-
Tuesday 26 January 2010
#1
کاربر فعال انجمن
وضعیت
- افلاین
بدترین خاطره دوران نوازندگی...
0
سلام بچه ها...
بدترین خاطره ای که از دوران نوازندگی و آموزش و خلاصه از روزی که دست به ساز زدین دارین چی بوده؟
لطفا اگه می خواین بگین کامل و پرمحتوا بگین تا جذاب شه!
ویرایش توسط moein babayee : Friday 5 February 2010 در ساعت 10:58 AM
و بالاخره صبح شد!
اما دیدین من هم فراموش شدم!!!!
-
13 کاربر برای این پست از moein babayee تشکر کرده اند:
arashe_kamangir,DesironnA,justnooryes,M8H,mansoor.violin,maryam1212,MEHRNAM,Mohsen_M,scofild,Sina_Yanni,violin_20,Wieniawski,you3f
-
Tuesday 26 January 2010
# ADS
-
Tuesday 26 January 2010
#2
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
-
4 کاربر برای این پست از Mehraneh تشکر کرده اند:
-
Tuesday 26 January 2010
#3
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
-
7 کاربر برای این پست از scofild تشکر کرده اند:
-
Tuesday 26 January 2010
#4
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
0
تویه یه اجرا 50 نفر هم همه گنده پیانو نشسته بودن من هم داشتم facile sonata موتزارت می زدم یه جاش هست وسطش عینه تورکیش مارش میشه دست راست. من هم از اونجا که رسیدم یهو رفتم ترکیش مارش زدم. دیدم چی کار کنم ادامه دادم دیگه. همه اینقدر حال کردن هیچ کس نفهمید
You tell me what is certain***But I'll tell you what is true
You tell me that is honesty***When all around is death and cruelly
-
13 کاربر برای این پست از rumour تشکر کرده اند:
&unknown&,arjang,Don_Ramtin,EmadS,Fereshteh_Baran,justnooryes,MEHRNAM,Mohsen_M,scofild,Sina_Yanni,violin_20,Wieniawski,آناهيتا 79
-
Tuesday 26 January 2010
#5
کاربر فعال انجمن
وضعیت
- افلاین
-
-
Wednesday 27 January 2010
#6
کاربر انجمن
وضعیت
- افلاین
-
9 کاربر برای این پست از آناهيتا 79 تشکر کرده اند:
-
Wednesday 27 January 2010
#7
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
انسان قدر سه نعمت را ، وقتی از دست میدهد ، میفهمد :
سلامتی ، امنیت ، پدر و مادر .
حضرت علی ( ع )
-
3 کاربر برای این پست از Sina_Yanni تشکر کرده اند:
-
Wednesday 27 January 2010
#8
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
moein babayee
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
خوب بدترین و بهترین و باحال ترین خاطره ی دوران نوازندگی من!
3 سال پیش یک جلسه استادم زد تو حسم و خلاصه هم ایراد گرفت هم یک دنیا تمرین بهم داد! منم اعصابم ریخت بهم! (من کلا یکم شیطونم و دیوانه بازی زیاد می کنم دیگه اون جا ترکوندم!) خلاصه جلسه ی بعد هنر آشپزیم گل کرد ورداشتم واسش یک کیک تخم مرغی خوش مزه واسش پوختم فقط وقتی می پختم 10 تا قرص خواب آور (لورازپام) هم خورد کردم و ریختم توش! و وقتی اومد دادم بهش خورد!!! باید می دیدین انقدر قشنگ 2 لپی می خورد که مردم از خنده!
خلاصه کلاس ما تموم شد و 3 ساعت گذشت و از خونه ی استاده نامرد ما زنگ زدن که شما ازش خبری ندارین؟ آخه از وقتی از خونتون رفته دیگه نیومده! و خونه هنرجوی بعدیشم نرفته! ... دیگه اونجا من از شادی منفجر شدم!
آخر بعد از دو روز اومد دره خونمون و یک آشی برام پخت که نگو! ورداشت گفت تا 1 سال بهت درس نمی دم و به بقیه ی استادایی که می شناسم می سپارم که بهت درس ندن! نامرد، نامردی ام نکرد ! تا 1 سال هیچ استادی تا آدرس خونمون رو می شنید قبول نمی کرد!
این طوری ام که بعد از یک سال بهم گفت بعد از اینکه از خونمون رفته بیرون تو ماشین واسه خودش داشته می رفته و احساس خواب آلودگی بهش دست می ده و ماشین رو نگه می داره و سرش رو می زاره رو فرمون و دیگه نمی فهمه! تا اینکه شبش پلیس پیداش می کنه و می برنش بیمارستان و شست و شو و این حرف ها خلاصه بعد 1 روزم مرخصش می کنن!
اما تو این 1 سال مردم! ولی خیلی حال کردم!
بابا تو دیگه کی هستی معین ... .
انسان قدر سه نعمت را ، وقتی از دست میدهد ، میفهمد :
سلامتی ، امنیت ، پدر و مادر .
حضرت علی ( ع )
-
3 کاربر برای این پست از Sina_Yanni تشکر کرده اند:
-
Thursday 28 January 2010
#9
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
-
6 کاربر برای این پست از scofild تشکر کرده اند:
-
Thursday 28 January 2010
#10
مسئول بازنشسته
وضعیت
- افلاین
0
ایول من همیشه پایه ی این کارام معین!!!
خیلی حال کردم.
ویرایش توسط rumour : Thursday 28 January 2010 در ساعت 02:41 PM
You tell me what is certain***But I'll tell you what is true
You tell me that is honesty***When all around is death and cruelly
-
2 کاربر برای این پست از rumour تشکر کرده اند:
-
Thursday 28 January 2010
#11
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
0
توي اجراي پيانو تو يه جمع حدود 100 نفره تو خارج كشور بودم !
نور افكن اومد روم !
من كاملا ترسيده بودم و اولين اجرام بود !
قرار بود هر نوازنده آهنگي از معروفترين نوازنده هاي كشور خودش بزنه !
منم 2 قطعه آماده كردم يكي گردباد در پاييز (اثر استاد لاچيني) و ديگري هم تولدي ديگر(اثر لاچيني)
تولدي ديگرو به بهترين نحو اجرا كردم و نوبت به گردباد رسيد !
وسطاي گردباد حس كردم كه بقيشو يادم نيست!!! (فشار شديدي روم بود)!!!
اونوقت مجبور شدم از وسط آهنگ دوباره از اول بزنم !
2 بار كار تكرار شد اما ؟؟! ؟! ؟
مجبور شدم يه جوري ماست مالي كنم و آهنگو تموم كردم !
بعدش يه آقاهه اومد گفت آهنگش اينجوري نبود (ايراني بود!)
گفتم ضايع نكن بقيشو يادم نميومد!
خوشبختانه يكي از بالاترين نمرات رو هم گرفتم يعني از 30 نمره 28 گرفتم !
ولي خدا رحم كرد ...!
قسمتی از وصیت گزنفون یونانی خطاب به کوروش :
چون من بميرم تن من را در زر نپوشانيد و بلكه با شتاب آن را به خاك بسپاريد . چون همه عمر دوستدار مردمان بوده ام و كام من آن است كه پس از مرگ نيز به آغوش خاك برگردم ... !
-
4 کاربر برای این پست از Sohrab Iwis تشکر کرده اند:
-
Saturday 30 January 2010
#12
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
انسان قدر سه نعمت را ، وقتی از دست میدهد ، میفهمد :
سلامتی ، امنیت ، پدر و مادر .
حضرت علی ( ع )
-
-
Wednesday 31 March 2010
#13
کاربر فعال انجمن
وضعیت
- افلاین
0
انگار اگه یک تاپیک به اسم بهترین خاطره باز کنم خیلی باید پر جنب و جوش بشه! نه؟
یعنی همه ی روزهای زندگی شما یکنواخت و شاد بوده! اه چه کسل کننده!
من که نمی تونم یک روز رنگ غم رو نبینم و کنارش نخندم و نخوابم!
این یعنی زندگی شما دارین چیکار می کنین؟
یالا یالا، به قول بروبکس:
رقص و شادی
و بالاخره صبح شد!
اما دیدین من هم فراموش شدم!!!!
-
2 کاربر برای این پست از moein babayee تشکر کرده اند:
-
Wednesday 31 March 2010
#14
دوست خوب
وضعیت
- افلاین
-
کاربران زیر از violon13 به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Wednesday 31 March 2010
#15
کاربر جدید
وضعیت
- افلاین
-
4 کاربر برای این پست از EmadS تشکر کرده اند:
-
Wednesday 31 March 2010
#16
یار همیشگی
وضعیت
- افلاین
-
3 کاربر برای این پست از DesironnA تشکر کرده اند:
علاقه مندي ها (Bookmarks)