-
Thursday 20 November 2008
#1
کاربر جدید
وضعیت
- افلاین
-
3 کاربر برای این پست از Besharati تشکر کرده اند:
-
Thursday 20 November 2008
# ADS
-
Wednesday 26 November 2008
#2
كاربر فعال شعر و ترانه
وضعیت
- افلاین
-
کاربران زیر از kaka به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Wednesday 26 November 2008
#3
کاربر جدید
وضعیت
- افلاین
-
2 کاربر برای این پست از Besharati تشکر کرده اند:
-
Wednesday 26 November 2008
#4
كاربر فعال شعر و ترانه
وضعیت
- افلاین
-
4 کاربر برای این پست از kaka تشکر کرده اند:
-
Wednesday 26 November 2008
#5
كاربر فعال شعر و ترانه
وضعیت
- افلاین
-
2 کاربر برای این پست از kaka تشکر کرده اند:
-
Saturday 29 November 2008
#6
كاربر فعال شعر و ترانه
وضعیت
- افلاین
-
2 کاربر برای این پست از kaka تشکر کرده اند:
-
Saturday 25 April 2009
#7
مسئول بخش شعر و ترانه
وضعیت
- افلاین
من از هواي عشق تو ، دل بکنم يا نکنم
-
4 کاربر برای این پست از nabegheh95 تشکر کرده اند:
-
Thursday 29 October 2009
#8
مسئول بخش شعر و ترانه
وضعیت
- افلاین
0
نگاه کن من چه بی پروا به مرز قصه های کهنه میتازم
نگاه کن با چه سرسختی تواین سرما برای عشق یه فصل تازه می سازم
یه فصل پاک یه فصل امن وبی وحشت برای تو که یه گلبرگ زودرنجی
یه فصل گرم و راحت زیر پوست من برای تو که با ارزشترین گنجی
نگاه کن من به عشق تو چه لیلا وار تن یخ بسته پروازو می بوسم
بیا گرم کن منو با سرخی رگهات من اون رگهای پر آوازو می بوسم
تو رو می بوسم ای پاکیزه ی عریان تو رو پاکیزه مثل مامن قرآن
طلوع کن من پرارم از تو میگیرم !
ظهور کن من شهامت از تو میگیرم!
بیا هیچ کس مثل منو تو عاشق نیست مثل ما عاشق و همسایه و همدم
بیا از شیشه سخت و بلند عشق مثل ارابه نور رد بشیم با هم
نگاه کن من چه شبنم وار
چه شبنم وار به استقبال دستای خزون میرم
هراسم نیست از این سرمای ویرانگر
برای تو من عاشقانه میمیرم
من از هواي عشق تو ، دل بکنم يا نکنم
-
2 کاربر برای این پست از nabegheh95 تشکر کرده اند:
-
Thursday 29 October 2009
#9
دوست خوب
وضعیت
- افلاین
-
2 کاربر برای این پست از maryam21 تشکر کرده اند:
-
Saturday 31 October 2009
#10
مسئول بخش شعر و ترانه
وضعیت
- افلاین
0
امشب زحال زار خودم گریه ام گرفت
از زخمهای ریشه دار خودم گریه ام گرفت
پرده وقتی که پرده دلم رانواختم
از ناله سه تار خودم گریه ام گرفت
پاییز می وزدو تو لبخند می زنی
اما من از بهار خودم گریه ام گرفت
همچو شهاب سوخته آن سوی کهکشان
در حلقه مدار خودم گریه ام گرفت
یک تکه آفتاب برایم بیاورید
از آسمان تار خودم گریه ام گرفت
من از هواي عشق تو ، دل بکنم يا نکنم
-
4 کاربر برای این پست از nabegheh95 تشکر کرده اند:
-
Saturday 31 October 2009
#11
کاربر حرفه ای
وضعیت
- افلاین
-
-
Sunday 1 November 2009
#12
مسئول بخش شعر و ترانه
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
نسیم سحر
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
ترانه باید از خودم باشه یا نه؟
مي تونه ترانه اي از خودت بنويسي يا ترانه هاي ديگه كه خوانده شده.
تو رو تو گريه مي بوسم
تو رو كه غرق لبخندي
با اين حالي كه من دارم
چرا چشماتو مي بندي
من از هواي عشق تو ، دل بکنم يا نکنم
-
2 کاربر برای این پست از nabegheh95 تشکر کرده اند:
-
Saturday 16 January 2010
#13
کاربر فعال انجمن
وضعیت
- افلاین
0
سلام بهونه ی قشنگ من برای زندگی
آره بازم منم همون دیونه ی همیشگی
فدای مهربونیات
چه میکنی با سرنوشت؟؟
دلم واست تنگ شده بود
این نامه رو واست نوشت
حاله منو اگه بخوای
رنگ گلای قالیه
جای نگاهت بد جوری تو صحن چشمام خالیه
ابرا همه پیش منن اینجا هوا پر از غمه
از غصه هام هر چی بگم جون خودت بازم کمه
دیشب دلم گرفته بود
رفتم کنار آسمون
فریاد زدم یا تو بیا
یا منو پیشت برسون
فدای تو یه وقت شبا بی خوابی خستت نکنه
غم غریبی عزیزم زرد و شکستت نکنه
چادر شب لطیفتو از روت شبا پس نزنی
تنگ بلور آبتو یه وقت نا غافل نشکنی
اگه واست زحمتی نیست بر سر عهدمون بمون
منم تو رو سپردمت دست خدای مهربون
راستی دیروز بارون اومد منو خیالت تر شدیم
رفتیم تو فلب آسمون با ابرها همسفر شدیم
از وقتی رفتی آسمونمون پر کبوتر
زخم دلم خوب نشده از وقتی رفتی بدتره
فدای تو
نمیدونی بی تو چه دردی کشیدم
حقیقتو واست بگم
باید بگم به آخر خط رسیدم
نمیدونی چقدر دلم تنگ برای دیدنت
برای مهربونیات، نوازشات، بوسیدنت
به خاطرت مونده یکی همیشه چشم براهته؟؟
یه قلبه تنها و کبود هلاکه یه نگاهته
من میدونم ، همین روزها عشق من از یادت میره!
بعدش خبر میدن بیا
که داره دوستت میمیره
عکسای نازنیتو با چند تا گل کنارمه
یه بغض کهنه چند روزه دائما در انتظارمه
تنها دلیل زندگی با یه غمی دوست دارم
داغ دلم تازه میشه وقتی اسمتو میارم
وقتی تو نیستی چه کنم با این دله بهونه گیر
مگه نگفتم چشاتو از چشه من هیچ وقت نگیر؟؟
دلم میخواد یه چیزی رو بدونی
دیگه نه عاشقی نه مهربونی
میگم شبا ستاره ها تا میتونن دعات کنن
نورشونو بدرقه ی پاکی خندهات کنن
تنها دلیل زندگی با یه غمی دوست دارم.
ویرایش توسط sahar98 : Wednesday 20 January 2010 در ساعت 12:14 PM
من/پرندهای فراموشکارم/که آوازهای خوبی میخوانم/هربار فراموش میکنم با پرهایم/چه کاردستیهای قشنگی ساختهاند/
و هربار فراموش میکنم/چه چیزهایی را فراموش کردهام.
-
2 کاربر برای این پست از sahar98 تشکر کرده اند:
-
Saturday 16 January 2010
#14
کاربر حرفه ای
وضعیت
- افلاین
0
نسیم خاک کوی تو بوی بهار می دهد
شکوفه زار روی تو بوی بهار می دهد
چو دسته های سنبله کنار هم فتاده ای
به روی شانه موی تو بوی بهار می دهد
چو برگ یاس نو رسی که دیده چشم من بسی
سپیدی گلوی تو بوی بهار می دهد
تو ای کبوتر حرم، ترانه های صبحدم
بخوان که های و هوی تو بوی بهار می دهد
برای من که جز خزان ندیده ام در این جهان
بهشت آرزوی تو بوی بهار می دهد
ویرایش توسط Nassim_Agha : Saturday 16 January 2010 در ساعت 04:39 PM
-
2 کاربر برای این پست از Nassim_Agha تشکر کرده اند:
-
Saturday 16 January 2010
#15
کاربر حرفه ای
وضعیت
- افلاین
-
2 کاربر برای این پست از Nassim_Agha تشکر کرده اند:
-
Sunday 17 January 2010
#16
کاربر فعال انجمن
وضعیت
- افلاین
0
اگه فقط یک دوست باشه (البته دوستای امروزی نه دوست واقعی...) این شعر کوچه ی فریدون رو واسش می خونم
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدن خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو شد سرشار وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در ...
اگه طرف یک دوست واقعی باشه و الان درگیر یک سری مشکلات این یکی رو:
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
مشکلی دارم ز دانشمندان مجلس باز پرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند
گوئیا باور نمی دارند روز داوری
کاین همه قلب و دغل در کار داور می کنند.
اما یک شب من به یک دوست این شعر رو مسیج کردم
شبی یاد دارم که چشمم نخفت... شنیدم پروانه با شمع گفت
که من عاشقم گر بسوزم رواست... تو را گریه و سوز بادی چراست؟
اون موقع این جواب رو بهم داد:
که ای مدعی عشق کار تو نیست... که نه صبر داری و نه یارای ایست
تو بگریزی از پیش یک شعله خام ... من استاده ام تا بسوزم تمام
تو را آتش عشق اگر پر بسوخت... مرا بین که از پای تا سر بسوخت!
بستگی به دوسته داره، یا بهتر بگم بستگی به طرف داره ببینیم چند من آدمه بعد...
به امید برآورده شدن آرزوها...
و بالاخره صبح شد!
اما دیدین من هم فراموش شدم!!!!
-
4 کاربر برای این پست از moein babayee تشکر کرده اند:
علاقه مندي ها (Bookmarks)