم نداریم که شرایط بد باعث میشه که منی که تو کاری تبحر ندارم کاری رو انجام بدم، که نتیجه اش اینه که شخص دیگه که تو این کار متبحره بره یه کهر دیگه که توش تبحر نداره انجام بده... یعنی از ظرفیت و توانایی افراد استفاده نشه)
اون خانوم هم اونجا نشسته، بدونه زحمتی داره پول در میاره...
کدوم یکی از شما ها حاضرید یه پولی بابت یه کالا یا یه سری خدماتی بپردازین که نتیجه نداره؟از نظر من، وقتی کسی پول می گیره کاری رو انجام بده، موظفه به بهترین صورت ممکن انجامش بده... وقتی بلد نیستی و نمی تونی، نباید بیای تو این کار... الان خانواده طرف نشستن میگن خوب، ما که این همه تورو فرستادیم کلاس، بیا بشین یه چی بزنیم ببینیم(بالا رفتن توقع)...
شاید همین خانوم که عرض کردم، مشکل مالی ای داشته و مجبور بوده کاری انجام بده(بالاخره از فساد که بهتره) ،ناچار دست به اینکار زده... ولی در واقع داره خیانت می کنه به خانواده بچه، چرا؟چون در عمل داره پولی می گیره بابت کاری که انجام نداده... این مثال یه مدل سازی کوچیک بود، حالا شما بزرگش کنید و در ابعاد بزرگتر ببینید...
من نوعی می خوام برم برای اوقات فراغتم یه ساز یاد بگیرم، خوب چه اشکالی داره..
میرم یه کلاس(فرض می کنیم استاد هم به کارش مسلطه)... استاد میاد یه سری تمرین های کاربردی بم میده، من میگم نمی خوام، خالتور بده بزنم،،، اونم داره پول می گیره، موظفه خدماتی که من می خوامو بده (که البته منطق غلطیه ولی دیدم که میگم)... اونم از خدا خواسته یکی پیدا شده که پولشو بریزه تو جوب، میگه اوکی... من چارتا اهنگ چرت یاد میگیرم، میرم تو دوتا مهمونی میشم مجلس آرای بلامعارض و برام کف میزنن، ما هم که همه اند جنبه، به خودمون می گیریم میگیم ما که استادیم، بریم تدریس کنیم...
میشیم استاد برا خودمون،یه نفر میاد پیش ما، ما هم که 30 ساله تو برکلی اموزش استادی دیدیمو دکترای موسیقی داریم، میشینیم همون چارتا خالتورو میریزیم جلوش، اونم که در جریان نیست ما چه شیادی هستیم که، فکر می کنه اومده پیش هومن خلعتبری، میاد بزنه نمی تونه ، نا امید میشه میگه ساز زدن برخلاف انتظارم سخت بود، میندازه گوشه خونش سازو... و این مسیله تو کشور ما تصاعد هندسی داره :)))))
هدف مردم از موسیقی هدفی که ما دنبال می کنیم نیست... چرا این همه بی استعداد اور ریتد داریم تو کشور و خارج؟
از نظر من استاد باید مبانی رو با دقت یاد بده،یعنی کمه کمه کم دیگه تیوری رو در حد ساده بلد باشه، در حدی باشه که بتونه نیاز شخص رو برطرف کنه... و کسی هم که میاد فقط برای سرگرمی حق نداره از موسیقی برای غیر سرگرمی استفاده کنه... و در اخر اینم بگم که موسیقی قبل از اینکه به یه استاد خوب نیاز داشته باشه، به استعدادو قریحه نیاز داره... چیزی که تو اسلشی بود که روزی 15 ساعت با گیتار 1سیمش می زد ممکنه تو من نوعی نباشه که 2میلیون میدم بهترین گیتارو تجهیزاتو می گیرم، هزینه کلاسامم به نرخ صعودی، اخرشم یه نفر نتونه بشینه پیشم گوش کنه...
استاد یه چراغه، یه راهنماست، نه بیشتر نه کمتر... فقط باید مسیرو نشون بده، و کسی که مسیرو پیدا کنه، دیگه به خودش بستگی داره که می تونه تا تهش بره یا نه...
- - - Updated - - -
استادی که استاد نباشد استاد نیست... :))
در ایران اصلا به موسیقی توجه چندانی نمیشه... بنابراین سطح اموزشی ایران رو هم نمیشه با خارج مقایسه کرد...
تقریبا 16 17 ساله پیش، که هیچ چیز از موسیقی سر در نمی اوردم (نبایدم می اوردم، 6 7 سالم بیشتر نبود) ، یه دفعه تفننی با پسر خالم رفتیم کلاس موسیقی ای که میره...
یه اموزشگاه بود که بالاش تدریس بود یه حالت زیرزمین مانند هم داشت اونجا یه خانومی به قول خودشون برا بچه ها تدریس می کرد... یه ساز نواخته نشد، دوتا تیوری موسیقی کسی یاد نگرفت، یه مشت بچه ی شیطون اونجا نشسته بودن می زدن تو سر هم و با بلز اینا دلنگ دلنگ میزدن(در عمل شهربازی بود)
خانواده بچه دارن فکر می کنن بچشون داره موسیقی یاد میگیره و چون خودشون هیچ چیزی از موسیقی سر در نمیارن فکر می کنن بچشون داره موومنت سوم مونلایت سونات رو میزنه، پس براش خرج می کنیم... صرف نظر از رفت و امد و اتلاف وقت... (البته کاری هم نداریم که شرایط بد باعث میشه که منی که تو کاری تبحر ندارم کاری رو انجام بدم، که نتیجه اش اینه که شخص دیگه که تو این کار متبحره بره یه کهر دیگه که توش تبحر نداره انجام بده... یعنی از ظرفیت و توانایی افراد استفاده نشه)
اون خانوم هم اونجا نشسته، بدونه زحمتی داره پول در میاره...
کدوم یکی از شما ها حاضرید یه پولی بابت یه کالا یا یه سری خدماتی بپردازین که نتیجه نداره؟از نظر من، وقتی کسی پول می گیره کاری رو انجام بده، موظفه به بهترین صورت ممکن انجامش بده... وقتی بلد نیستی و نمی تونی، نباید بیای تو این کار... الان خانواده طرف نشستن میگن خوب، ما که این همه تورو فرستادیم کلاس، بیا بشین یه چی بزنیم ببینیم(بالا رفتن توقع)...
شاید همین خانوم که عرض کردم، مشکل مالی ای داشته و مجبور بوده کاری انجام بده(بالاخره از فساد که بهتره) ،ناچار دست به اینکار زده... ولی در واقع داره خیانت می کنه به خانواده بچه، چرا؟چون در عمل داره پولی می گیره بابت کاری که انجام نداده... این مثال یه مدل سازی کوچیک بود، حالا شما بزرگش کنید و در ابعاد بزرگتر ببینید...
من نوعی می خوام برم برای اوقات فراغتم یه ساز یاد بگیرم، خوب چه اشکالی داره..
میرم یه کلاس(فرض می کنیم استاد هم به کارش مسلطه)... استاد میاد یه سری تمرین های کاربردی بم میده، من میگم نمی خوام، خالتور بده بزنم،،، اونم داره پول می گیره، موظفه خدماتی که من می خوامو بده (که البته منطق غلطیه ولی دیدم که میگم)... اونم از خدا خواسته یکی پیدا شده که پولشو بریزه تو جوب، میگه اوکی... من چارتا اهنگ چرت یاد میگیرم، میرم تو دوتا مهمونی میشم مجلس آرای بلامعارض و برام کف میزنن، ما هم که همه اند جنبه، به خودمون می گیریم میگیم ما که استادیم، بریم تدریس کنیم...
میشیم استاد برا خودمون،یه نفر میاد پیش ما، ما هم که 30 ساله تو برکلی اموزش استادی دیدیمو دکترای موسیقی داریم، میشینیم همون چارتا خالتورو میریزیم جلوش، اونم که در جریان نیست ما چه شیادی هستیم که، فکر می کنه اومده پیش هومن خلعتبری، میاد بزنه نمی تونه ، نا امید میشه میگه ساز زدن برخلاف انتظارم سخت بود، میندازه گوشه خونش سازو... و این مسیله تو کشور ما تصاعد هندسی داره :)))))
هدف مردم از موسیقی هدفی که ما دنبال می کنیم نیست... چرا این همه بی استعداد اور ریتد داریم تو کشور و خارج؟
از نظر من استاد باید مبانی رو با دقت یاد بده،یعنی کمه کمه کم دیگه تیوری رو در حد ساده بلد باشه، در حدی باشه که بتونه نیاز شخص رو برطرف کنه... و کسی هم که میاد فقط برای سرگرمی حق نداره از موسیقی برای غیر سرگرمی استفاده کنه... و در اخر اینم بگم که موسیقی قبل از اینکه به یه استاد خوب نیاز داشته باشه، به استعدادو قریحه نیاز داره... چیزی که تو اسلشی بود که روزی 15 ساعت با گیتار 1سیمش می زد ممکنه تو من نوعی نباشه که 2میلیون میدم بهترین گیتارو تجهیزاتو می گیرم، هزینه کلاسامم به نرخ صعودی، اخرشم یه نفر نتونه بشینه پیشم گوش کنه...
استاد یه چراغه، یه راهنماست، نه بیشتر نه کمتر... فقط باید مسیرو نشون بده، و کسی که مسیرو پیدا کنه، دیگه به خودش بستگی داره که می تونه تا تهش بره یا نه...
Im On The Wrong Side Of Heaven, And The Righteous side Of Hell
-
علاقه مندي ها (Bookmarks)