لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: فلسفه و موسيقي

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #2
    Babak_mix آواتار ها
    مسئول بازنشسته

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    مسئول بازنشسته
    شماره عضویت
    150
    تاریخ عضویت
    Jan 1970
    سن
    42
    نوشته ها
    821
    میانگین پست در روز
    0.04
    تشکر از پست
    1,206
    2,223 بار تشکر شده در 678 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 6/1
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    Post رویکردی فلسفی به موسیقی


    0 Not allowed! Not allowed!
    مقاله ای که پیش رو دارید بخشی از کتابی است که کیوان یحیی به همراه تنی چند از صاحب نظران مانند: محسن قانع بصیری، پیمان سلطانی، دکتر محمد صنعتی و دکتر آرش نراقی مشغول نگارش و تالیف آن است:

    درآمد
    بسان هر عبارت دیگری که از آن با عنوان «فلسفه ی X» یاد می شود، فلسفه ی موسیقی را نیز می توان به گونه ای، مطالعه ی بنیان ها و جستجوی پرسش های بنیادینی در رابطه با طبیعت موسیقی و تجربه ی آن دانست.

    لیکن، بر خلاف حوزه هایی چون فلسفه ی علم که درک و دریافت محتوای آن نیازمند آشنایی عمیق با علوم و معارف طبیعی و نیز اصول و چارچوب های فلسفی می باشد، عموماً فلسفه ای که با تجربه ی هنری ارتباط می یابد از جمله فلسفه ی موسیقی، حوزه ای است که عموم مردم پیش زمینه حائز معنایی از آن را به عنوان ثمره ی عضویت در فرهنگ موسیقایی خود، دارا می باشند.

    آشکارا موسیقی کارکردی مرکزی را در جریان زندگی بسیاری از انسان ها به عهده دارد. از این رو مشابه مسائل اساسی مطروحه در متافیزیک و شناخت شناسی، بسیاری از مردم تفکرات غالب خود را نه در چارچوب های بیانی و فلسفی پرسش های آکادمیک که بر درک شهودی زمینه های این پرسش ها بدون برخورد با اصول فنی آن، قرار می دهند.

    موسیقی هنری است که در عین طنّازی، پیچیده ترین راز های فلسفی را در بطن خود ارائه می نماید. بر خلاف هنر نقّاشی، موسیقی از جنبه هایی چندگانه برخوردار است که هیچ یک از آن ها را نمی توان به توسط خود اثر هویت بخشید و در هر فرهنگی نیز دست کم مانند «حافظه ای ضمنی» در ناخودآگاه جمعی آن فرهنگ وجود دارد. بنابراین، پرسش از تعبیر دقیق تأثّرات موسیقایی در بدو امر، بسی دشوار تر از پرسش هایی از این دست در هنر نقاشی قلمداد می گردد.

    برخلاف بسیاری از گفتمان های ادبی، نمونه های متمایزی از یک اثر یکتای موسیقی، به اجراهای متفاوتی از آن می انجامد که هر یک فارغ از دیگری تعبیر خویش از متن را به منصه ظهور می رسانند و هر یک از این تعابیر نیز می تواند مجدداً مورد تأویل و تفسیر های متفاوتی واقع گردد. این گونه صحبت از«تعبیر »، بدین واقعیت اشاره دارد که موسیقی را می توان هنری نامید که در معنا فرو می رود و با این حال درست به عکس سنّت درام، موسیقی سازی ناب، هیچ فحوای معناشناختی آشکاری را در بر ندارد.

    در این جاست که این پرسش مطرح می گردد که اصولاً چرا موسیقی را نزد خود این چنین ارزشمند و خواستنی می یابیم. برای بسیاری از گفتمان های فکری و فلسفی معتبر، تفکر در باب ابژه هایی این چنین (در این جا این گونه ابژه ها، ابژه های نخستین یا ابتدایی(primal) می باشند) ، موسیقی به روشنی در کسوت عامل توانمند بیان احساسات در حین به جا گذاردن ردّی از هنر انتزاعی ظهور یافته است.

    در این مقاله نیز به نوبه ی خود، سعی خود را نسبت به جستاری نوین در فلسفه ی موسیقی به ویژه در بازه ی زمانی پنجاه سال اخیر معطوف نموده و کوشیده ام تا با بدست دادن تصویری تحلیلی از کنه فلسفی موسیقی،چیستی این انسانی ترین هنر بشری را، همان که «همواره درون مایه زندگانی» کارل پاپر(بزرگترین فیلسوف علم سده ی پیشین) بود و به ظنّ خواجه حافظ، «ناهید چنگی» را به رقص می آورد:
    مغنّی بگو قول و بردار ساز که بیچارگان را تویی چاره ساز تو بنمای راه عراقم به رود که بنمایم از دیده من زنده رود مغنی ازآن پرده نقشی بیار ببین تا چه گفت از درون پرده دار چنان برکش آواز خنیاگری که ناهید چنگی به رقص آوری
    را برابر دیدگان خواننده قرار دهم.

    ذکر این نکته در این جا ضروری به نظر می رسد که برای آگاهی از تاریخچه ی فعالیت های صورت گرفته در حوزه ی فلسفه ی موسیقی، می توان به کتاب (Alperson, 1987) و برای بحث های متمرکز مبنی بر بیانگری احساس موسیقی به کتاب (Kivy, 2002) مراجعه نمود. هم چنین به گمان من، مجموعه ی جالب توجهی از مباحث زیبایی شناسانه هنر در چارچوب فلسفه ی قاره ای را نیز می توان در کتابی که در سال 2001 به قلم Kearney و Rasmussen به رشته ی تحریر در آمده است، ملاحظه نمود.

    منابع:
    1. Adaijan, T., 2007, „definition of art”, the Stanford Press.
    2. Bicknell, J., 2005, „Just a song? Exploring the Aesthetics of Popular songs performance”,
    Journal of Aesthetics and Art Criticism.
    3. Mahler. M., 1968, „on Human symbiosis and…”, int
    4. Budd, M,. 1985, „Understanding Music”, Proceedings of the Aristotelian Society.

    ***
    1. پاپر، کارل، «جستجوی همچنان باقی»، ترجمه ی سیامک عاقلی، 1379
    2. دیوان حافظ، به اهتمام جهانگیر منصور،نشر دوران 1379
    دوستان عزیزم، به دلیل مشغله کاری کمتر میتونم در خدمتتون باشم
    انشاالله به زودی این کم کاری رو جبران کنم

  2. کاربران زیر از Babak_mix به خاطر این پست تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ساز شناسی "سه تار"
    توسط ethic در انجمن سه تار
    پاسخ: 14
    آخرين نوشته: Tuesday 22 April 2014, 06:19 PM
  2. دکتر حسین عمومی،نوازنده نی
    توسط Leon در انجمن نی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: Monday 27 October 2008, 01:15 PM
  3. شوپن
    توسط moomak در انجمن بیوگرافی موسیقیدانان خارجی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: Saturday 23 June 2007, 11:16 PM
  4. زندگی نامه گروه Queen
    توسط Leon در انجمن پاپ
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: Tuesday 8 May 2007, 10:39 PM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •