-
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
برای کسی که دوسش دارین شعر بگین
0
برای هر کسی که دوسش دارین حالا اندازش ? رق نمی کنه
پسر یا دختر
پدر یا مادر
برادر یا خواهر
از خودتون یا از شاعر دیگه ای شعر بگین
ممنون :)
مرگ من روزی فرا خواهد رسید...
-
9 کاربر برای این پست از sara تشکر کرده اند:
-
Monday 23 April 2007
# ADS
-
The God Father
وضعیت
- افلاین
-
3 کاربر برای این پست از Amir تشکر کرده اند:
-
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
Yahoo ID : Hes_r
Facebook : Hessam Rostamian
No Pain ... No Gain
AK8
-
-
The God Father
وضعیت
- افلاین
-
-
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
0
منو تو با هم يكي شديم
غا? ل از اين كه هيچوقت به هم نميرسيم
حالا هركدوم تنها
ا? تاديم يه گوشه ي دنيا
خوابیدی بدون لالایی و قصه, بگیر اسوده بخواب بی درد و غصه...
-
-
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
-
-
-
-
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
0
کلمات گویای راز درونم نیستند
مانده ام مبهوت و وامانده که چه گویم
که چگونه راز درون با تو بازگویم
چه عجیب است این لحظات
هنگامی که می خواهم لب به سخن باز کنم
و از دورنم برایت بگویم
از سختی هایم
از مشکلاتم
که در نبود تو آن ها را پشت سر گذاشته و بدرود گ? ته ام
راز درونم را با که در میان بگذارم هنگامی که تو نیستی
بر روی کدام دیوار یادگاری بنویسم
بر روی کدام درخت نام تو را هک کنم
به که بگویم که ? قط تورا دارم
هیچ کس نخواهد ? همید که من و تو چه کشیدیم
هیچ کس نخواهد? همید که ما کی بر بال کبوتران عاشق به پرواز در آمدیم
هیچ کس شدت عشقمان را درک نخواهد کرد
من و تو روز ما خواهیم شد
ولی ا? سوس که دستی یارییمان نخواهد کرد
(از خودم)
مرگ من روزی فرا خواهد رسید...
-
-
Thursday 26 April 2007
#9
کاربر جدید
وضعیت
- افلاین
-
کاربران زیر از sasalovestory به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Saturday 28 April 2007
#10
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
-
2 کاربر برای این پست از fanoos تشکر کرده اند:
-
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
0
گاهی وقتا انقدر دلم از دنیا و آدماش می گیره که نمی دونم باید چی کار کنم حتی گریه کردن هم دوای دردام نمی شه ...
دستام و می برم بالا و با تمام وجود اسمش و صدا می کنم می گم:آه ای خدای عاشقا آخه... آخه چرا؟ چرا عشقامون دورنگه ؟چرا همه چیز دروغه؟ چرا ریا؟ آخه مگه همیشه عاشق با معشوقش نبوده حالا چرا عاشقی هست و معشوقی نیست؟ آخه چرا عشقای صا? و پاک گذشته جاش و به هوس می ده؟ نمی دونم شاید داریم ازت دور می شیم آره داریم ازت دور می شیم
که نمی ترسیم و دروغ می گیم که قلبای دیگران و بازیچه قرار می دیم
خدایا من بدم می دونم که بد کردم که گناه زیاد کردم ولی نکنه دستام و رها کنی نکنه یه لحظه بهم نگاه نکنی نکنه یه لحظه ازم غا? ل شی که اگه این طور بشه سارا حتی توان ایستادن، توان نگاه کردن، توان عاشق شدن، توان دوست داشتن تمام نعمت هات، توان هیچی رو نداره ...
دست هایم را رها مکن
مرگ من روزی فرا خواهد رسید...
-
کاربران زیر از sara به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
کاربر جدید
وضعیت
- افلاین
-
کاربران زیر از sasalovestory به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
مدیر کل سایت
وضعیت
- افلاین
0
گ? تي كه مرا دوست نداري گله اي نيست/
بين من و عشق تو ولي ? اصله اي نيست/
گ? تم كه كمي صبر كن و گوش به من كن/
گ? تي بايد بروم حوصله اي نيست/
پرواز عجب عادت خوبيست ولي حي?/
ر? تي تو و ديگر اثر از چلچله اي نيست/
گ? تي كه كمي ? كر خودم باشم و آن وقت/
جز عشق تو در خاطر من مشغله اي نيست/
ر? تي تو خدا پشت و پناهت به سلامت/
بگذار بسوزد دل من مسئله اي نيست
برای بهتر زندگی کردن باید بهتر دید ...!!!!
-
-
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
0
گاه آرزو می کنم،
می توانستی چند صباحی چون من باشی...
بیندیشی آن چیز که من می اندیشم ؛
ببینی آن چه من می بینم؛
احساس کنی آن گونه که من احساس می کنم؛
دریابی آش? تگی،ترس،تحسین و
دوستی را که نسبت به تو احساس می کنم،
همه را یکباره با هم.
اگر می توانستی حتی برای لحظه ای در ذهن من زندگی کنی؛
می توانستی ببینی که دنیای من چگونه سرشار از مسئولیت هاست،
و عجیب آن که اغلب به تو می اندیشم.
می دیدی که چه شادی را به من ارزانی داشته ای.
می دیدی که تا کجا شادمانم که می توانم لبخند بزنم،
بخندم،سر خوش باشم وآزاد چون کودکان.
این همه را از تو دارم.
اگر می توانستی نیم نگاهی به درون من بی? کنی
می دیدی آن سپاس و تحسین را.
تحسین نه تنها برای آنچه که هستی
بلکه برای آنچه که بذل می کنی تا من این باشم.
و خواهی دید که تا چند،
این همه را حرمت می دارم.
اما آنچه که بیش از همه به حیرتت وا می دارد،
تمام آن عشقی است که به تو دارم.
وآن گاه که این را احساس کردی،
همیشه با یادش خواهی داشت.
درک خواهی کرد
که گرچه پیوسته نمی توانم ژر? ا و شکوه آن را بیان کنم،
اما همواره در وجود من می جوشد و زنده است.
تریسی ا. گیبز((Tracy A. Gibbs
مرگ من روزی فرا خواهد رسید...
-
-
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
0
ممنون از شعرقشنگت عالی بود
ولی عزیز چرا بعضی از کلمات انگلیسیه؟؟اگر اونارم ? ارسی تایپ می کردی بهتر بود ... بازم ممنون
مرگ من روزی فرا خواهد رسید...
-
-
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
-
کاربران زیر از fanoos به خاطر این پست تشکر کرده اند:
علاقه مندي ها (Bookmarks)