0
با کمال شرمندگی، میشه من موافق نباشم؟!
فکر میکنم که یه چیزی هست که تکلیفش هنوز معلوم نیست، و من هی منتظرم که یکی تصریحش کنه و نمیشه. شاید اونقدر سادهست و جلوچشم، که دیده نمیشه: این «اصالت»، که حرفش رو میزنیم، چیه؟ همون «قدمت»ه؟ همون «سنت»ه؟ اینا یکین یا فرق دارن؟ تا اینجا، فقط حرف از «قدمت» زدیم، و فرضی که آقای لطفی دارن (و برای من اصلاً بدیهی نیست) اینه که «قدمت» و «اصالت» مترادفن ــــ اگه اینجور باشه، چرا مکتب «تختحوضی» کمانچهنوازی رو (یا تارنوازی رو، مثلاً) «اصیل» نمیشمریم؟ فقط چون صراحتاً ردیف نمیزدن؟ برعکس: چرا ردیف رو «اصیل» میشمریم درحالی که «قدیم» نیست و مشخصاً میدونیم که قدمت ریخت حاضرش حولوحوش صد (و فوقش صد و پنجاه) ساله؟
بسمالله: یکین یا نه؟
علاقه مندي ها (Bookmarks)