لیست کاربران برچسب شده در تاپیک

نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: آن بي غش بي مانند: سلطان سنتور

  1. #1
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    1477
    تاریخ عضویت
    May 2007
    نوشته ها
    2,129
    میانگین پست در روز
    0.34
    تشکر از پست
    3,762
    6,312 بار تشکر شده در 1,841 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 8/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض آن بي غش بي مانند: سلطان سنتور


    0 Not allowed! Not allowed!
    آن بي غش بي مانند: سلطان سنتور(1)

    انگار همين ديروز بود . همين ديروز كه از آن پله هاي كهنه و قديمي ساختمان دروازه دولت بالا مي رفتم تا به كلاس مكتب سنتور „استاد حسين ملك” برسم . نوجواني ، انرژي فراوان و عشق به موسيقي ، همه للحظه ها را بركت ميداد. روانشاد پدرم (كه خوشنويس ، نقاش و خطاط ماهري بود و به موسيقي عشق داشت) ، در سقز كردستان ، از مرحوم نيك بين ، رييس اداره فرهنگ وهنر وقت ، خواسته بود تا اولين درسهاي سنتور نوازي را به شاگرد هفت ساله خود بدهد . تشويق گرم پدر و صداقت آقاي نيك بين- كه خداوند هر دوي شان را رحمت كند – زندگي آينده ام را رقم زد.

    روح پدرم شاد كه مي گفت به استاد ، فرزند مرا عشق بياموز دگر هيچ .

    در همين سي سال زندگي كه دو سومش در راه موسيقي گذشته است ، استادهاي زيادي را ديده ام و از درس و هنر آنها استفاده كرده ام . وامدار و سپاسگزار همه شان هستم ، كه (در حد استعداد ناچيزي كه داشتم) مرا راهنمايي كردند و دستم را گرفتند . همه آنها صاحب فضيلت بودند. ولي آن حال و هوايي كه راهم مي انداخت و گرمم مي كرد ، فقط پيش استاد حسين ملك پيدا مي شد. چند سال نزد ملك درس گرفتم و بعدها كه استادهاي ديگر را هم ديدم ، ديگر نوازندگي به سبك حسين ملك را دنبال نكردم . گر چه استادم ، مجيد كياني مي گفت : „گاهي وقتها نوع مضراب هايت خيلي شبيه مضرابهاي ايشان است” .



    ولي ان كيفيتي كه نزد اين مرد بزرگوار ديدم ، در سنتور زدنش نبود ، بلكه در اخلاق نيكو و كريمانه اش بود . در ادب و مهربانيهاي بي غل و غش و مردم داري و بي ريايي و محبت پدرانه اي كه نه فقط به شاگردانش بلكه براي همه مردم دنيا داشت. اين ها صفاتي بود كه من و خيلي هاي ديگر ، در حسين ملك به حد اعلا ديديم و متاسفانه در ديگر استادان موسيقي ، به اين حد كمتر ديده مي شد و بعضي وقت ها حتي ذره المثقالي هم از اين صفات ندارند. حالا درك ميكنم كه اصل كار موسيقي ، در حقيقت همين هاست. اگر معلومات و تكنيك و تمرين و ممارستي به دست بيايد ، براي اين است كه انعكاس دهنده چنين صفاتي باشد . وگرنه موسيقي و سنتور نواختن به قول استاد پرويز مشكاتيان ، „چكش بر اهن كوفتن” است و ديگر هيچ . (اميدوارم جناب مشكاتيان ، سلامت باشند و هنوز هم اين حرف ها را از خاطر نبرده باشند !)

    از همان روز اول محو و مجذوب صفات عالي انساني حسين ملك شدم . تا آخر عمرش اين صفات را درخشانتر و پرجلوه تر از سابق ديدم و اين نوع روحيه را فقط در او ديدم و بس. براي اين كه رفتارش از روي ريا نبود و براي جلب توجه و خوشامد ديگران ، كار نمي كرد . بخشش و سخاوت او و مهربانيش مرا به ياد روايت هايي مي انداخت كه در باره قمرالملوك وزيري مي گفتند . جوانهايي را مي شناختم كه استاد از آن اه شهريه نمي گرفت و حتي سازهاي گران قيمت خود را به آن ها مي بخشيد . دخترها و پسرهايي را ديدم كه با كمك هاي مالي او به خانه بخت رفتند ، وام هاي بلاعوض كه به كارگرهاي زير دستش مي بخشيد ، بلند نظريها ، چشم پوشي از خطاهاي ديگران و غيره و غيره از تصور ما بيرون است. بارها و بارها خيانت كاراني كه به قصد ضربه زدن به حيثيت و شخصيت و اموال او به درون كلاسش رخنه كرده بودند را دستگير كه نه ، دستگيري مي كرد و آن ها تحت تاثير صبر و بزرگواري و سخاوت وي به راه نيكي و پاكي مي افتادند . اين حرف ها در زمان ما بيشتر به قصه و افسانه مي ماند، ولي من از نزديك موارد زيادي از آن را شاهد بودم .

    مهمتر از همه اين كه ذره اي حسد و تنگ نظري در وجود او راه نداشت. اين درست است كه ما _ يعني من و همسن هايم _ پانزده سال آخر عمر او را ديديم و از روزگار جواني اش خبر نداريم ، ولي ان چيزي كه از روزگار جواني او برايمان گفتند ، همين چيزي بود كه در پيري از او ديديم . وانگهي ، هر صفت خوب يا بد كه در پيري هر كسي هست ، از دوره ي جواني اش به وجود امده و رشد كرده وگرنه هيچ كس در سن بالا درگير تحول و تغيير اساسي نمي شود ، مگر اينكه وضعيتي استثنايي در انتظارش باشد .

    زندگي حسين ملك ، از اول هم همين بود كه بود ، ديده ايم و ديده اند ... وانگهي او انساني بود ، بسيار صاف دل و بي غرض و به قول معروف „از روي دل” زندگي مي كرد . اهل تجزيه و تحليل هاي خيلي پيچيده و حرف هاي فلسفي نبود . خودش هم شايد نمي دانست كه اين قدر خوب و متفاوت است. با همه و حتي با ديگراني كه پشت سر حرف مي زدند و جلوي رويش ، مجيز مي گفتند كه عادت بسياري از جماعت اهل هنر است.

    رضا مهدوي - از شاگردان استاد حسين ملك - رييس مركز موسيقي حوزه هنري و مدير واحد موسيقي دانشگاه سوره .
    (عكسها اهدايي از آرش سالمي)
    ادامه دارد

  2. 7 کاربر برای این پست از arian تشکر کرده اند:


  3. # ADS
     

  4. #2
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    1477
    تاریخ عضویت
    May 2007
    نوشته ها
    2,129
    میانگین پست در روز
    0.34
    تشکر از پست
    3,762
    6,312 بار تشکر شده در 1,841 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 8/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    „هر كسي بر طينت خود مي تند” و طبق سرشت خودش عمل مي كند . „ملك” مثل هيچ كس نبود . مثل خودش بود . بدي نكرد و از هيچ كس هم بد نگفت. از خاطرم نرفته كه يك روز ، وقتي همراه سيد عليرضا مير علي نقي و قدير اوجارودي (عكاس) به كرج (محله اي معروف به باغ ملك) براي ديدنش رفته بوديم ، همسرش خانم „افسانه كيكاووسي” (از خوانندگان راديو تهران و از مدرسي آواز بانوان) مي گفت : چند شب پيش يك آدم بي ربطي تلفن كرد و گفت گويا استاد فرامرز پايور فوت كرده اند . گوشي از دست حسين افتاد و چنان زار زار گريه كرد كه حالش بد شد و هرچه به او گفتيم كه خبر اشتباه بوده است ، هنوز هم حالش بجا نيامده است. خانم ملك اين حرف را وقتي مي گفت كه استاد پايور دست كم سي سال بود كه ديگر حسين ملك را از نزديك نديده بود . مطلعين مي گفتند كه خيلي سال پيش از اين ، آقاي پايور كلاس حسين ملك را در غياب او اداره مي كرد .

    (دو استاد بزرگ سنتور ايران ، حسين ملك و فرامرز پايور بر بالين استادي ديگر - حسين صبا . سه دوست و سه شاگرد از يك مكتب بزرگ)
    مدتي پيش آقاي مهدي ستايشگر ، عكسي را در آخر صفحه اخر ماهنامه هنر موسيقي چاپ كرده بود . بسياري از استادان موسيقي پنجاه سال پيش در ان عكس ديده مي شدند : مختاري ، صبا ، شهنازي و ... البته ملك و پايور هم در ميان آنها . هر دو جوان بودند و سرحال و شادب . ستايشگر عزيز در حال حاضر دفتر مجله موسيقي خود را در ساختمان مكتب سنتور ملك (كه سابقه پنجاه ساله دارد) استقرار داده است. شايد هم اين از بركات وجودي مرحوم ملك است كه اين ساختمان بعد از مرگش هم در خدمت موسيقي و موسيقيدانان ايراني باشد . هر چه در خاطراتم بيشتر مي گردم ، اندوهم بيشتر مي شود. كاش ميتوانستم در باره ي او بيشتر بنويسم . دلم با اوست ولي دستم ياري نمي كند .

    (عكس از كتاب چهره هاي ماندگار)

    استاد گنجه اي مي گفت : وقتي حسين مرد ، تازه معلوم شد كه چقدر مردم او را دوست دارند . زير آن باران تند آبان ماه ، عده زيادي جمع شده بودند و از ته دل گريه مي كردند . انگار رفتن ابدي او را باور نمي كردند . درست بيست و دو سال ميشد كه ديگر در صحنه ها مثل سابق حضور نداشت. او را سفير سنتور ايران در جهان مي شناختند . در بسياري از فستيوال هاي بين المللي ساز سنتور و موسيقي ايراني را به جهانيان شناساند و الواح متعددي دريافت كرد . بعد از انقلاب ، دو سه كنسرت كوچك در تالار رودكي داشت و چند برنامه ضبط استوديويي در واحد موسيقي صدا و سيما به همت آقاي كلهر . دو شب هم در كنسرت پژوهشي هم (به دعوت من) آمد . تالار انديشه حوزه هنري حوزه هنري را نور باران كرد. باورم نمي شد اين همه ازدحام جمعيت را ! همه آمده بودند حتي اهالي شهر كرج و بسياري بيرون از سالن كه فقط به شنيدن سخنراني و تكنوازي سنتور او دلخوش بودند . يادم نمي رود ، ملك را با آن قامت بلند ، صورت نجيب ، صداي گرم ، خوش پوشي هميشگي اش و آن همه كف زدنهاي مردم را. مرحوم محمود تاج بخش و مرحوم امير بيداريان هم در مجلس بودند . دو بزرگواري كه قبل و بعد از ملك در كنسرت پژوهشي اموزشي دعوت من را پذيرفته بودند . اين ها بزرگترهاي ما بودند كه سايه شان بر سر ما بود و زندگيمان با آن ها خوش بود . روزهاي بيماري استاد ملك چه تنها و چه همراه با مير علي نقي ، جمعه ها گهگاهي سري به او ميزديم و در پاي بالين او از خاطرات و صحبت هاي لذيذش بهره مي برديم . چه روزهايي بود و گذر عمر چه بر سر آدمي مي آورد .
    اوقات خوش ان بود كه با دوست به سر شد
    باقي همه بي حاصلي و بي خبري بود



    (سركار خانم خاطره پروانه و استاد حسين ملك در حضور ظاهر شاه- پادشاه سابق افغانستان)
    در همان روزهاي اخر بيماري (يك هفته قبل از فوت) آن پيكر ورزيده و قامت بلند ، صورت زيباي قدرتمند ، آب شده و تحليل رفته بودند . در حال نيمه اغماء كه حتي ما را نشناخت و مجبور شديم با صداي بلند خودمان را معرفي كنيم . لبخند ضعيفي روي صورتش نشست ، با دستاني لرزان دستمان را گرفت و گفت : خوب شد آمديد ، دلم شاد شد . وقتي برمي گشتيم ، كوههاي اندوه روي دلمان بود . هيچ كدام حرفي نزديم . مي دانستيم ديگر ملك را نخواهيم ديد .

    حسين ملك تا لحظه اخر عمر نيكي كرد و تا اخرين نفس با مهرباني هايش قطع ارتباط نكرد . در زندگي هنريم براي من داغي بزرگتر از اندوه رفتن او نبوده است. همه ما در وجود او ، همه آن صفاتي را ديديم كه فرهنگ ايران از هنرمند برگزيده اش انتظار دارد و بدون اين هنرها ، هنر هيچ و پوچ است. به قول„استاد اسماعيل نواب صفا” هنري قابل قبول است كه در وهله اول صاحب هنر را تزكيه و تصفيه كرده باشد .
    خوش به حال او ، و خوشا به حال ما كه او را شناختيم .

    رضا مهدوي
    از شاگردان استاد حسين ملك – رييس مركز موسيقي حوزه هنري و مدير واحد موسيقي دانشگاه سوره

    (عكس ها اهدايي از آرش سالمي)
    ویرایش توسط arian : Tuesday 4 November 2008 در ساعت 03:13 PM

  5. 6 کاربر برای این پست از arian تشکر کرده اند:


  6. #3
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    1477
    تاریخ عضویت
    May 2007
    نوشته ها
    2,129
    میانگین پست در روز
    0.34
    تشکر از پست
    3,762
    6,312 بار تشکر شده در 1,841 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 8/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    احمد عبادی گفته: „یکبار از طرف هنرهای زیبا ، با حسین ملک به پاریس ، برای شرکت در کنگره موسیقی بین المللی ، دعوت شدیم. در این کنگره هنرمندانی از اکثر کشورهای دنیا شرکت کرده بودند تماشاگران به قدری زیاد بودند که من واقعاً دچار وحشت شده بودم و فکر میکردم چگونه صدای سه تار من به گوش این جمعیت چند هزار نفری خواهد رسید. حتی شب قبل از اجرا به ملک گفتم: بهتر است آبروی خود را نبریم و از زدن سه تار منصرف شویم. چون به هیچ وجه فکر نمیکردم این ساز کوچک من بتواند مورد توجه مردم قرار گیرد و در همان حال به یاد حرف پدرم افتادم که می گفت: دو نفر برای شنیدن صدای سه تار کم است و سه نفر زیاد. به هر حال برنامه من شروع شد و من سه تار زدم. در تمام مدت اجرا نفس از کسی بر نمی آمد. وقتی کنسرت به پایان رسید چند بار به درخواست مردم ، برنامه من تکرار شد و بعد تماشاگران به صحنه ریختند که از من امضا بگیرند. این موضوع اشک به چشمان من آورد و به این فکر افتادم که چرا مسئولان امور توجه ندارند که این ساز دارد کم کم از بین می رود و هیچ اقدام جدی برای حفظ آن صورت نمی گیرد.”

    چهره های موسیقی ایران تالیف شاپور بهروزی




  7. 5 کاربر برای این پست از arian تشکر کرده اند:


  8. #4
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    1477
    تاریخ عضویت
    May 2007
    نوشته ها
    2,129
    میانگین پست در روز
    0.34
    تشکر از پست
    3,762
    6,312 بار تشکر شده در 1,841 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 8/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!
    ديروز 13 آبان ماه سالروز درگذشت اين بزرگ استاد و راد مرد عرصه هنر و اخلاق بود . جاي آن داشت تا بيش از اينها در رثاي او گفته ميشد . ضمن عرض تسليت به خانواده آن عزيز بزرگوار و جامعه هنري ايران ، و آرزوي شادي روح آن هنرمند بزرگ .

    نت آهنگ افتخار دارد اعلام نمايد با لطف و همكاري خانواده آن هنرمند بزرگ بزودي كاملترين مرجع از كليه آثار به جا مانده و خاطرات تلخ و شيرين و گالري عكسهاي ايشان را در يك وبلاگ رسمي به نام استاد حسين ملك در سايت نت آهنگ راه اندازي خواهد نمود . شايد توانسته باشيم گوشه اي از خدمات و افتخارات آن عزيز در عرضه ي موسيقي اصيل ايراني را جبران كرده باشيم . روحش شاد و راهش پر رهرو .

  9. 5 کاربر برای این پست از arian تشکر کرده اند:


  10. #5
    کاربر حرفه ای

    وضعیت
    افلاین
    عنوان کاربری
    کاربر حرفه ای
    شماره عضویت
    1477
    تاریخ عضویت
    May 2007
    نوشته ها
    2,129
    میانگین پست در روز
    0.34
    تشکر از پست
    3,762
    6,312 بار تشکر شده در 1,841 پست
    Mentioned
    0 Post(s)
    Tagged
    1 Thread(s)
    Thumbs Up/Down
    Received: 8/0
    Given: 0/0
    میزان امتیاز
    0

    پیش فرض


    0 Not allowed! Not allowed!



  11. 3 کاربر برای این پست از arian تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سنتور
    توسط Hes_r در انجمن سنتور
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: Saturday 9 June 2012, 01:52 PM
  2. پاسخ: 7
    آخرين نوشته: Tuesday 14 September 2010, 10:38 PM
  3. معرفی سنتور
    توسط Hes_r در انجمن سنتور
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: Thursday 6 August 2009, 09:57 AM
  4. کمرنگ شدن نقش سنتور
    توسط mojgan در انجمن سنتور
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: Monday 25 May 2009, 03:44 PM
  5. حبیب سنتور نواز
    توسط Kamanche در انجمن سنتور
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: Monday 11 February 2008, 12:56 AM

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •