0
![Not allowed!](images/buttons/down_dis.png)
![Not allowed!](images/buttons/up_dis.png)
|
NoteAhang
The Iranian Virtual Music Society |
Thumbs Up/Down |
Received: 1/0 Given: 0/0 |
درود برشما : من پستهای شما را میخوانم عزیز . عذرخواهی میکنم اگر کوتاهی کردم.
چرا میفرمایید زدن قطعات ریمسکی با تار ایرانی ریطی به موسیقی ایرانی ندارد ؟ ظاهرا بله ولی عمیق اگر به موضوع نگاه کنیم به لحاظ سخت افزاری کاملا ربط دارد وبه لحاظ نرم افزاری هم بسیار مربوط می شود. تا هم ایرانی است وهم سزاوار است راوی تاریخ و رسوم ایران باشد.
قول آقای شعاری را قبول ندارم که گفته اند من هرچه بخواهم با سه تار میزنم و به کسی ربطی ندارد اگر شعاری که امروز دیگر متعلق به خودش نیست نواخته هایش به من ربط ندارد پس به چه کسی ربط دارد؟ این هم از آن حرفهای تهی از منطق است وگمانم آقای شعاری این را خصوصی و در محیطی دوستانه به شما فقط گفته باشد و نه رسما.
شما از یک ایتالیایی سخن گفتید که از بیان غربی تار دوستتان لذت برده در حالیکه همه خوانده ایم در کنسرتهای اساتید اغلب غیر ایرانی حضور دارند و گل تقدیم میکنند و لذت می برند بدون انکه بفهمند چه خواندند و چه زدند؟ وماهم از اجرای پر احساس نصرت فتحعلیخان لذت می بریم بدون اینکه بفهمیم چه گفت!! و این یعنی رسوخ فرهنگ پر معنی یک خاک در تار و پود انسانها... و نیز نی نوازی یک هنرمند ایرانی با تم و بیان ایرانی وحیرت آن موزیسین که جریانش را همه میدانیم .
در سه گاه که اشاره کردید بواسطه ربه پرده برای خود ماهم فالش است واین طبیعت موسیقی ایرانی است وشاید ضعف . بطوریکه کرن در نی نوازی استاد کسایی با کرن استاد پایور و کمانچه بهاری متفاوت است.
واژه توسری زدن هم در بیان انتقادات به نظرم درست نیست. کسی تو سر کسی که نزده عزیز !
دوباره تکرار میکنم ما که نگفتیم موسیقی پاپ که آمد موسیقی ما ضربه خورد . اتفاقا موسیقی پاپ فرصتی فراهم کرد تا ماندگاری موسیقی ایرانی و ریشه دار بودن آن به اثبات برسد . وما به همین دلیل دوست داریم موسیقی پاپ باشد .
صدا وسیمایی که برای منزلت هنر موسیقی اهمیتی قایل نیست و برای پر کردن فواصل برنامه ها به خدمت میگیرد ، همان به که هنرمندان دانا و هوشیار گرد آن هم نروند . روزی که شجریان به تلویزیون آمد (سال 73) من و امثال من از ایشان انتظار نداشتیم و بعدها خودشان هم ابراز ندامت کردند . چون هویت تلویزیون نا معلوم نیست.
از حوصله ای که به خرج دادید ممنونم عزیز .
Thumbs Up/Down |
Received: 1/0 Given: 0/0 |
از آرین عزیز تشکر میکنم و عرض میکنم چشم . هدف من از پاسخ دادن رفع ابهامات دوستان است و اصلاح احیانا نظراتم که دوستان قانعم میکنند . اما در لابلای همین پاسخها به نتایج خوبی داریم میرسیم . از حوصله شما و دیگر دوستان سپاسگزارم .
Thumbs Up/Down |
Received: 1/0 Given: 0/0 |
درود : ببینید هنرجو با هنرمند ملی فرق دارد (از حیث تعصب بر سنت در موسیقی) هنرجو آزاد است و حتی شایسته است از تمرین تکنیکهای دشوار استفاده کند مثلا برای قوی شدن پنجه ها متدهای آقای ساکت بسیار مفید است. پس هنرجو هرچه میخواهد بزند حرفی نیست. ما بیشتر نگرانی مان بخاطر حضور هنرمندان ملی مان است که چون به تریبونی میرسند که انجا جای مطرح کردن تفکر ، اندیشه ، فرهنگ ، تاریخ ، خرد ایرانی ، هنر ایرانی و ... است ، متاسفانه با اعمال سلیقه شخصی از رسالت خود دور می شوند و از این تریبون خوب استفاده نمیکنند . پایور خوب استفاده کرد . فرشچیان خوب نماینده ای برای ایران بود و...
متعصب بودن روی فرهنگ ایرانی با علاقمند بودن به فرهنگ ایرانی فرق دارد . هنرمندان صاحب نام ایران زیبنده است متعصب باشند . ووقتی متعصب شد، نوآوری اش هم منطبق بر هنر ایرانی خواهد بود. حرف ما این است. فرشچیان یقینا می تواند تصاویری متناسب با زمان حال خلق کند اما او به شهرت نقاشی ایرانی می اندیشد.
معیار نگرانی هم همین تعصب بر سنت و فرهنگ ایرانی است پس کسانی را نگران می دانیم که براین تفکر تعصب دارند . به جهانی شدن موسیقی ایرانی می اندیشند نه به جهانی کردن آن به هر قیمت...
شاید به این موضوع یک روانشناس بهتر پاسخ دهد که احساسات و عواطف که جزء فطرت بشر است آیا از زمان تاثیر می پذیرد ؟ یعنی مثلا مهر مادری 100 سال قبل با امروز متفاوت است؟
و لذتی که من وشما از تار حسینقلی خان و سه تار صبا می بریم اگر آن روزگار بودیم نمی بردیم؟ چرا الهه ناز برای بزرگترهای ما همچنان لذت بخش است؟ پس چیزی کهنه نشده که بخواهیم با تغییر ان را نو کنیم ..
ازحوصله و وقتی که گذاشتید ممنونم
Thumbs Up/Down |
Received: 103/0 Given: 61/2 |
سلام به سعید خان عزیز. آقا اسم من امیر هست. به من بگید امیر. دوست عزیز شما هی بحث رو می پیچونیاااااا. تمام کسانی که اینجا نظر میدن همه به این نکته اشاره می کنن که ما باید خودمون باشیم. نه اینکه از موسیقی های دیگه تقلید کنیم.
شما همش اشاره می کنین که ما از تار حسینقلی خان یا عبادی و ... لذت می بریم. آیا از کار شباهنگ شعاری لذت نمی بریم؟؟ آیا از کارای به شدت قوی علیزاده لذت نمی بریم؟؟؟ شما چه اصراری دارید که ما حتما باید قاجاری باشیم؟؟؟؟ مگه الآن داریم قاجاری زندگی می کنیم که موسیقیمون هم قاجاری باشه؟؟؟ ما از اول هم گفتیم ردیف غنی ترینه ولی %100 بهترین نیست. فکر و ابتکار آدم بهترینه. ما باید از ردیف شاهکار بسازیم نه اینکه ردیف بزنیم بعد فکر کنیم شاهکار کردیم.
در مورد احمد عبادی و رادیو فرمودید. این حرکت رو از چندین زاویه می شه بررسی کرد. من از یه زاویه بررسی کردم شما از زاویه دیگه. پس حضور عبادی چند تا اثر مثبت داشته نه فقط یکی. ممنون
Thumbs Up/Down |
Received: 1/0 Given: 0/0 |
درود برشما : نیت من این نبود که بگویم کسی قاجاری باشد . و در نوشته هایم هم چنین استنباط نمی شود . بحث احساس بود و اینکه ما احساسی که از ساز قدیم داشتیم الان هم داریم .
ادامه :
1) به هرحال موسیقی ایران را نمیتوان مدرن کرد چون مدرنیته شدن مساوی است با فراموشی سنت و معیارهای سنت و رویکرد تازه و نگاهی جدید که نقطه شروعی دارد بدون اتکا به گذشته .
2) به نظر من نوآوری با مدرن شدن تفاوت دارد . علیزاده و ناظری نوآورند اما اندیشه ساکت را ندارند . نوآوری به اعتلای هنر کمک میکند ولی مدرنیته کم کم هنر را از گذشته خود دور میکند . (شما آقای بابایی را که من دوسال افتخار شاگردی اش را داشتم در نظر بگیرید سبک نویی از نوازندگی سه تار را ارایه داده اند اما پذیرفته شده و شجریان (بعنوان یک استاد موسیقی ایران) قبول دارد ولی همین را لطفی نمی پسندد . ببینید ! هیچکدام رد نمیکنند واین مهم است چون کار بابایی ریشه دارد و خط قرمز موسیقی مارا خوب می شناسد و انشااله برای هنر این مملکت بمانند). اما آثار تلفیقی با سازهای غربی و از آن یک گام آنطرفتر بیان مطالب غرب با ساز ایران عبور از خط قرمزاست. این در هنر ایرانی جایگاهی ندارد بلکه موسیقی جدیدی است که مخاطب خاص خودش را دارد که همان قشر جوان پر انرژی و پرهیجان است. این موسیقی قبلا هم گفتم بین آحاد مردم نمیتواند همزبان باشد و همدم خلوتها و مونس تنهایی های مردم باشد . مهم نیست این مردم در عصر قجر زندگی کنند یا مشروطه یا در انقلاب اسلامی.
3) همه حرف ما این است که هنر موسیقی باید با ریشه فرهنگی خودش و با اتکاء به گذشته اش حرکت کند اما شما میگویید دیدار شرق و غرب در همین راستا است. اگر نظر شما این نیست ، پس باید بگویم به تفاهم رسیدیم و اگر این نیست پس بفرمایید با کدام بخش از این نوشته مخالفید و چرا ؟ آیا تلفیق غرب وشرق چه نتیجه ای دارد؟ آخر شما بفرمایید اجتماع دو امر متناقض (اگر این تناقض را قبول داشته باشید) چگونه ممکن خواهد بود؟ اگر هم قایل به تناقض فرهنگ غرب و شرق نیستید ، باید جدا بحث کنیم .
امیر عزیز و دوستان گل من ! خورشید غرب از شرق طلوع کرده و غنای فرهنگ مشرق بخصوص ایران زمین اساسا قابل قیاس با غرب نیست. اگر ما برای ایرانیم باید ایرانی باشیم وایرانی بودن یعنی تعصب داشتن بر ذره ذره اجزای وطن که موسیقی هم یک جزء ایران است.
مباد تصور کنیم اگر سینمای ما رنگ غربی گرفت اگر نقاشی ما رنگ جهانی گرفت و اگر تلاش کردیم موسیقی ما رنگ جهانی بگیرد به هنر ایران خدمت کرده ایم .
امیدوارم در این شلوغی ونه با تمرکز توانسته باشم مطلبم را برسانم . ازهمه شما عذر میخواهم . وقف شده ام برای دفاع از فرهنگ و هنر اصیل ایرا ن . بازهم از حوصله تان ممنون و سپاسگزارم
Thumbs Up/Down |
Received: 8/0 Given: 0/0 |
نوشته اصلی توسط سعید مستفیضی [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
از صبر و حوصله ي عزيزان ممنون و منتظر استفاده از فرمايشات شما.
.
Thumbs Up/Down |
Received: 1/0 Given: 0/0 |
آرین عزیز ! درود بر شما : من پاسخ های شما را که باستناد گفته های قبل من اورده اید را یکی یکی پاسخ میدهم :
1) درمورد استادپایور متوجه نشدم به چه چیز پاسخ دادید . بالاخره این ابداعشان ریشه در موسیقی ایران داشت. درمورد فرشچیان هم دلیلی بر این گفته شما ندیدم . خوب سازهای ما هم با ابزار پیشرفته دنیا ساخته می شود . این چه ربطی به بحث من دارد؟
2) شما بزرگواری کنید معنی تعصب را با معنی رایج آن در موسیقی که معمولا استفاده می شود مد نظر قرار بدهید . (اصرار برحراست از آنچه بعنوان میراث فرهنگی به ما منتقل شده)
3) تکرار و تقلید در اصول ، مثلا در انتقال ردیف موسیقی ، درجا زدن نیست. مثلا آقای لطفی به هنرمندی با تفکرسنتی اگر نگاه کنیم آیا چاووش هایش تکرار آثار کدام دوره و کدام موزیسین قدیمی است؟ اما چاووشها ریشه در موسیقی سنتی دارند ؟ فراموش نکنیم این نوآوری توسط یک هنرمند متعصب سنت گرا شده است.
من در بیان همه دیدگاههایم سعی میکنم خودم باشم از کسی اگر نقل کنم ، نام خواهم برد .
4) اینکه کدام نگران ترند ، باید دید کدام ایرانی ترند؟ کدام هنر ایرانی را بهتر به مخاطبان ارایه داده اند ؟ و کدام عامل پیوند بیشتر مردم با هنر بوده اند ؟
شما نمی بینید افرادی به هر قیمت وبا هر توجیه قصد دارند موسیقی ایرانی را جهانی کنند؟ اینها صاحبان آثاری هستند که مدعی تلفیق غرب و شرقند موزیک غرب و کلام شرق و وموسیقی ایرانی با بیان غرب . بدون هیچ پشتوانه و اتکای مشترک فرهنگی . آیا این شعاریست برای بستن زبان مخالف؟
فارغ از نحوه پخش الهه ناز ، این اثر همیشه برای مردم زیبا است و زیبا خواهد ماند و هردوی ما پس قایلیم به این موضوع که اساتید ما هرکدام راه خودشان را بروند . راهی که هنر ایران را تعالی بخشد.
اساتید ما انتقاد کرده اند نسبت به انچه اشاره کرده اید . اگردوست دارید می توانید ملاقات داشته باشید نظرشان را جویا شوید. متاسفانه من نظرات تعدادی از اساتید به نام را چون رسمی نبوده اجازه ندارم بنویسم .
الان هم معتقدند ردیف اگر سینه به سینه منتقل شود بهتر است. و جریان نوت را در نوشتن ردیف مخالفت کردند . آمدن ویولن کمانچه را خارج نکرد و رحمت اله بدیعی کمانچه را ویولونی میزد . اینها تخریب هنر نبود بلکه تقویت هنر موسیقی ایران بود عزیز! ... من متوجه این شخصی که گفتید 30 سال از ایران رفته و یک شبه ... نشدم . عجیب است که اطلاعات نداریم از این موجود و بشر موسیقی ایران!!
5) الهه ناز را صرفا در بحث احساس و لذت از یک اثر ارزشمند مثال زدم و در ابعاد مورد اشاره شما سخن بسیار می توان گفت و البته در مجالی دیگر.
6) بله مرحوم روح اله خالقی کلام را به خدمت گرفت و با تکیه بر معیارهای فرهنگی ایران این اثر جاودانه را خلق کرد .
من هم با شما موافقم که ارزش هر هنری به ماندگاری آن است و امیدوارم بمانید وبمانیم ، ببینیم کدام آثار در دل وجان مردم جای خواهد گرفت و کدام پس از گذشت حداکثر دودهه فراموش و محو خواهد شد ...
سینه مردم ایران محل ماندگارآثاریست که برای رنج آنان ، ستم آنان ، شادی آنان ، الام آنان و در تنگناهای زمان و دوران بیداد و استبداد و سلطه ، همراه و همیارشان بوده است...
از صبر ، حوصله ، توجه و وقت ارزشمندتان که صرف شد، سپاسگزارم -
Thumbs Up/Down |
Received: 103/0 Given: 61/2 |
آقا چرا فکر می کنید موسیقی شرق و غرب دو چیز متفاوتن؟؟؟ اگر فیلم مستند محسن نامجو را که توسط آقای سامان سالور ساخته شده، نگاه کنید، توی یک صحنه محسن نامجو واضحا نشون میده که عینا گوشه سلمک شور در یک گام غربی هم هست. ببینید سعید جان، موسیقی دست ایران و یونان بود. پس ما نمی تونیم بگیم که اوروپایی یا شرقی. بلکه موسیقی فقط مال ایران و یونان و نهایتا بعدها مال عرب هاست. غرب کار خاصی نکرده. از تمام موسیقی ها اومده یه آشی درست کرده و هر روز هم داره بهش نمک فلفل اضافه میکنه. این هنر خالص ماست که دارن ازش استفاده می کنن. حالا اون کسی که فکر میکنه اگر یه سازی از غرب رو بزاره کنار موسیقی شرق و با این کارش دیگه واقعا ترکونده به نظر من سخت در اشتباهه.
شما از مدرنیته کردن موسیقی صحبت کردین. در صورتیکه این بحث اصلا درست نیست. بهتره بگیم پیشرفت نه مدرنیته. زندگی بشر در حال تغییر و پیشرفته. خب بپذیرید که موسیقی هم تغییر میکنه و از اولین پستم هم گفتم که ای کاش طبق سنت تغییر کنه. هر عملی که بر اساس سنت باشه یک کار قوی و عالی خواهد بود همراه با نتیجه ای رضایت بخش. مثل ازدواج کردن. نه سنتیش دیگه الآن جالبه نه این دوست دختر دوس پسر بازیا. بلکه تلفیقی از ایناست که یه زندگی خوب رو در برداره. امیدوارم مثالم به جا بوده باشه. ممنون از سعه صدر دوستان.
Thumbs Up/Down |
Received: 1/0 Given: 0/0 |
اگر به 3 پرسش من لطفا پاسخ بدهید متوجه می شوید که موسیقی غرب و شرق متفاوت است. اگرچه از یک هنرمند موسیقی انتظار است حداقل این را قبول داشته باشد .
1) آیا فرهنگ مردم شرق و غرب باهم متفاوت است یا خیر؟
2) آیا زبان غرب و شرق با هم تفاوت دارد یا خیر؟
3) آیا موسیقی زبان فرهنگ یک ملت است یا خیر؟
چرا شما فکر میکنید صرفا موسیقی را باید با نگاه سخت افزارانه ببینیم و نگاه نرم افزارانه که همان لحن بیان و عواطف و تفکر یک ملت است را نادیده بگیریم؟ دقیقا دوستان چون به موسیقی ما سخت افزارانه می نگرند ، از تحول در ساختار و شیوه بیان آن نگران نیستند . موسیقی هر قوم و هر ملت زبان دیگر آن ملت است. شما وقتی بعنوان یک ایرانی در جایی شرکت میکنید ، سزاوار است ایرانی سخن بگویید و ایرانی لباس بپوشید و ایرانی فکر کنید و دغدغه اصلی تان این باشد که به شما بعنوان نماینده یک کشور و یک ملت نگاه می شود ونه امیر دارای شخصیت حقیقی...
موسیقی ایران در جهان باید نماد تفکر و تمدن و رسوم ایرانیان باشد واین در لحن و بیان این موسیقی نمود پیدا میکند . (البته اگر بپذیریم که موسیقی زبان این ملت است) ...
متشکرم امیر عزیز
Thumbs Up/Down |
Received: 103/0 Given: 61/2 |
جناب سعیدجان. شما دارید چیزهایی رو با هم قاطی می کنید که اصلا مثل هم نیستند. دوست عزیز... فرهنگ چیزی نیست که یک شبه پدید بیاد و به هزاران عامل وابستست. ولی به نظر من موسیقی فقط به احساس و عواطف و نهایتا تغییر طرز فکر آدم ها وابستست. زبان هم همینطور. زبان هم فقط به یه عامل وابسته بوده که اونم طرز فکر سازندش تو هر منطقه بوده. در ضمن ما کجا به موسیقی فقط سخت افزارانه نگاه کردیم؟؟؟ عزیزم اینکه دیگه بدیهیه که موسیقی فقط مال روحه. اگر استادی هدفش از موسیقی پول درآوردن و نمایش باشه که دیگه موسیقی نمی شه عزیزم میشه سیرک و تجارت. آقا شما یک قسمت از حرف های من یا یکی از دوستان رو بیارید که توش خواستار شدیم ایرانی نباشیم؟؟؟ خب برادر من ما هم که میگیم باید ایرانی باشیم. ولی شما یه کم وسواسی هستی. دیگه خیلی می خوای ایرانی باشی. و این خیلی عالی و پسندیدست. ولی لطفا زیاد نگران نباشید چون تا وقتی اساتید بزرگی چون علیزاده و شعاری و ... (انقدر اینارو مثال زدم خسته شدم) یا دوستان همین سایت مثل آقای علی بدری یا آقای علیرضا امیر صمیمی و خود شما هستید ما کوچولوها و عاشق این فرهنگ و هنر ایرانی به این هنر عشق میورزیم و راه شما دوستان عزیز رو ادامه میدیم. ولی انتظار نداشته باشید فقط ردیف بزنیم و دالای دالای کنیم. ممنون![]()
Thumbs Up/Down |
Received: 18/0 Given: 1/0 |
منم منظورم این نبود که هنرمندان ما برن تلویزیون. و با نظر شما درباره هویت تلویزیون کاملا موافقم. منظورم این بود چرا دیگه نمیبینیم هنرمندان ما کنار هم جمع بشن و کسر شأن خودشون میدونننوشته اصلی توسط سعید مستفیضی [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
Thumbs Up/Down |
Received: 8/0 Given: 0/0 |
جناب سعيد خان عرض سلام . پاسخ به سئوالات شما از نگاه بنده :نوشته اصلی توسط سعید مستفیضی [ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
1) آیا فرهنگ مردم شرق و غرب باهم متفاوت است یا خیر؟
از نظر بنده با هم تفاوت دارند ولي قطعا مشتركات فرهنگها بسيار بيشتر از تفاوت هاست. و ريشه هاي شكل گيري فرهنگي مشترك است و حاصل جمع تكامل همه فرهنگ ها .
2) آیا زبان غرب و شرق با هم تفاوت دارد یا خیر؟
بله زبان شرق و غرب با هم تفاوت دارند . باز هم مشتركات بسياري را ميتوان در انها مشاهده كرد. ريشه هاي زباني نيز در بسياري از ملل مشترك است.
3) آیا موسیقی زبان فرهنگ یک ملت است یا خیر؟
خير هنر زبان مشترك اقوام و ملل است. موسيقي فقط بخشي از هنر است.
هنر زباني است مشترك و قابل فهم براي تمام اقوام و ملل . همانگونه كه ما ميتوانيم زبان نقاش چيني يا ون گوگ را بفهميم ، انها نيز زبان ما را ميفهمند . ما كه از موسيقي كلاسيك المان يا چهارفصل ويوالدي يا موسيقي گيتارو يا هندي يا عربي لذت ميبريم پس قادر به درك اين زبان هستيم . موسيقي را زباني جهاني معرفي كرده اند .
Thumbs Up/Down |
Received: 1/0 Given: 0/0 |
میخواستم ضمن عذر خواهی، عرض کنم من مسافرت هستم و متاسفانه به اینترنت هم دسترسی ندارم. اما خیلی باهاتون حرف دارم . انشااله در اولین فرصت خدمت می رسم .
Thumbs Up/Down |
Received: 18/9 Given: 0/0 |
راجع به اين تفاوت های فرهنگی من بعداً نظرم رو ميگم،ولی اين که آدم خودش تجربه کنه،تا اينکه از ديگران يا حتی رسانه ها در اين مورد اخبار کزايی بشنوه،خيلی با هم فرق ميکنه،ضمناً موسيقی زبان مشترک ملت هاست،مثل بازی فوتبال،که تأثير خاصی از فرهنگ نميگيره!
به هر حال من آهنگ های کيوان ساکت رو به يک آلمانی دادم،طبق در خواست خودش،و بسيار مورد توجه قرار گرفت،و حتی درخواست آثاربيشتری از آقای ساکت کرد،و اينکه بخصوص ايشون اهنگ های غرب ی رو اجرا کرده،که صدای ساز ايشون يک گيرايی خاص داره،که آدم رو به فکر ميبره،پس ميبينيم که واقعاً موسيقی صدای دلهاست،و به مليت هم وابسته نيست!
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
دوستان انچه سنت به شمار میرود زمانی مدرن محسوب میشده است پس پیشگیری از انجام ساختار شکنی به بهانه ی وفاداری به سنت نوعا اندیشهای جزمی و رویکردی مذهبی محسوب میشود اما تنها زمان است که ماندگاری و ارزش کاری جدید را مشخص خواهد کرد باید بپذیریم که مکان زمان واجتماعی که میرزا سه تار میزده است با لطفی تفاوت دارد و انچه نو است رویکرد نو میخواهد گرچه خود لطفی و کیانی و.. زمانی که تاکید بر ردیف را اغاز کردند اینکار در جامعهای صورت گرفت که نورم موسیقی چیز دیگری بود و اینان ساختار شکنی نسبی کردند (درست مثل شعرای سبک باز گشت در شعر ابتدای قاجار) اما زیستن در اپارتمان و شهرنشینی و زندگی با ماشین بیان هنری میطلبد که مسلما از عهده ردیف موروث به تنهایی خارج است ناخوشایند ترین وضع ذهن درگیری محض با جزمیت است
Thumbs Up/Down |
Received: 1/0 Given: 0/0 |
موسيقي سنتي يك واژه اي كه خيلي سال نيست كه به دايره ي لغت ما پيوسته وبايد بدونيد كه كاراي آقاي ساكت و آقاي لطفي هر دو موسيقي ايران محسوب ميشه و اصلاً درست همينه كه سبك هاي متفاوتي رو ما شاهد باشيم نه اينكه همه يك روش رو دنبال كنند به نظر من خيلي خوبه كه ديدگاه اساتيد با هم تفاوت داره حتي به نظرم اين اختلافها در اين زمينه بايد بين تمام اساتيد باشد و هر كس سبك خاص خودش با تفاوت قابل توجهي از ديگرون رو داشته باشه اين حالت مي تونه باعث حيات موسيقي باشه
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندي ها (Bookmarks)