-
Thursday 27 March 2008
#1
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
مثل های ایرانی
0
سلاااااااااام.
توی این تاپیک میخواهیم با کمک همدیگه مثل ها و عبارات معروف فارسی رو همراه با معنا و سر منشا اون قرار بدیم. فکر کنم جالب باشه و کمک زیادی هم به حفظ و نگهداری این سرمایه های جاودانه بکنه.
مرسی.
باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم
وز دل و جان یارم شوی تا عاشق زارت شوم
من نیستم چون دیگران بازیچه بازیگران
اول به دام آرم تو را وان گه گرفتارت شوم
-
3 کاربر برای این پست از خان تشکر کرده اند:
-
Thursday 27 March 2008
# ADS
-
Thursday 27 March 2008
#2
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
0
خوب خودم اول شروع میکنم. اولین عبارت درباره آش شله قلمکار هستش.
هر کاری که بدون رعایت نظم، انجام گیرد و آغاز و پایان آن معلوم نباشد به آش شله قلمکار تشبیه می شود. اصولاهر عمل و اقدامی که در ترکیب آن توجه نشود، قهرا به صورت معجونی در می آید که کمتر از آش شله قلمکار نخواهد بود.
... ناصرالدین شاه قاجار بنا بر نذری که داشت سالی یک روز آن هم در فصل بهار، به شهرستانک، از ییلاقات شمال غرب تهران و بعدها به علت دوری راه، به قریهء سرخه حصار، واقع در شرق تهران می رفت. *
به فرمان او دوازده دیگ آشی بار می گذاشتند که از قطعات گوشت چهارده راس گوسفند و اغلب نباتات و انواع خوردنیها ترکیب می شد. کلیهء اعیان و اشراف و رجال و شاهزادگان و زوجات شاه و وزراء در این آشپزان افتخار حضور داشتند و جمعابه کار طبخ و آشپزی می پرداختند. عده ای از افراد معروف و موجهین کشور به کار پاک کردن نخود و سبزی و لوبیا و ماش و عدس و برنج مشغول بودند. جمعی فلفل و زردچوبه و نمک تهیه می کردند. زنان و خاتون های محترمه که در مواقع عادی و در خانهء مسکونی خود دست به سیاه و سفید نمی زدند، در این محل چادر به کمر زده در پای دیگ آشپزان برای روشن کردن آتش و طبخ آش کذایی از بر و دوش و سر و کول یکدیگر بالا می رفتند تا هر چه بیشتر مورد لطف و عنایت قرار گیرند. خلاصه هر کس به فراخور شان و مقام خود کاری انجام می داد تا آش مورد بحث، حاضر شود. چون این آش ترکیب نامناسبی از اغلب غلات و خوردنیها بود، لذا هرکاری که ترکیب ناموزون داشته باشد و یا به قول علامه دهخدا : چو زنبیل دریوزه هفتاد رنگ " باشد؛ آن را به آش شله قلمکار تشبیه می کنند.
* نذر ناصرالدین شاه این بود که در موقع بروز بیماری وبا در قریهء شهرستانک آشی پخته و با تناول آن شفا یافته بود، به همین جهت آن آش به گردن او حق بزرگ و ثابتی بود و هرساله باید خاطرهء خوش آن را تجدید می کرد.
باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم
وز دل و جان یارم شوی تا عاشق زارت شوم
من نیستم چون دیگران بازیچه بازیگران
اول به دام آرم تو را وان گه گرفتارت شوم
-
5 کاربر برای این پست از خان تشکر کرده اند:
-
Thursday 27 March 2008
#3
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
0
باید دخو خبر کرد.
دخو همان دهخداست، در تداول قزوینی ها، به معنی کدخدا و رئیس و کلانتر. و در لطایف منسوب به آن شهر، مردی است مظهر سادگی و در عین حال « خود دانا پنداری » که از کوشش برای مشکلات خلایق دریغ نمی کند اما استدلال های و استنتاجات اگر سبب پیچیده تر شدن مشکلی نشود باری هرگز گرهی از آن نمی گشاید. لطایف بی شماری به دخو نسبت می دهند که از آن جمله است : قزوینیان، بیرون شهر، بر گذرگاه کاروان ها کاردی یافتند، چیزی که تا بدان هنگام ندیده بودند. هر چه اندیشیدند نتوانستند بدانند که چیست و به چه کار می آید، و سرانجام حل مشکل را دست در دامن دخو زدند. نگاهی در آن کرد و خندید و گفت : مردم نادان ! این که پرسیدن ندارد، بچه ی اره است، هنوز دندان در نیاورده . گاوی سر در خمره کرد و گرفتار شد. هر چه کردند از خمره نجاتش دهند نتوانستند. التجا به دخو آوردند. گفت : اول باید سر گاو را ببرید. بریدند. گفت : حالا خمره را بشکنید. سر گاو به راحتی بیرون می آید !! قزوینیان نخستین بار بود که وزغ می دیدند. نزد دخو بردندش که چیست ؟ چون گاه جانور قوری می کرد، گفت : والله از بلبلش که بلبل است. حالا، یا لندوک است پَر در نیاورده یا پیر است پر ریزانده !!
باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم
وز دل و جان یارم شوی تا عاشق زارت شوم
من نیستم چون دیگران بازیچه بازیگران
اول به دام آرم تو را وان گه گرفتارت شوم
-
4 کاربر برای این پست از خان تشکر کرده اند:
-
كاربر فعال شعر و ترانه
وضعیت
- افلاین
-
5 کاربر برای این پست از kaka تشکر کرده اند:
-
كاربر فعال شعر و ترانه
وضعیت
- افلاین
-
4 کاربر برای این پست از kaka تشکر کرده اند:
-
كاربر فعال شعر و ترانه
وضعیت
- افلاین
-
3 کاربر برای این پست از kaka تشکر کرده اند:
-
كاربر فعال شعر و ترانه
وضعیت
- افلاین
-
3 کاربر برای این پست از kaka تشکر کرده اند:
-
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
0
باش تا صبح دولتت بدمد.
بیتی ست که دهخدا آن را از انوری دانسته (امثال و حکم. ج.1. ص.341. س.9) اما بسیاری منابع دیگر آن را بیتی از قطعات و مدایح کمال الدین اسماعیل اصفهانی معروف به خلاق المعانی شمرده اند که گویا روزگاری مردم به دیوانش تفال می زده اند. گویند چون آوازه ی قیام شاه عباس اول در اردوی پدرش سلطان محمد صفوی پیچید عاقبت کار او را از دیوان کمال الدین اسماعیل فالی گرفتند این قطعه آمد : آسمان، دوش، با خرد می گفت که به نزدیک ما چنین خبر است که بگیرد به تیغ چون خورشید هر چه خورشید را بر آن گذر است خردش گفت : تو چه پنداری ؟ عرصه ی ملک او نه این قدر است : باش تا صبح دولتش بدمد کاین هنوز از نتایج سحر است! و این بیت آخر از همان روزگار بر زبان ها افتاد. به رغم قرن ها سوء استفاده یی که متملقان و کاسه لیسان از این بیت برای چاپلوسی های نوکر منشانه ی خود و تحمیق هر چه بیشتر ولی نعمت های بی سر و پایشان کرده اند، تود ه ی مردم غالباً مدخل را به مزاح یا به ریشخند می آورند، در شمار مترادفات نشاشیدی شب دراز است حالا کجایش را دیده ای ؟ هنوز سر گنده زیر لحاف است نیم ذرع دیگرش در خانه است " ...
باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم
وز دل و جان یارم شوی تا عاشق زارت شوم
من نیستم چون دیگران بازیچه بازیگران
اول به دام آرم تو را وان گه گرفتارت شوم
-
3 کاربر برای این پست از خان تشکر کرده اند:
-
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
0
آخر، تخم مرغ دزد، شتر دزد می شود !
پسرك خردسالی از مرغدانی همسايه تخم مرغی می دزدد و مادرش كه زنی تهيدست و نادان است او را به اين كار تشويق می كند. پسرك به تدريج از سرقت تخم مرغ به سرقت مرغ و خروس و بره و بوقلمون اهل محل می پردازد و همچنان كه سنين عمرش بيشتر می شود دست به سرقت های بزرگ تری می زند تا آن كه سرانجام به كاروانی حمله می برد و شتری را كه حامل جواهرات پادشاه بوده می ربايد و دستگير می شود و به فرمان پادشاه می برند كه در ميدان شهر به دارش زنند. چشم پسر به مادر پيرش می افتد كه اشك ريزان كنار ميدان ايستاده و با مشاهدهء او از جلاد درخواست می كند كه بگذارد پيش از اجرای حكم، زبان مادرش را به عنوان وداع ببوسد. با خواهش او موافقت می شود اما هنگامی كه مادر، زبانش را بيرون می آورد محكوم، با يك فشار دندان های خود، آن را قطع می كند ! چون علت اين عمل را جويا می شوند می گويد : هر چه بر سر من می رود از اين زبان است. بار اولی كه تخم مرغی از خانهء همسايه دزديدم اگر زبان مادرم به جای تشويق و تحسين من ، قبح عملم را متذكر شده بود كارم از تخم مرغ دزدی به دزديدن شتر خزانهء پادشاه نمی كشيد و امروز طناب دار به گردنم نمی افتاد ...
باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم
وز دل و جان یارم شوی تا عاشق زارت شوم
من نیستم چون دیگران بازیچه بازیگران
اول به دام آرم تو را وان گه گرفتارت شوم
-
4 کاربر برای این پست از خان تشکر کرده اند:
-
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
0
به دعای گربه سياه بارون نمی آيد !!!
اين دعا يا نفرين را استجابتی نخواهد بود !
تب تند، عرقش زود در می آيد.
علاقه و احساس شديد ناگهانی، به همان سرعت نيز فروكش می كند و پايدار نمی ماند.
باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم
وز دل و جان یارم شوی تا عاشق زارت شوم
من نیستم چون دیگران بازیچه بازیگران
اول به دام آرم تو را وان گه گرفتارت شوم
-
4 کاربر برای این پست از خان تشکر کرده اند:
-
مدیر کل سایت
وضعیت
- افلاین
0
وای چه باحالننننننننننننننننن ...
دستتون درد نکنه... البته من چند تا از این جور چیزا رو قبلا شنیده بودم... اما اینایی که الان نوشتین هیچ کدوم رو نشنیده بودم... خیلی باحال بودن.. ممنون کاکا و خان عزیز
برای بهتر زندگی کردن باید بهتر دید ...!!!!
-
3 کاربر برای این پست از Majed تشکر کرده اند:
-
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
0
با همین پر و پاچین، می خوای بری چین و ماچین ؟
خرچنگ را دیدند شتابان می رود.
گفتندش : کجا به سلامتی؟
گفت : چین !
گفتند : با همین پر و پاچین؟
- در جواب کسی می آورند که بدون داشتن امکانات مادی و معنوی ادعای انجام کارهای بزرگ دارد.
بعضی ها هم می گویند :
با همین ریش، می خوای بری تجریش ؟!
باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم
وز دل و جان یارم شوی تا عاشق زارت شوم
من نیستم چون دیگران بازیچه بازیگران
اول به دام آرم تو را وان گه گرفتارت شوم
-
3 کاربر برای این پست از خان تشکر کرده اند:
-
مدیر کل سایت
وضعیت
- افلاین
0
مگه تجریش چه خبره؟ ... لول
تازه الان ریش گذاشتن مده... این ضرب المثل از دور خارجه ... لول دوباره
برای بهتر زندگی کردن باید بهتر دید ...!!!!
-
کاربران زیر از Majed به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
0
ما از مد انداختیمش.
این قدر حیرون تجریش نباش. هیچ خبری نیست. (من کرمانی نیستم)
باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم
وز دل و جان یارم شوی تا عاشق زارت شوم
من نیستم چون دیگران بازیچه بازیگران
اول به دام آرم تو را وان گه گرفتارت شوم
-
3 کاربر برای این پست از خان تشکر کرده اند:
-
كاربر فعال شعر و ترانه
وضعیت
- افلاین
-
کاربران زیر از kaka به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
كاربر فعال شعر و ترانه
وضعیت
- افلاین
-
3 کاربر برای این پست از kaka تشکر کرده اند:
علاقه مندي ها (Bookmarks)