-
کاربر حرفه ای
وضعیت
- افلاین
-
5 کاربر برای این پست از arian تشکر کرده اند:
-
Tuesday 11 March 2008
# ADS
-
کاربر حرفه ای
وضعیت
- افلاین
-
3 کاربر برای این پست از Leon تشکر کرده اند:
-
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
0
خب با اجازه ی دوستان عزیز من در مورد امکانات کمانچه شروع میکنم. (طبق گفته ی Leon عزیز شروع میکنم)
کمانچه با وضعیت و ساختار فعلی (با توجه به رشد و تکامل خوب در هنر ساز سازی در چند ده ی اخیر) یکی از ساز های کامل برای اجرای موسیقی ایرانیه و حتی جهانیه.
قابلیت اجرای تمامی فواصل چه ایرانی و چه کلاسیک رو داره.
از نظر کوک ها همینطور. و محدودیتی نداره. (چه کوک های رایج ایرانی و کوک های مرسوم در موسیقی کلاسیک غرب)
از نظر گستردگی و وسعت صدا (باز هم با توجه به رشد قابل توجه ساخت سازهای ایرانی) باز هم محدودیتی نداره و تا بیخ دسته قابل استفاده و اجراست (به خصوص در بین نوازندگان جوان تر) اما معمولا عموم نوازنده ها تا نتDo خط 5 بالای خط حامل اجرا میکنند.
هرچند توی اون محدوده هر چه قدر به بیخ دسته نزدیک تر بشیم درآوردن صدای مطلوب و درست نواختن فواصل کار بسیار بسیار مشکلی هست.
اصولا تغییر پوزیسیون در کمانچه به دلیل نبود تکیه گاه (نسبت به ویولون که روی شانه قرار میگیره) بسیار مشکله و احتیاج توان بالای تکنیکی داره.
در کار گروهی هم کمانچه معمولا با سازهای اصلی کوک میشه و مشکلی از این لحاظ نداره، مگر در مواردی خاص که کوک سازهای دیگه خیلی پایین یا بالا باشه (که البته معمولا رایج نیست) در این حال نوازنده میتونه بنا به سلیقه خودش کوک مناسبی رو انتخاب و اجرا کنه!
ویرایش توسط Kamanche : Monday 14 April 2008 در ساعت 04:32 PM
این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !
-
6 کاربر برای این پست از Kamanche تشکر کرده اند:
-
کاربر حرفه ای
وضعیت
- افلاین
-
5 کاربر برای این پست از arian تشکر کرده اند:
-
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
-
7 کاربر برای این پست از Kamanche تشکر کرده اند:
-
کاربر حرفه ای
وضعیت
- افلاین
-
7 کاربر برای این پست از arian تشکر کرده اند:
-
کاربر حرفه ای
وضعیت
- افلاین
-
7 کاربر برای این پست از arian تشکر کرده اند:
-
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
0
با سلام خدمت آقا ی آرین عزیز و تشکر فراوان از ایشان چون گویا از بین خیل عظیم ویولونیست های این سایت فقط ایشان علاقه به بحث کردن در زمینه موسیقی و به خصوص ویولون دارند.
اما آرین عزیز مطالب شما خیلی زیاد شد توی پست قبلی و من هم مطالب زیادی برای گفتن در مورد مطالب شما دارم. ای کاش کمتر مینوشتید چون الان با این متن شما من کوهی از مطالب برام پیش امد که بنویسم.
به هر حال در چند پست مینویسم . مطالب شما رو با رنگ قرمز نقل قول میکنم که مشخص باشه.
اولین مطلب که شما ذکر کردید که ... بزرگان موسيقي كمانچه آن روزگار كه حتي كمتر از تعداد انگشتان يك دست بودند ديگر جايي براي كسب روزي نداشتند
اگر بخواهیم اینطور قضاوت کنیم که با تشکیل ارکستر هایی که اسم بردید دیگه نوازنده های کمانچه چون در اون ارکسترها جایی نداشتند دیگه کسب روزی نمیتونستند بکنند . چون تکنوازی سازها توسط اساتید بزرگ وقت مثل باقر خان رواج داشت و بعدها کسی مثل علی اکبر خان شهنازی هم که در این ارکسترها جایی نداشت به فعالیت تکنوازیش که میشه گفت هنری ترین جریان تکنوازی موسیقی ایرانی بود ادامه میداد و از گرسنگی هم نمرد. هنر تکنوازی موسیقی ایرانی که شاید بشه گفت یکی از اصلی ترین ویژگی های موسیقی شرقه همواره در اون دوران جریان داشته و با وجود کسانی که اسم بردم ادامه پیدا کرده . اما در این میان به قول شما موج نو و به قول من موج تجدد طلب هم با تشکیل اون ارکسترها فعالیت میکردند.
نکته بعدی که به نظرم اومد که بگم چند تا ارکستر رو نام بردید و در ادامه گفتید :(عدم امكان همراهي كمانچه در اين كنسرت ها و موج نوي تحول موسيقي ايران با افكار تابناك وزيري) و در ادامه : (ديگر حتي درويش هم در اركستر خود از ويولن و ابراهيم منصوري به عنوان نوازنده استفاده ميكرد)
من فکر میکنم این دلیل خوبی نمیتونه باشه که کمانچه نمیتونست ارکستر رو همراهی کنه به نظر بنده نمیشد کمانچه به عنوان یه ساز ایرانی و به قولی مهجور در کنار ویولون که تازه از فرنگ اومده بود قرار بگیره (در واقع همون مرغ همسایه غازه)
نکته بعدی که به ذهنم اومد : كمانچه براي روح موسيقي عصر قاجار و خصايص فضاي موسيقي آن عصر هماهنگ بود و نيازي به اجراي 5 يا 6 اكتاو نداشت و زير وبم موسيقي ايران را به خوبي نمايش ميداد . اما در اين دوران سعي بر جهاني سازي موسيقي ايراني بود و متاسفانه كمانچه نوازان آن عصر كمتر آگاه و توانا در ياري رساندن به اين مهم بودند.
اگر کمانچه برای اجرای موسیقی ایرانی و عصر قاجار مناسب بود پس چی کارش داشتند چرا نذاشتند نوازند هاش فعالیت کنند. چرا ویولون رو تو سرش کوبیدند چرا استاد خالقی توی کتاب سرگذشت موسیقی ایران انگ ناکاملی بهش میزنه. جوابش به نظر شما چیزی هست به جز همون مرغ همسایه غازه و متاسفانه نگاه تنفر آور و نکبت بار مردمان متجدد ایران
اما نکته دیگه مگر با ورود ویولون به ایران موسیقی ایرانی 6 اکتاوه شد. نه والا ما توی همین آثار استاد وزیری و استاد خالفی استاد صبا نهایتا تا 3 اکتاو دیگه اگه سنگ بترکه 4 اکتاو بیشتر نمیشنویم. که فکر نکنم لااقل توی اون آثاری که از اسماعیل زاده شنیدم نتونه سه اکتاو رو روی کمانچه اجرا کنه!
و نکته آخر : متاسفانه بسياري بدون توجه به بضاعت نوازندگان كمانچه سعي در مخدوش كردن شاگردان مكتب وزيري و به خصوص استاد خالقي در آن عصر را دارند تا بلكه جايگاه ويولن را در موسيقي ايران خدشه دار نماياند . از اينان سئوالي است آيا تنها نوازنده باقيمانده آن عصر مگر استاد بهاري نيست ، آيا اگر بهاري نبود كمانچه امروز چنين جايگاهي در موسيقي ايران داشت ، آيا مگر استاد بهاري ويولن را از رضا محجوبي نياموخت و 20 سال ويولن نزد . چه كسي وي را تشويق به پرداختن به كمانچه به جاي ويولن كرد ، چه كسي از وي خواست تا در هنرستان در كنار آقايان صبا و محجوبي به تدريس كمانچه بپردازد و چه كساني به ايجاد اركسترهاي سازهاي ملي همت گماردند آيا به جز آقايان وزيري و خالقي و دهلوي و پايور بودند. و چه كساني به سفارش ساخت انواع سازهاي ديگر براي تار و سنتور و ... جهت اجرا و هماهنگي بيشتر در اركستر پرداختند.
در این نکته شکی نیست که استاد بهاری تنها نوازنده کمانچه آن دوران بود که ساز اصلیشون کمانچه بود اما ایشان هم مثل خیلی کسان دیگر وقتی موقعیت ویولن را بهتر از کمانچه دید کمانچه رو طرد و ویولون به دست گرفت و بعدها به پیشنهاد خالقی (نه وزیری) که فهمیده بود استادش با طرد کمانچه چه بلایی به سر این ساز آورده سعی در اصلاح کارهای استاد کرد و برای کمانچه کلاسی دایر کرد اما به نظر شما جبران آون خسارت ها شد آیا از اون کلاس ها شاگردی بلند شد . در کنار کلاس ها استاد بهاری بازهم به اجراهای ویولونش در رادیو می پرداخت. و نیم نگاهی هم به کمانچه داشت.
بعد ها بود که با ظهور نورعلی خان برومند و به پیشنهاد ایشان استاد بهاری قامت شکسته کمانچه را راست کرد. در رادیو به تکنوازی پرداخت و در مرکز حفظ و اشاعه و دانشکده موسیقی دانشگاه تهران داوود گنجه ای علی اکبر شکارچی، هادی منتظری ، مهدی آذر سینا ، درویش رضا منظمی و ... را به جامعه موسیقی معرفی کرد (به نقل از مصاحبه با استاد بهاری در کتاب نورعلی برومند زنده کننده ی موسیقی ایران)
با تشکر فراوان از شما به امید اینکه بحث با حضور شما و دیگر دوستان علاقه مند به مباحصه صحیح ادامه پیدا کنه.
این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !
-
4 کاربر برای این پست از Kamanche تشکر کرده اند:
-
کاربر حرفه ای
وضعیت
- افلاین
-
6 کاربر برای این پست از arian تشکر کرده اند:
-
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
0
سلام آقای آرین عزیز
دوست گرامی بنده. من هیچ وقت نخواستم و نمیخواهم با نوع نوشتنم باعث ناراحتی کسی بشم. و خدا اون روز رو نیاره. هرچند گویا اورده و باعث رنجش شما شدم.
ببینید در این که این بحث مبحث بسیار داغیه فکر نکنم کسی شک داشته باشه. متاسفانه بزرگهای موسیقی هم برای احترامی که به هم قائل بودند دنبال
این قضیه نرفتند. اما دوست گرامی به نظرم این بحث ناخودآگاه یه مقدار داغ خواهد شد واین طور نوشتن ها به نظر طبیعی میاد . به اینجا کشیده شدن بحث اجتناب ناپذیره. کمانچه و ویولون به هم گره خوردند و این سری اختلافات در بحث هم مسلمه که پیش خواهد آمد.
اگر به نظر شما اون تاپیک به ترکستان رفت به این خاطر بود که کسی از طرف ویولون نوازها درش شرکت نکرد . که از هویت ویولون و نقدی که من غلط یا درست بهش کردم دفاع کنه.
یک سری جمله ها هم از من نقل کردید مثلا :(ویولونیست بودن، بدجوری «باکلاس»تر از کمانچهکشبودن بوده.)
یا جلوتر که میایم (پهلوی) با رشد و پیدایش روزنامه ها و مجلات این عکسنوازنده های ویولونه که با یه پرستیژ خاص ،و کت و شلوار اطو کشیده و دستمال گردن وپاپییون و...
باید قبول کرد که چنین اتفاق هایی افتاده خود باختگی اون دوران مردم ایران این چنین چیزهایی رو اجتناب ناپذیر میکرده.
به هرحال فکر نمیکنم جملاتی گفته باشم که خیلی دگم باشه . و به راحتی میشه در موردش حرف زد و به نقد کشید.
یادم نمیره توی تاپیک ویولون ایرانی ویولون نوازهای عزیز سایت انچنان من رو به عنوان کسی که عقیده اش این بود کمانچه نوازها اولین معلم های ویولون نوازهای ایران بودند و توی تربیتشون نقش داشتند (که باز هم بر این عقیده هستم) محاصره کردند و من باور کنید خیلی حرف ها خوندم که اصلا در مورد بحث ما نبود کاملا بی ربط اما چون دیدم شما داری به بحث جریان خوبی میدی ادامه میدادم و به یه سری پست های متعصبانه اصلا توجهی نداشتم.
از شما تقاضا دارم اگر صلاح میدانید به بحث ادامه بدید اگر هم هنوز سر حرف خودتون هستید بفرمایید که تاپیک رو فقل و از نیستی ساقط کنم.
با تشکر
ویرایش توسط Kamanche : Monday 21 April 2008 در ساعت 01:56 PM
این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !
-
4 کاربر برای این پست از Kamanche تشکر کرده اند:
-
کاربر حرفه ای
وضعیت
- افلاین
-
5 کاربر برای این پست از arian تشکر کرده اند:
-
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
0
با سلام خدمت آقای آرین
دوست عزیز من باور کن عبارت (نگاه تنفر آور و نکبت بار مردمان متجدد ایران) همونطور که ازش پیداس فقط و فقط نشانه رویش روی مردمانیه که کورکورانه اسیر فرهنگ غرب شدن و به خود باختگی رسیدن که به نظر من نکبت باره.
جملاتی هم که نوشتم شاید یه مقدار تند بود اما فقط و فقط برای پیشبرد بحث بود و من انتظار داشتم شما جواب من رو بدید . هرچند از اون عبارت من خوشتون نیومده و شاید به خاطر اون از پاسخگویی منصرف شدید.
تند بودن جملات من هم یه مقدار به برخی جملات شما هم ربط داشت که کمی من رو پرحرارت تر ترغیب به پاسخگویی کرد
بنده فکرکردم نکاتی که ذکر کردم میتونست به پیشرفت بحث کمک کنه و فقط در جواب متن شما که مشخص هم بود براش زحمت هم کشیدید و بسیار هم قابل احترام هست نوشته شد و خدایی نکرده اصلا قصدم از بیان اون ضرب المثل ها بی ارزش کردن مقاله شما نبود و فقط و فقط نکاتی بود که به ذهنم اومد و خواستم با شما در موردش بحث کنم تا هر چند شاید با کمی بحث رک تر به نتیجه ی خوبی برسیم
به هر حال باز هم اعلام میکنم مطیع شما هستم اگ بحثمون ادامه داره که هیچ اگر که نه تاپیک رو قفل و حذف میکنیم.
ممنون از شما دوست عزیز
این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !
-
3 کاربر برای این پست از Kamanche تشکر کرده اند:
-
Tuesday 22 April 2008
#13
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
-
5 کاربر برای این پست از AliB تشکر کرده اند:
-
Tuesday 22 April 2008
#14
کاربر حرفه ای
وضعیت
- افلاین
-
4 کاربر برای این پست از arian تشکر کرده اند:
-
Thursday 24 April 2008
#15
کاربر حرفه ای
وضعیت
- افلاین
-
4 کاربر برای این پست از arian تشکر کرده اند:
-
Thursday 24 April 2008
#16
کاربر حرفه ای
وضعیت
- افلاین
-
5 کاربر برای این پست از arian تشکر کرده اند:
علاقه مندي ها (Bookmarks)