-
Thursday 17 January 2008
#1
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
-
2 کاربر برای این پست از AliB تشکر کرده اند:
-
Thursday 17 January 2008
# ADS
-
Thursday 17 January 2008
#2
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
-
4 کاربر برای این پست از AliB تشکر کرده اند:
-
Friday 18 January 2008
#3
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
0
همون طور که گفتید بنده هم فکر میکنم شکل ظاهری ناخن بسته به سلیقه ی خود فرده. بعضی ها گرد و بعضی ها هم زاویه دار رو میپسندن. سونوریته ساز هم نتیجه ی سلیقه ی فرده و به قول شما :
به دنبال هر صدایی باشی در نهایت به همون می رسی که بخشی از این مساله به سابقه ی شنیداری شما مربوط هست و بخشی به شخصیت فردی شما
این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !
-
2 کاربر برای این پست از Kamanche تشکر کرده اند:
-
Friday 18 January 2008
#4
-
4 کاربر برای این پست از خسروانی تشکر کرده اند:
-
Friday 18 January 2008
#5
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
-
2 کاربر برای این پست از AliB تشکر کرده اند:
-
Friday 18 January 2008
#6
-
2 کاربر برای این پست از خسروانی تشکر کرده اند:
-
Friday 18 January 2008
#7
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
خسروانی
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
درود بر شما دوست عزیز
همان طور که شما گفتید، اگر شخصی بخواهد در این مورد (عوامل موثر بر سونوریته) کامل حق مطلب رو بجا بیاورد مستلزم وقت و تلاش بیشتری است، در قالب کتابی قطور، که در اینجا نمی گنجد.
هدف از مطالبی که در بالا ذکر شد ،نگاهی کلی به عوامل موثر بر سونوریته و نقش شکل و فرم ناخن در این عوامل بود،برای همین از قسمت 1و2 که مربوط به تکنیک سازندگی و انگشت گذاری بود با یک توضیح مختصر عبور کردیم و قصد من از این توضیح این نبود که مسائل به همانجا ختم میشود و فراتر نمی رود.
((منظور من از تکنیک کلا انتقال مقوله های نظری (ذهنیات و احساسات) به مرحله اجرا در عمل(چهارچوب قوانین فیزیکی و طبیعی) است. نه صرفا" تکنیک نوازندگی(سرعت،چابکی،صلابت و...)))
نکته دیگر اینکه من در ابتدای نقسیم بندی اشاره کردم یک نوازنده معمولا از جمع و ترکیب این مقوله های نسبتا" رایج به طور سلیقه ای سونوریته مورد نظر خود را انتخاب می کند. (قطعا مواردی هم هست که من ممکنه از قلم انداخته باشم)
مثلا وقتی ذکر شد زاویه بین 10تا80 درجه منظور این بود که معمولا نوزندگان در این محدودهء زاویه ای مضراب میزنند
و دیگر اینکه وقتی گفته شد اگر زاویه مضراب زدن کمتر و نزدیک 10 درجه و یا کمتر باشد صدا پر حجم تر و پخته تر(با فرکانس کمتر) و اگر زاویه مضراب زدن بیشتر و نزدیک 80 درجه یا بیشتر باشد صدا تیزتر و شکننده تر(با فرکانس بیشتر) خواهد بود منظور من این نیست که مثلا پر حجم و پخته تر بهتر است بلکه این موارد تماما" نسبی و سلیقه ای است و برای این که دوستان دچار برداشت های سلیقه ای نشوند نمونه هایی آورده شد(مثلا آقای احمد عبادی یا علیزاده).
در مورد نوازندگی آقای بهداد بابایی یکی از نکاتی که نوازندگی ایشان رو منحصرر به فرد کرده اینه که ایشون در حالت معمول در زاویه 60 تا70 درجه مضراب می زنند و این محدوده طبیعتا" مثل هر نوازنده دیگری در هنگام اوج و فرودها تغییر میکند به طوری که در هنگام اوج با زاویه 85 درجه وبیشتر هم مضراب میزدند و شکل و فرم ناخنشون هم تقریبا گرد و بدون گوشه است و این اولین باری است که یک نوازنده به این شیوه مضراب میزند . (نکات قابل توجهی هم در شیوهء انگشت گذاری ایشون وجود دارد که از حوصله خارج است)
نکته دیگر تفاوت زاویه مضراب زدن با زاویه تیغه ناخن که شما خواستار توضیح بیشتر شدید:
لازم به ذکر است که تیغهء ناخن و زاویه مضراب زدن رابطه تنگاتنگی با هم دارند
باید عرض کنم که اگر ما نیروی وارد آمده به وسیلهء انگشت سبابه به سیم را مانند یک بردار(خط حامل نیرو) فرض کنیم ، و تیغه ناخن را هم خطی دیگر، تیغهء ناخن عمود(زاویه 90 درجه) بر این بردار است
در نتیجه: هر موقع که زاویه مضراب زدن بیشتر باشد ،زاویه تیغه ناخن با سیم کمتر است و هر موقع که زاویه مضراب زدن کمتر باشد زاویه تیغه ناخن با سیم بیشتر است.
البته من باید این مطلب رو در تاپیک قبلی یادآور میشدم ولی از قلم افتاد
با عرض پوزش از دوستان
با سلام مجدد به دوستان عزیز و دوست عزیز و گرامی خسروانی که با شرکت در مباحث به روشن شدن مطالب و داغ شدن بحث کمک شایان می کنند.
مطالبی که در این پست بیان کردید نیاز به یک مقدار بررسی دارند و من هم نظر شخصی خودم رو باید بیان بکنم. در قسمت اول سخن از گستردگی مطلب گفتید که من با شما موافقم زیرا که اساسا گستره ی این بحث به درازای عمری استخوان خورد کردن و دود چراغ خوردن است زمانی که به عنوان فردی پا در وادی موسیقی و آن هم موسیقی ایرانی می گذاریم و با عظمت پیچیدگیها و ظرافت های موجود در کار آشنا می شویم آنگاه هرچه می آموزیم و جلو می رویم به طولانی تر شدن راه باقی مانده پی می بریم. از این رو است که مثلا استاد گرانقدری همچون محمد علی کیانی نژاد بعد سالیان دراز ساز زدن و تکیه بر کرسی استادی هنوز که هنوز است درباره ی شیوه ی دمیدن در نی فکر می کند و در کار خود اصلاح و تغییراتی ایجاد می کند. پس من هم با شما موافقم که هر چه بیشتر بدانیم و هر چه بیشتر بجوییم باز هم مطلب در این باب خواهد بود .
و در مورد موجز مطرح کردن سایر موارد بسیار از شما متشکرم که مطرح کردید و بستری برای گفتگو و تبادل نظر ایجاد شد چون من به شخصه از صحبت در باره ی همه ی مواردی که به ساز و موسیقی مربوط است لذت می برم و یاد می گیرم.
در مورد مطلبی که درباره ی ماهیت و مفهوم تکنیک بیان کردید من با شما موافقم . عقیده و دیدگاه شخص من هم همین است که تکنیک صرفا توانایی نوازنده در اجرای اتودها و حرکات چابک و ... نیست. اساسا من به تفاوتی ماهوی بین تعریف تکنیک در موسیقی ایرانی و موسیقی غربی قایل هستم . یا از دیدی دیگر مفهوم تکنیک را در موسیقی ایرانی گسترده تر می دانم و آن از کدام منظر است؟ از این منظر که در موسیقی ایرانی و سازهای ایرانی علاوه بر اینکه شما باید از توانایی بالا در اجرای جملات پیچیده و قطعات سرعتی و ریتمهای پیچیده و ... برخوردار باشید باید توانایی بالاتری که با سپری کردن سالیان و سپید کردن گیسوان حاصل آید نیز داشته باشید و آن همانا درک شما از جوهر موسیقی ایرانی توان شما در بیان حالات موجود نشان دادن نوانسهای لازم . درک شما از جمله بندی و شیوه ی بیان صحیح در موسیقی ایرانیست. در حالی که شما در موسیقی غربی به عنوان نوازنده کار خود را انجام می دهید و پارت خود را خوب و ترو تمیز و طبق حالات استانداردی که قبلا آموزش دیدید اجرا می کنید و تمام اما همواره در طول تاریخ موسیقی ما نوازندگان موسیقیدان هم بوده اند و به توانایی هایی بیش از نوازنده ی تنها بودن نیازمند بوده اند و علت غایی این مساله هم در روح موسیقی ما و ظرافت آن نهفته است. آنجا که شما باید به عنوان تکنواز سازتان را در بر گرفته و در لحظه زیبایی بیافرینید و این قانون موسیقی ماست. پس اساسا مفهوم نوازنده ای تکنیکی بودن در موسیقی ایرانی فراتر از سرعت چابکی صلابت و احساسات و ذهنیات به صورت مجرد می باشد.
از اینروست که به طور مثال نظر شخصی من چنین است که من فردی همچون آقای کیوان ساکت را به هیچ وجه نوازنده ای تکنیکی در موسیقی ایرانی به حساب نمی آورم . زمانی که ایشان در کنسرت اخیر گروه عارف اقدام به تکنوازی کرد و کلا حس و حال و شوری که در اثر اجرای خوب قطعات و تکنوازی استاد مشکاتیان ایجاد شده بود به کل از میان رفت با جمله بندی های بی ربط و سونوریته ی خام و حالتهای نامانوس موجود در ساز ایشان.من تکنیکی ترین نوازنده ی موسیقی ایرانی را استاد جلیل شهناز می دانم که هنوز هم لطفی ها و علیزاده ها و طلایی ها برای یافتن جوهر موسیقی ایرانی پای ساز او می نشینند. زیرا اساسا تنکیک موسیقی ایرانی جوهریست که در کار استاد شهناز موجود است.
مطلب بعد در مورد زاویه ی مضراب زدن با سیم هاست. من با شما موافقم که یکی از عوامل فیزیکی موثر در صدادهی ساز یقینا زاویه ی فرود آوردن مضراب و نیرویی است که هنگام مضراب زدن به سیم وارد می شود. هنگامی که شما با زاویه ی عمود تر بر سیمها مضراب می زند نوعی صدا به گوش می رسد و بالعکس نیز به نوع دیگر . از همین دست است فاصله مضراب تا خرک . اما شما نکته ای را در تحلیل تفاوت صدادهی بیان کردید که از نظر علمی صحیح نیست. با توجه به قانون فیزیکی تارهای مرتعش فرکانس ارتعاش سیم تابعیست از طول و کشش سیم و ربطی به (زاویه و شدت) نیروی مرتعش کننده ندارد یعنی شما با هر زاویه ای مضراب بزنید فرکانس صدای خارج شده یکسان است و فقط بلندا و ارتفاع و شدت صوت تغییر می کند. از همین دست است تفاوت اصوات در تنبک . در هر دو قسمت تم و بک فرکانس یکیست ولی سایر ویژگیهای صوت ایجاد شده متفاوت می باشد چون اساسا کشش و ارتعاش پوست کسان است و برای تغییر فرکانس باید کشش پوست تغییر کند و یا اندازه ی آن.
و در مورد اینکه کدام حالت و زاویه ی مضراب زدن بهتر است این بستگی به سلیقه ی فرد و مطلوبیتی دارد که در گوش شنونده ایجاد می کند که در عمل مشخص می شود.
و اما در مورد تفاوت زاویه ی مضراب زدن و زاویه ی تیغه ی ناخن: اگر زاویه ی مضراب زدن و زاویه ی تیغه ی ناخن را هر دو راست گرد محاسبه کنیم بر خلاف گفته ی شما می شود یعنی هر دو با هم کم و هر دو با هم زیاد می شوند منتها با یک اختلاف فاز 90 درجه ای نسبت به هم. هنگامی که شما زاویه ی مضراب زدن را راستگرد و زاویه ی ناخن را چپ گرد فرض کنید نتیجه گیری شما می شود که صحیح نیست و البته اساسا چون ناخن و انگشت دو جسم صلب محسوب می شوند که نسبت به هم حرکت محسوسی ندارند اساسا بحث در مورد یکی از آنها کفایت می کند یعنی هنگامی که شما بحث زاویه ی مضراب ردن را مطرح می کنید زاویه ی ناخن هم تابعیست بی چون و چرا از آن و نیاز به صحبت کردن از آن کلا مرتفع می شود.
در مورد نوازندگی آقای بابای با شما موافقم به نکات خوبی اشاره کردید.
از اینکه با حوصله و با متانت بحث رو پیگیری می کنید از شما نهایت سپاسگزاری رو دارم.
ارادتمند و دوستدار شما
علی
ویرایش توسط AliB : Saturday 19 January 2008 در ساعت 12:42 AM
-
5 کاربر برای این پست از AliB تشکر کرده اند:
-
Friday 18 January 2008
#8
-
2 کاربر برای این پست از خسروانی تشکر کرده اند:
-
Saturday 19 January 2008
#9
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
-
3 کاربر برای این پست از AliB تشکر کرده اند:
-
Tuesday 30 September 2008
#10
-
2 کاربر برای این پست از drkarbassi تشکر کرده اند:
-
Wednesday 1 October 2008
#11
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
-
2 کاربر برای این پست از AliB تشکر کرده اند:
علاقه مندي ها (Bookmarks)