0
با سلام و درود پر اب بر همه اهالی نت اهنگ
امیدوارم لبتون خندون و دلتون پر امید باشه
در راستای معر? ی و زنده نگاهداشتن پیشینه کهن نت اهنگ تصمیم گر? تم به تدریج برخی ار داستانهای اساطیری سرزمین نت اهنگ را نقل کنم تا با بزرگان حماسه ا? رین این سرزمین بیشتر اشنا شوید و از زندگانی اجداد دلاور سرزمینی که در ان زندگی می کنید با خبر گردید.
در این ارسال داستان منظوم نبرد ویومن با حسام که از پهلوانان سرزمین نت اهنگ بودند و همیشه بر سر جاه و مقام در خصومت به سر می بردند را به اختصار بیان می کنم. این داستان بر گر? ته از کتاب نت اهنگ نامه است که حماسه سرای توانای این سرزمین محمد علی بن حیدری در قرن چهارم هجری تا بیست و یکم میلادی به نظم کشیده است:
حمله ویومن...
moderato poco lento e gratzioso تمپو=50
پس ویومن لگام اسب برکشید /توگ? تی که آسمان چهره در هم کشید
قدم می گذاشت بر زمین تند تند/ن? س می کشید ز ترسش جهان کند کند
کلام جنگ داشت بر لب و شمشیر در چنگ/ جلو می امد بسان یک ? یل و نهنگ
داشت مرگ حسام در سر و دیگر هیچ/ویومن بود بابا نه یک ساندویچ!
می گ? ت با آهنگ و آواز بلند/ که خونت بریزم گرچه باشی در هلند
انجمن را بگیرم ز دست تو هانی(Honey)/مپندار که روز تو باشد سانی (Sunny= ا? تابی کنایه از روزگار خوشی داشتن)
ورود حسام به میدان جنگ
به ناگه حسام اندر امد چو جنگی پلنگ/بگ? تش برو بابا حال نداریم مشنگ!
من آنستم که کشتسدم سکندرها و قلدرها/تو دیگر که باشی ای باد هوا !
بر زمین آخر ا? تی گر چه باشی چو سنگ/اینجا نت آهنگ است داداش نه شهر ? رنگ
شروع جنگ
جنگ آغازیدن گر? ت سخت سخت/تو گ? تی خوشی بر بست رخت رخت
به شمشیر و گرز و خدنگ/درامیختند ان دو وحشی پلنگ
بریختند خون و خوی ان روز بسی/نیامد ولی ? ائق کسی بر کسی
تدبیر پادشاه نت اهنگ برای ? یصله دادن این نزاع
چرا این قدر (een ghadar) جنگ می کنید بیهده/شما واقعا بدترید از خان خله
به جای جنگ در پی یاری روید/تا ز لعل لبش به جایی رسید
هست دختری ان طر? ها بس خوش ادا/که چون او نباشد حتی در سینما
روز برق چشمان اوست/ شب خال صورت ماه اوست
گر کند خنده قیمت ن? ت در جهان بالا رود/ور کند گریه قورباغه در اب سر بالارود!
برید و سبقت گیرید بر شکار ان غزال/ که مالی چو او دیگر محال است محال!
پایان جنگ و آغاز چالشی دیگر
ویمن چو بشنید این سخن/رها کرد جنگ و کین کهن
حسام نیز همچو مار/خیزید و خزید سوی شکار
با دلی پرامید هر دوان(=هر دوتا)/شدند به طر? (tarf) ان دختر زیبا روان
تا شوند پیروز دست او (کنایه از ازدواج کردن با دختری)/ یا ببویند لااقل موی او
...
...
امیدوارم از این داستان لذت برده باشین انشاالله در اینده نیز داستانهایی از کتاب نت اهنگ نامه نقل خواهم کرد .
روزگار بر شما خوش
علاقه مندي ها (Bookmarks)